در هياهوي زنگوله هاي بدلي
در هياهوي زنگوله هاي بدلي

گفت و گو: سيدهاشم مداح اين هفته ديداري داشتيم با دو نقاش چيره دست شهرمان عليرضا روکي و علي فلاح ، که ما حصل آين  نشست تقديم شما همشهريان گرامي مي گردد . با تشکر از شما که در اين گفتگو شرکت کرديد سخن را با  برگزاري نمايشگاه «در سوگ مضراب »شروع مي کنيم اين […]

%d9%85%d8%af%d8%a7%d8%adگفت و گو: سيدهاشم مداح

اين هفته ديداري داشتيم با دو نقاش چيره دست شهرمان عليرضا روکي و علي فلاح ، که ما حصل آين  نشست تقديم شما همشهريان گرامي مي گردد .

با تشکر از شما که در اين گفتگو شرکت کرديد سخن را با  برگزاري نمايشگاه «در سوگ مضراب »شروع مي کنيم اين نمايشگاه به چه منظوري بر با شده بود ؟

روکي : در سالگشت پرواز ملکوتي سرو آزاد موسيقي ايران  ، استاد سنتور ،آهنگ ساز و پژوهشگر موسيقي کشور، پرويز مشکاتيان نمايشگاهي تحت عنوان در سوگ مضراب با فراخوان استاد فضلي برگزار شد که من هم در آن شرکت داشتم . نمايشگاه که از پرتره هاي اين استاد بي بديل موسيقي کشور گرد آوري شده بود همگي به دست تواناي هنرمندان شهرمان خلق شده بود.

آيا اطلاعات موثقي درباره پيشينه ي هنر نقاشي در شهرمان نيشابور در دست داريم ؟

روکي : تا آنجا که بنده اطلاع دارم اولين نقاش به سبک جديد در شهرمان شادروان  اخباري بوده است و بعد از ايشان استاداني  چون مشايخي و اخوان و… در اين رشته هنري فعال بوده اند .ضمنا از دوره  ي اقامت  کمال الملک در نيشابور نيزيک تابلو به نام  «بازار مرغ فروشان »که کپي از بک اثر اروبايي است باقي مانده است .

فلاح  : با اطلاعاتي که من در اختيار دارم  اولين اثر نقاشي به سبک جديد در نيشابور از زمان اقامت کمال الملک در نيشابور مي باشد که نيمه کاره مانده و به نام  «پيرمرد» مشهور است .از دوران قديم تر اطلاعاتي از وجود نقاشان نامي در شهرمان در دست نداريم .

لطفا درباره سبک نقاشي خودتان براي علاقمندان به اين هنر توضيحاتي بدهيد؟

روکي :من شخصا در سبک هاي مختلف از جمله  : رئاليسم  ،امپر سيونيسم  ، سور رئاليسم   و يا ترکيبي ار آنها کار کرده ام ولي شخصا الهام و حس دروني را بالاتر از سبک هاي مرسوم هنري  مي دانم .

فلاح :بنده هم اعتقادي به چها ر چوب هاي آکادميک و خط کشي هاي مرسوم ندارم و بيشتر حال و هوا و تکنيک شخصي خودم را دنبال مي کنم .

چگونه با هنر نقاشي آشنا شديد ؟

روکي: استعداد و علاقه به هنر در تمامي انسان ها وجود دارد و در تکاپو و جستجوهاي هنري است که شخص مسير و علاقه ي  اصلي خود را يدا مي کند .من هم از دوران کودکي جذب نقاشي شدم و در آن دوره پرده هاي نقالي و سردر سينماها الهام بخش من  بود .

فلاح : من تا بايان دوره ي دبيرستان با اين هنرآشنايي  نداشتم تا اينکه يک روز يکي از دوستان  نامه اي به من نشان داد که پرتره اي در آن نقاشي شده بود،من به شدت تحت تاثير اين نقاشي قرار گرفتم . زماني که  آن دوست از من خواست که يک نقاشي مانند آنچه در آن نامه بود برايش بکشم و من قادر به آن کار نشدم ، ذهنم را مدتها به خود مشغول کرد و دل مشغولي نقاشي مرا رها نکرد تا اين که دست آخر  دردانشگاه نغيير رشته دادم و  به سوي رشته  ي مورد علاقه ام نقاشي کشيده شدم .

مشکلات کاري هنرمندان ،به ويژه  نقاشان در شهري مانند نيشابور چيست؟

روکي : عدم درک فضاي ذهني هنرمند از سوي مردم و مسئولين  ،سنگ اندازي هاي مختلف ادارات دولتي که باعث برهم خوردن حس و تمرکز هنري مي شود. مساله مهم ديگر  تامين معيشت هنرمند نقاش مي باشد .به گفته ي سعدي بزرگ : غم فرزند ونان و جامه و قوت / بازتآرد زسير در ملکوت.

فلاح : عدم وجود  تشکل صنفي براي  هنرمندان نقاش  وتعريف نشدن صنفي به نام نقاشان دربازار ، حذف خريد آثار هنري از سبد کالاي مردم به دليل مشکلات اقتصادي و در نهايت تمامي مشکلاتي که همه به آن واقفند.

نظرتان درباره بازار و اقتصاد هنر در شهرمان چيست ؟

روکي : رقابت هاي مادي مردم را از آرامش و معنويتي که هنر در اختيار بشر مي گذارد  دور کرده است .از طرفي  عدم شناخت مردم از مقوله ي هنر وازياد بردن  تاثير مثبت آن بر زندگي آدم ها  اقتصاد هنر نقاشي ر ا به نقطه  ي صفر نزديک کرده است .

فلاح :  متاسفانه فروش آثار هنري در شهرمان بسيار اندک و ناچيز است  .

آيا راهي براي برون رفت از اين وضعيت وجود دارد ؟

روکي : براي آشنايي مردم با اقتصاد و بازار فروش آثار هنري بايد فرهنگ سازي شود و اين مساله زمان بر است  اما اقدام عاجل دولت مي تواند اجرا شدن قانون خريد آثار هنري توسط ارگان هاي دولتي باشد که نمي دانيم به چه دليل اجرا نمي شو.د .

فلاح : براي من جالب است که در هفتصد سال قبل در ربع رشيدي تبريز يک جور بازار هنري وجود داشته وحتي حکومت به هنرمندان کمک مالي مي کرده است ولي در حال حاضر…

تفاوت اصلي زندگي يک هنرمند نقاش با مردم عادي در چيست ؟

روکي :  جمله اي از يک فيلسوف نقل مي کنند که گفته : خانه ، دنياي زن است و دنيا خانه ي  مرد .

يک فرد عادي زندگي يکنواخت و روزمره دارد ولي يک هنرمند با نگاهي عميق و ديدي باز به دنياي اطراف مي نگرد و با معنويتي که از درونش مي جوشد جهان و فضاي اطرافش را نظاره مي کند . قضاوت او از درونش مي جوشد در نتيجه زندگي او هميشه با گرماي  احساس و شور و شوق آميخته  است .

فلاح : تفاوت در جاذبه ها و دافعه ها و طرز نگرش هنرمند  است ،به هستي و دنياي پيرامونش.

هم اکنون چه فعاليتي داريد؟

روکي : اين روزها ضمن تدريس و آموزش نقاشي به علاقمندان  ،روي مجموعه اي از تابلوها يم کار مي کنم که براي نمايشگاه آينده اماده مي شود .

فلاح:  من عقيده دارم يک هنرمند نقاش بايد به دور از حاشيه هاي زندگي به خلق آثار هنري بپردازد  البته اگر شدني باشد .

و سخن پاياني ؟

روکي : انسان بايد در طول رندگي هر روز کمي موسيقي گوش بدهد ،کمي شعر بخواند ، يک نقاشي زيبا ببينيد  تا علايق دنيوي و مادي نتواند حس زيبا شناسي اورا که خداوند در وجود ش نهاده نابود کند .( گوته)

فلاح : ايستاده ام .فانوسي به دست در راستاي چشمانم

در هياهوي زنگوله هاي بدلين و امتداد دور مردمکان و مشتي بسته  .

بخش هنر و انديشه،  ضمن بزرگ داشت  وسپاسگزاري از اين دو آفرينشگر زيبايي  ، از همه ي کساني  که جهان را زيبا ودقيق مي بينند  خواهش مي کند که به جاي کالاهاي تجاري و کارخانه اي که بيش تر وارداتي هستند از هنرهاي دستي وتابلو ها ي نقاشي  براي هديه دادن استفاده کنند.وهمراه با مهرباني ودوستي حس زيباي هنرمندان را به يک ديگر هديه دهند. تجاري کردن هنر و وارد کردن آن به خانه ، يکي از راه هاي ترويج زندگي زيبا پسندانه ويک کار نيک پايداراست. باقيات الصالحات زيبايي را پويا مي کند .