موقوفات نیشابور در دوره قاجاریه (بخش دوم)
موقوفات نیشابور در دوره قاجاریه (بخش دوم)

(بخش دوم) موقوفات نیشابور در دوره قاجاریه  (بهرام شایان آذر، کارشناس ارشد تاریخ ومحقق حوزه اسناد اوقاف) موقوفات نیشابور با توجه به فراز و نشیب­های فراوانی که در دوره­های مختلف به خود دیده ولی با این وجود در زمان تیموریان (شاهرخ، سلطان حسین بایقرا، امیرعلیشیر نوایی) و پس از آن در دوره صفویه به اوج […]

(بخش دوم)

موقوفات نیشابور در دوره قاجاریه 

(بهرام شایان آذر، کارشناس ارشد تاریخ ومحقق حوزه اسناد اوقاف)

موقوفات نیشابور با توجه به فراز و نشیب­های فراوانی که در دوره­های مختلف به خود دیده ولی با این وجود در زمان تیموریان (شاهرخ، سلطان حسین بایقرا، امیرعلیشیر نوایی) و پس از آن در دوره صفویه به اوج خودش رسیده است، به طوری که بسیاری از موقوفات بزرگ و مهم از قبیل مدارس، مساجد، حمام­ها و کاروانسراها و رباط­ها و بازارهایی که ساختمان آنها در دوره صفویه شروع شده، هنوز کم و بیش در نیشابور و سایر شهرهای خراسان، اصفهان، اردبیل، تبریز و … همچنان مورد استفاده می­باشد و قسمت قابل توجه­ای از املاک وسیع آستان قدس رضوی نیز از موقوفات پادشاهان صفوی است.(۱)

در ایران عصر قاجاریه (۱۳۴۴_۱۲۱۰/۱۹۲۵-۱۷۹۶) تقسیم­ بندی بنیادینی بین قشر کوچکی از درباریان، کارگزاران دولتی، رؤسای قبایل، برجستگان مذهبی، زمین­داران و تجّار بزرگ در رأس سلسله مراتب اجتماعی و اکثریت وسیعی از دهقانان، مردم چادرنشین و زارعان، پیشه ­وران و ارائه دهندگان خدمات در قاعدۀ هرم همچنان وجود داشت.

هرچد آمار جمعیتی معتبر از این دوره موجود نیست، تخمین زده شده که جمعیت کل کشور در آغاز قرن ۱۳ هـ /۱۹ پنج تا شش ملیون نفر بوده است که دو پنجم آن را ایلات، دو پنجم آن را روستاییان و یک پنجم باقیمانده را شهرنشینان تشکیل می ­دادند. در نیمه دهه ۱۳۰۰ ش /۱۹۲۰ میلادی جمعیت کشور در حدود ۱۲ ملیون نفر بود، و تناسب نسبی جمعیت عشایر به حدود یک چهارم کل جمعیّت کاهش یافت. بخش شهری در حد همان یک پنجم بدون تغییر باقی ماند و تناسب جمعیت روستایی به بیش از نیمی از کل جمعیت افزایش یافت. بنابراین  با بخش­بندی سه ­گانه و دیرپای ایلی ـ روستایی ـ شهری به عنوان مشخصه مسلط ساختار جامعه ایران در عصر قاجار مواجه هستیم.(۲)

موقوفات نیشابور شامل کلیۀ رقباتی است که توسط افراد خیّر وقف امور خیریه گردیده است. این موقوفات با شرایط طبیعی و انسانی منطقه در ارتباط بوده، بدین صورت که در نواحی وابسته به جامعۀ شهری مغازه و یا خانه­ای را وقف می­کردند و در مناطق روستایی که آب و اراضی مزروعی به اندازه کافی وجود داشته، واقفان ملک و سهم آب خورد را اختصاص به این امر می­داده­اند.

جامعه شهری نیشابور در دوره قاجار در چهار محلّه «محلۀ اسطخر، محلۀ بالا کودال، محلۀ سرسنگ، محلۀ سعد شاه» سکونت داشتند روستاهای نیشابور در این دوره در ۱۲ بلوک به نام­های «بلوک بار، بلوک بار معدن، بلوک اربقایی، بلوک طاغن­کوه، بلوک تحت جلگه، بلوک مادول، بلوک ریوند،  بلوک درب قاضی، بلوک اردوغیش، بلوک زَبَرخان، بلوک عشق ­آباد، بلوک اسحق ­آباد».پراکندگی داشتند. (۳)

 

انواع مصارف موقوفات در شهر و روستاهای نیشابور

آثار اوقاف در زندگی جوامع اسلامی به عنوان مؤسسه­ ای ملّی که مردمی در آن برای مصلحت عام و خاص اقدام می ­نمایند و نیز نهادی مستقل از حکومت و دولت عمل می ­کند و در همه ابعاد زندگی گسترش پیدا کرده است. وقف­نامه ­های مورد پژوهش در دوره قاجار به طور عمده وقف عام هستند به جز یک مورد که وقف عام و خاص است. از نظر نوع مصرف از سه نوع تشکیل شده است.

۱-  عموما شامل کارکرد مذهبی موقوفات می ­باشد که سهم بیشتری را به خود اختصاص داده است.

۲-  تعدادی از موقوفات هم کارکرد اجتماعی دارند.

۳-  تعداد معدودی از موقوفات هم تلفیقی از دو نوع است که کارکرد مذهبی ـ اجتماعی دارد.

درآمد موقوفات به طور معمول به مصارف : کمک به فقرا و ایتام، اولاد واقف، زوّار، طالبان علم یا تآسیس مؤسسات و اماکنی چون: مداس، مساجد، حمام­ها، آب­انبارها، قنوات و از این قبیل می ­رسید، با این حال به دلیل اینکه وقف در زمینه ­های مورد نیاز جامعه صورت می­گرفت، تا همۀ مردم بتوانند از آن استفاده کنند در ادامه این فصل نگارنده اسناد مورد پژوهش را  در یک دید کلّی با نگاه اجتماعی و مذهبی در چهار بخشی جزئی امور فرهنگی، امور بهداشتی، امور اجتماعی و رفاه عمومی، و امور مذهبی مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است.

مصرف در امور فرهنگی:

واقفین برای پیشبرد علم و بالا بردن توانایی­های فرهنگی جامعه به تأسیس مدارس توجه می­ کردند. مدارس قدیمیه عموما و برخی از مدارس جدید، با درآمد موقوفات اداره می­­ شدند. در این صورت حقوق مدرسین، کمک هزینه تحصیلی دان­آموزان و طلّاب، حتّی وسایل تحصیلی نیز در نظر گرفته می ­شد. از دیگر موقوفات در این زمینه، وقف به کتابخانه ­ها و انتشار کتاب از درآمد موقوفات است. نمونه­ ای از این نوع کارکرد در مجموعه مورد پژوهش در سند ح ۲۱ وجود دارد. در این وقف­نامه باید بخشی از درآمد موقوفه صرف اجرت معلم شود.

« … و یک دنق و نیم را بعد از وضع مخارج و عوارضات، به کسی که در قلعۀ مزبوره تعلیم اطفال  نماید که قادر بر اجرت معلّم نباشد، بدهد و هرگاه معلّم در قلعۀ مزبوره نباشد در مصرف تعزیّه­ داری خامس آل عباء علیه السّلام، در قلعۀ مزبوره خرج کند و روضه ­خوانی نماید…»

« … و نصف محصول موقوف علیه را در مصرف صوم صلوات و اطفال یتیم که به مکتب خانه بگذارند که بی باعث و بی چیز باشند و یا طلّاب که تحصیل علوم دینیّه نمایند…»۴ (سند م۱۸۹)

مصرف درامور بهداشتی:

تأسیس بیمارستان­ها، تیمارستان­ها و حمام­ها در این بخش صورت گرفته است. در برخی موقوفات نیشابور بخشی از درآمد موقوفه صرف امور مربوط به حمّام و تعمیر آن می­ باشد.

« …همگی و تمامی موازی یک ثمن آب از مجری و منبع قنات  امین­ آباد  از مدار ده سهم مع اراضی و صحاری  و استخر  شرقاً به قلعه صومعه غرباً به کال رودخانه، شمالاً به اراضی قنات سر صومعه، جنوباً به اراضی قنات صومعه بر حمّام قلعه صومعه که بعد از وضع اخراجات دیوانی و چاه جویی و عشر حقّ التولیت خرج تعمیر حمام قلعۀ صومعه نمایند…» (سند ح۵۰)

« ایضاً قرار داد واقفۀ مزبوره از جانب و قبل خود متولّی ملّا عبدالله ولد مرحوم کربلایی ابراهیم زادکی را که منافع موقوفۀ مزبوره را در حمّام قریۀ مذکوره هرگونه که صواب و مصلحت دید متولّی باشد در تعمیرات و چراغ اگر چنان باشدکه جمعیّت قریۀ مزبوره قلیل باشد و حمّامی نرود به حمّامی دهد تا بندگان  خدا مستفیض باشند»

(وقف نامه ای مربوط به دوره قاجار در روستای صومعه با کارکرد مصرف در امور بهداشتی)

الْوَاقِفُ عَلِیِّ الضَّمَائِرِ

وقف مؤبّد و حبس مخلّد نمود؛ حاجی الْحَرَمَیْنِ الشَّرِیفِ کهف الْحَاجِّ ، حاجی حسن ولد مرحوم امام بخشی ساکن صومعه؛ همگی و تمامی موازی یک ثمن آب از مجری و منبع قنات امین آباد از مدار ده سهم مع اراضی وصحاری و استخر شرقاً به قلعه صومعه غرباً به کال رودخانه، شمالا به اراضی قنات سر صومعه، جنوباً به اراضی قنات صومعه برحمّام قلعه صومعه که بعد از وضع اخراجات دیوانی و چاه جویی وعشر حقّ التولیت خرج تعمیرحمام قلعۀ صومعه نمایند و تولیت آن را واگذار نمود به ولد اصلح خود جناب آخوند ملا غلامرضا و بعد از وفات متولّی تولیت می رسد به اصلح اولاد ذکور اگر چنان چه اولاد ذکور نباشد به اصلح اولاد اناث و اگرچنان چه اولاد منقطع ومنقرض شود تولیت می رسد به اعلم واصلح قلعۀ صومعه.

این چند کلمه برسبیل وقف نامچه قلمی شد ﴿ فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَی الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ﴾ وکان ذالک تحریربه تاریخ بیست وهفتم شهر محرّم الحرام ۱۳۱۰٫

سجلات

۱-ثبت شد نمره ۱۹ ۲-محل مهر محمّد حسن  ۳-محل مهر حجی محمّد  ۴-محل مهر امانی   ۵-محل مهر حجی محمّد  ۶-محل مهر حسین    ۷-اقرالوقف محل مهر محمّد    ۸-مخفی نماند که باید پنج سیر آب در یدخودِ متولی باشد. دیگری حقّی ندارد به تاریخ متن محل مُهر: یا امام حسی

 

مصرف درامور اجتماعی و رفاه عمومی:

برای ایجاد رفاه اجتماعی، به ویژه در گذشته که راهها سخت و بدون امکانات بوده، ایجاد کاروانسراها، پلها و رباطها، بسیار با ارزش بوده است. از دیگر موقوفات اجتماعی، بازارها، آب انبارها، قنوات، کارخانه­ها، کمک به و فقرا و بسیاری مسائل دیگر بوده است. از نمونه­های این بخش در موقوفات نیشابور می­توان به سند م۵۶ اشاره کرد که بخشی از درآمد موقوفه به مزد حمام رفتن فقرا اختصاص دارد.

«…مخفی نماند این بنده، حاجی محمّد علی مزبور متن، همین ده استار آب این سند را وقف حمام جیج آباد قرار دادم که عایدات آن بعد از وضع  مخارجات باقی دیگر برای مزد رفتن حمام فقرا[ی] قریۀ مزبور بوده باشد…»

« …همگی و تمامی یک باب کاروانسرای واقعه در دم دروازه شرقی ولایت نیشابور مشهور به دروازه مشهد بر عامۀ مؤمنین و مقدسین و مترددّین و زائرین قبور ائمه طاهرین صلواه الله علیهم اجمعین مع کافّه ملحقّات شرعیّه و منضمات عرفیّه و مع چهل زرع زمین از چهار طرف کاروانسرا هر طرفی ده زرع کامل[؟] کاروانسرا به جهت بار انداز زُوّار و هرگاه کسی بخواهد در دالان کاروانسرا کاسبی نماید متولّی منع نکند و کرایه نگیرد و بار انبار که در میان کاروانسرا جمع شود متولی به مصرف فروش رسانیده خرج تعمیر کاروانسرای مزبور نماید…» (سند م۲۰۳)

مصرف درامور مذهبی:

در گوشه و کنار کشور، مساجد و زیارتگاهای بسیاری وجود دارد که هر یک از آنها دارای موقوفات فراوانی هستند و درآمد این موقوفات به صورت­های مختلفی در امور مذهبی صرف می­شود. بخشی از وقف­نامه­های مورد پژوهش در این بخش شامل موارد ذیل می­شود.

الف: حمایت موقوفات از مراسم عزاداری

­ قسمت عمده­ای از درآمد موقوفات نیشابور در اسناد مورد بررسی به تعزیه داری امام حسین (ع) اختصاص دارد.

« بر مصرف روضه­خوانی و ذکر مصیبت و اقامه عزاداری گلگون کفن  عرصۀ کربلا امام المشرقین حضرت  ابا عبدلله الحسین ـ ارواح العالمین فداه­ـ که همه ساله آنچه از منافع و مداخل آن عاید شود بعد اخراجات لازمه و آبادی ملک و دیوانی در مصرف مزبوره مخارج نمایند.» (ب۳۱)

ب: حمایت موقوفات از آستانۀ امام­زادگان

نمونه ای دیگر از این بخش اختصاص یافتن بخشی از درآمد موقوفه به امام­زادگان است به عنوان مثال در سند (ط ۵ )به امام­زاده حسین ­اصغر (ع) اختصاص یافته است.

« همگی و تمامی یک سهم و نیم شایع کامل از مدار سی سهم مزرعۀ طالبی  را با کافّۀ ملحقّات شرعیّه و منضمّات عرفیّه آن از اراضی آبی­زار و و دیمچه­ زار و قلعه و حصار و چشمه­ سار آبار و انهار و شرب و مشارب،  مراتع و مرابض و کلّ ما یتعلّق به را به قدر الحصّه الشّایعه عن آنچه از جمله یک سهم و نیم از تمامی مزرعۀ مزبوره دانند و شمرند و نسبت دهند روضه مبارکۀ امام­زادۀ واجب التّعظیم شاهزاده حسین اصغر ، علیه السّلام، ـ مادامت الارض و السّماءـ که همه ساله، منافع آن را بعد از وضع مخارجات لازمه و یک عشر حقّ التّولیّه، مازاد از منافع  در مصارف لازمۀ آن آستانه عرش آشیانه صرف و خرج شود.»

ج: حمایت موقوفات از مسجد جامع نیشابور و تأسیسات جانبی آن

نوعی دیگر از موقوفات مربوط به این بخش توجه به مسجد جامع شهر است که نمونه­ای از آن را می­ توان در وقف­نامه ( خ ۵۲ )ملاحظه کرد.

«… بعد از وضع اخراجات ضروری و تنقیه القنوه عشر آن را به جهت خود ضبط و باقی را خرج سوخت و بوریای مسجد جامع بلده نموده و چنان چه مسجد را خادمی محتاج باشد متولی مختار است که خادم معیّن نموده اجرت آن را هر قدر صلاح بداند از منافع ملک بدهد و هر گاه از مصارف مذکوره چیزی اضافه بیاید متولّی صرف و خرج تعمیر مسجد خواهد نمود…»

«…همگی و تمامی نیم طاق دکّان بزّازی واقع در راسته بازار بلدۀ نیشابورحدّی به دکّان آقا اسماعیل علاقه­ بند و حدّی به دکّان کربلایی کاظم خبوشانی مع جمیع توابع و لواحق و ممرّ و مدخل و کلّ ما یتعلّق بها را بر مسجد جامع بلدۀ مزبوره، و تولیت آن را مفوّض نمود/۵ به عالی­حضرت رفیع­ منزلت، ستوده­ خصلت ، ملّا ابرهیم مهرآبادی که آن چه منافع و کرایۀ دکّان موقوف حاصل شود در مصارف که متولّی مزبور صلاح داند از قبیل بوریا/ و روغن چراغ و غیره صرف نماید و دو عشر از کلّ منافع دکّان مزبور متعلّق به متولّی خواهد بود…»

منابع:

۱-شهابی، علی­اکبر، تاریخچه وقف در اسلام، (مندرج در کتاب ایرانشهر نشریه کمیسیون ملی یونسکو در ایران)، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۴۳ ،  ص ۶

۲-اشرف، احمد، بنو عزیزی، علی، طبقات اجتماعی، دولت و انقلاب در ایران، مترجم: سهیلا ترابی فارسانی، تهران: انتشارات نیلوفر، ۱۳۸۷، ص ۴۴-۴۳

۳-محمدحسن خان صنیع الدوله ( اعتماد السّلطنه)؛ مطلع الشمس، مصحح: محمد پیمان، تهران: انتشارات گلشن، ۱۳۶۲، ج ۳، ص ۶۳ و ۴۸

۴-شماره اسناد وقفی آمده در متن مقاله برگرفته از پایان نامه:

شایان آذر، بهرام، بررسی سندشناختی و تاریخی وقفنامه های نیشابور در دوره قاجاریه، تهران: دانشگاه تهران، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، گروه تاریخ، ۱۳۹۶