ام ام: هم اون چيه داري مي خوري؟ هِچ هِچ: هِچي بابا! آب آناناسه مگه نمي بيني؟ ام ام: هم يك تعارفي بكن كه ! نموكني؟ هِچ هِچ: هِچي ديگه بس هي گفتي بده بده اصلاً؟؟؟؟؟؟؟؟ قطعش كردن! ام ام : خوب هم تا اداره ي آب و آناناس اگه بري، قبض شو بدي دوباره […]
ام ام: هم اون چيه داري مي خوري؟
هِچ هِچ: هِچي بابا! آب آناناسه مگه نمي بيني؟
ام ام: هم يك تعارفي بكن كه ! نموكني؟
هِچ هِچ: هِچي ديگه بس هي گفتي بده بده اصلاً؟؟؟؟؟؟؟؟ قطعش كردن!
ام ام : خوب هم تا اداره ي آب و آناناس اگه بري، قبض شو بدي دوباره وصلش مو كنن.
هِچ هِچ: مي دونم ولي از يارانهم هچي نمونده، صبح ريختن به حسابم تا خونه نرسيده هچي ديگه مجبورم آب آناناس نخورم، غذا هم با گاز نپزم، برم با چوب بپزم، از برق هم استفاده نكنم، بجاش از رعد و برق استفاده كنم! (مثل جريان ما)
معتبر مال جلوي در توالتي نشسته بود كه تازه متصدياش(رئيساش)شده بود با دو تا آفتابه يكي قرمز و ديگري آبي. متان با عجلهاي كه ناشي از عجله داشتن مي شد وارد راه رو توالت شد و با سرعت آفتابهي قرمز را برداشت تا به آن اطاقك راحت برود و خلوت كند!
معتبر مال: هاي! هااااي!! كجا؟ آفتابهي قرمز را ور ندار آبي را وردار.
متان: چشم چشم آقا چشم و آفتابهي قرمز را گذاشت و آبي را برداشت و پس از اجابت مزاج وقتي كه چشمهايش باز شده و ديگر عجلهاي هم نداشت آمد پيش معتبر مال
متان: اونجا كه عجله داشتم چرا گفتي آفتابهي قرمز را برندار چه سري بود؟ مگه آبي و قرمز چه فرقي با هم داشت؟
معتبرمال: جنسش فرقي نداشت ، فرقش در اين بود كه اگر تو آفتابهاي را كه خودت مي خواستي بر مي داشتي و زود به كارت ميرسيدي پس من اينجا چه كاره ام؟ (مثل جريان ما)
مرض قند هم مثل خيلي چيزها انواع مختلفي دارد: قند بامزه، قند بي مزه، قند خوشمزه و قند تلخ. اين روزها به خاطر قيمت هاي نجومي درمان، مرض قندِ
بعضي ها بي مزه، بعضي ها بامزه و بيشتري ها از جمله اين ستون خوشمزه به مرض قند تلخ تبديل شده است. لذا از خوانندگان محترم خواستاريم هنگام مطالعه با يك تكه آبنبات كام شريف را شيرين بفرمايند، بفرماييد! (مثل جريان ما)