« اعتماد به نفس مهمترين عامل در پيشگيري از گرايش فرزندان به آسيب‌هاي اجتماعي »
« اعتماد به نفس مهمترين عامل در پيشگيري از گرايش فرزندان به آسيب‌هاي اجتماعي »

« اعتماد به نفس مهمترين عامل در پيشگيري از گرايش فرزندان به آسيب‌هاي اجتماعي »   همه جوامع نوجواني را يكي از مهمترين مراحل زندگي هر فرد دانسته و عموماً اين دوران را بعنوان گذر از دوران كودكي به بزرگسالي تعريف مي‌كنند.اين مرحله از زندگي با افزايش خطر و اختلال‌هاي گوناگون نظير مصرف موادمخدر و […]

« اعتماد به نفس مهمترين عامل در پيشگيري از گرايش فرزندان به آسيبهاي اجتماعي »

 

همه جوامع نوجواني را يكي از مهمترين مراحل زندگي هر فرد دانسته و عموماً اين دوران را بعنوان گذر از دوران كودكي به بزرگسالي تعريف مي‌كنند.اين مرحله از زندگي با افزايش خطر و اختلال‌هاي گوناگون نظير مصرف موادمخدر و روان‌گردان‌ها ـ روابط سوءجنسي و … رابطه دارد.

از جمله عوامل مؤثر شخصي در زمينه گرايش به رفتارهاي انحرافي همچون مصرف مواد، اعتماد به نفس پائين و خود تحقيري است كه سبب مي‌شود فرد با كوچك‌ترين بحران دچار اضطراب، نااميدي و افسردگي شود.

براي آنكه فرزندان‌مان را از گرايش به رفتارهاي پرخطر همچون اعتياد مصون‌سازي كنيم بايد عزت نفس را در آنان تقويت نماييم بطوريكه نسبت به خود احساس مثبت، مؤثر و خوبي داشته و باور كنند افراد باارزشي هستند. به عبارت بهتر عزت نفس بالا، پوشش محافظي براي نوجوانان است تا آنان را در مقابل مشكلات و مسائل زندگي توانمندتر سازد.

نقش والدين در تقويت عزت نفس يا كاهش آن بسيار اساسي است بطوريكه نحوه صحبت ـ قضاوت و مراقبت از فرزندان در شكل‌گيري اعتماد به نفس آنان تأثير به سزايي دارد.

راههاي افزايش اعتماد به نفس فرزندان:

روي نكات مثبت فرزند خود تمركز نموده و از تلاش‌هاي او صادقانه تعريف و تمجيد نموده و از فرصت‌هاي مختلف براي تشويق آنان مبادرت ورزيد.

در هنگام تذكر به فرزند سعي كنيم از روش صحبت مخرب و اعمال خشونت دوري نماييم. باور داشته باشيم هر واژه خشن به اعتماد به نفس فرزندان هجوم مي‌آورد.

از اعمال قوانين مستبدانه در منزل جلوگيري نماييم زيرا به فرزندان احساس بي‌ارزشي بودن دست داده و اعتماد به نفس آنان از دست خواهد رفت. البته اين موضوع با آموزش نظم و انضباط به فرزندان در تعارض نمي‌باشد.

بدون هرگونه قضاوت و برچسب به شخصيت فرزند، رفتار آنها را توصيف كنيم به گونه‌اي كه بين ارزش فرزند و رفتار او تفاوت قائل شويم.

از اعمال تنبيه فرزندان اجتناب نماييم زيرا اين اقدام علاوه بر آنكه موجبات احساس شكست و خواري را در آنان ايجاد مي‌نمايد سبب پرورش رفتارهاي انتقام‌گري در آنها شده و پدر و مادر در نظر آنان ستمكار قلمداد خواهد شد.

انتظار و توقع خود را از فرزندان بصورت شفاف بيان نموده و متناسب با سن آنها انتظار منطقي داشته باشيم.

در صورت امكان به فرزندان در انجام كارهايشان حق انتخاب و استقلال دهيم.

در هنگام بروز مشكل در منزل، نظر فرزندان را براي حل مشكل جويا شويم.

پيامدهاي رفتار فرزندان را در ابعاد مختلف تحصيلي ـ اجتماعي و … به آنان آموزش داده تا واقعيت‌هاي زندگي را بصورت ملموس درك نمايند.

به فرزندان خود در خانواده مسئوليت داده تا درك نمايند چقدر براي والدين مفيد و مؤثر هستند.

مهارت‌هاي اجتماعي با ديگران نظير مشاركت ـ مصالحه ـ كنترل عصبانيت و … را به فرزندانمان آموزش دهيم.

الگوي مناسبي براي فرزندانمان باشيم به اين معنا كه براي خود ارزش قائل شويم بدين ترتيب فرزندان نيز از طريق الگوپذيري براي خود ارزش قائل خواهند شد.

احساس كفايت و شايستگي را در فرزندان خود افزايش داده به نحوي كه احساس نمايند والدين به آنها نيازمند هستند.

به توانمندي‌هاي فرزندان توجه نموده تا احساس خود ارزشمندي در آنها تقويت شود. اين اقدام سبب خواهد شد تا ضمن افزايش اميد در آنان، بردبار و تاب‌آور شوند.

موضوعات اعتقادي و ارزشي را در فرزندان خود تقويت نماييم، باور داشته باشيم اتكاء به خداوند متعال باعث بي‌نيازي از ديگران و عزت نفس فرد مي‌گردد.

فرزنداني كه در صورت بروز مشكل، توان حل مسأله را داشته باشند از اعتماد به نفس بالايي برخوردار خواهند بود.

سعي كنيم فرزندان را در آغوش گرفته و به آنها بفهمانيم كه چقدر دوست‌شان داريم.

در برخورد با فرزندان ضمن پرهيز از هرگونه تمسخر و رعايت احترام، شوخ‌طبعي را فراموش ننماييم.

محيط منزل را براي فرزند ايمن ساخته و از سرزنش و انتقاد پرهيز نموده و به كيفيت برنامه‌هاي زندگي در منزل توجه جدي نماييم.

با فرزندان به شيوه عاطفي برخورد كرده و آنها را از محبت سيراب كنيم.

پذيراي فرزندان‌مان با تمام كمي و كاستي‌هايشان باشيم.

ويژگي هاي افراد داراي اعتماد به نفس

– احساس آرامش، شادي و رضايت داشته و براي خودشان و ديگران احترام قائلند.

– نسبت به خودشان احساس خوبي دارند.

– داراي ذهن خلّاق هستند.

– موفقيت‌هاي خود را مشاهده كرده و احساس غرور مي‌كنند.

– نه هيجاني و نه نااميدند.

– از خودشان انتظار واقعي دارند.

– به تأييد ديگران نياز ندارند.

– به خودشان دروغ نمي‌گويند.

– باور دارند كه مورد قبول و احترام ديگران هستند.

– نسبت به خود صريح و رو راست هستند.

– براي انجام كارهاي جديد از جرأت لازم برخوردارند.

نتيجهگيــري:

والديني كه با تمسخر، اهانت، انتقاد مداوم، قضاوت نامناسب، بي‌كفايت قلمداد نمودن، مقايسه با ديگران و عدم توجه به احساسات فرزندان رفتار نمايند سبب كاهش عزت نفس و اعتماد به نفس فرزندان‌شان گرديده بطوريكه اينگونه فرزندان كم‌رو ـ خجالتي ـ ناآرام ـ عصبي ـ داراي عملكرد ضعيف ـ فاقد قدرت تصميم‌گيري براي حل مشكلات بوده و درباره ديگران و خودشان بصورت منفي صحبت كرده و احساس بدبيني در آنان غالب مي‌شود. بطوريكه اعتماد به نفس آنان پائين آمده و اين موضوع سبب مي‌شود تا اينگونه افراد براي كسب احساس قدرت ظاهري به طرف اعتياد به موادمخدر ـ مصرف الكل يا ساير رفتارهاي سوءاخلاقي كشانده شده و از اين طريق نسبت به رفع كمبودهاي دروني مبادرت ورزند.

بر اين اساس بايد باور داشته باشيم ارتقاء عزت نفس و اعتماد به نفس از جمله مهمترين عوامل در پيشگيري از گرايش فرزندان به موادمخدر و ساير آسيب‌هاي اجتماعي است.

فائقه غنمی و محمدرضا برزنونی