شگون بهار
شگون بهار

شگون بهار کارکردهاي اجتماعي جشن نوروز جشن نوروز، استوارترين شالوده ي نظام اجتماعي ايرانيان است. اين جشن در طول تاريخ پرفراز و نشيب ايران زمين، ماناترين و اساسي ترين مجموعه ي فرهنگي است که تداوم حيات جامعه ي ايراني مرهون آن است. با کمي تامل در مي يابيم که جشن نوروز در ايجاد نظم اجتماعي، […]

شگون بهار

کارکردهاي اجتماعي جشن نوروز

جشن نوروز، استوارترين شالوده ي نظام اجتماعي ايرانيان است. اين جشن در طول تاريخ پرفراز و نشيب ايران زمين، ماناترين و اساسي ترين مجموعه ي فرهنگي است که تداوم حيات جامعه ي ايراني مرهون آن است. با کمي تامل در مي يابيم که جشن نوروز در ايجاد نظم اجتماعي، فارغ از نژاد، طبقه ي اجتماعي و گرايش مذهبي مردم، نقشي شگفت آور داشته و توانسته در گذر زمان و پس از هجوم و تاخت و تاز اقوام ديگر، ققنوس وار، ساختار فرهنگي و اجتماعي ايران را بر ويرانه هاي فرهنگ و تمدن گذشته، دوباره احيا نمايد. اين يادداشت به شگون بهار و جشن نوروز، برخي از کارکرد هاي اجتماعي اين جشن ملي را تقديم شهروندان عزيز مي نماييم. باشد که در سال جديد، با تلاش هاي خردمندانه و آگاهانه، وطنمان را به شکوه و عظمتي که شايسته ي آن است کمي نزديکتر کنيم.

سعادت و خوشبختي هدف غايي همه ي انسان ها است. بدون احساس رضايت از زندگي، سعادت بي معناست. جوامع انساني براي ايجاد اين احساس تمهيدات مختلفي انديشيده اند. شرط احساس رضايت از زندگي خوشنودي و شادماني است. مهمترين کارکرد اجتماعي جشن نوروز، زدودن ياس و نااميدي از دلها و بازگرداندن اميد و خرمي به جامعه است. ازديدگاه ايرانيان اهريمن موجب خشکسالي، ياس، و نابودي خير و برکت شده بود. جمشيد، پادشاه پيشدادي، به فرمان اهورا مزدا به جنگ با اهريمن پرداخت و با نابودي اهريمن بد سگال، بار ديگر شادماني و خير و برکت را به مردم ارزاني داشته و هر درختي که خشک شده بود، سبز شد و مردم آن روز را نوروز ناميدند و به فرخندگي چنين روزي، در تشتي جو کاشتند و اين رسم براي ايرانيان جاودانه ماند.

به راستي، کدام انگيزه بهتر ازبهار و رويش و سبز شدن، مي تواند نسيم سرور، شادماني و اميد را در جامعه ي انساني بدمد و آغازي نو و سرشار از شادماني را بشارت دهد. در واقع پيام جشن نوروز، نواختن آهنگ مبارزه با غم و افسردگي است که هر ساله از دوره ي باستان نواخته مي شود و ايرانيان در تمام دنيا، با شروع سال جديدشاد زيستن خود را با آن هماهنگ مي کنند.

در آغاز هر سال، جامعه ي ايراني به صورتي يکپارچه اين سنت مشترک را پاس مي دارند و همين عامل موجب شده تا مليت ايراني در جامعه ي جهاني همواره پايدار بماند. برخي از مجموعه هاي فرهنگي در حکم شالوده و زيرساخت يک فرهنگ عمل مي نمايند. جشن نوروز، جامعه ي ايراني را قبل و بعد از هر تاخت و تاز و مصيبت، دوباره با هم جمع نموده تا بتوانند با تاکيد بر اين وجه مشترک، يگانگي و يکپارچگي خود را حفظ کنند و آيين نياکان خود را مبني بر گفتار و کردار و پندار نيک، از ياد نبرند.

کارکرد ديگر جشن نوروز، به حاشيه رانده شدن عواملي است که براي زندگي اجتماعي و ايراني بودن، جز تفرقه و ايجاد جنگ هاي داخلي، منفعتي نداشته است. نژاد، جنسيت و ساير عواملي که موجب پراکندگي ايرانيان مي شده است در اين سنت فرهنگي اهميت خود را از دست داده اند. افراد و گروه هاي ايراني ممکن است از اقوام و مذاهب مختلفي باشند ولي هميشه آداب و سنن ملي خود را پاس داشته اند. شايد يکي از دلايل مهمي که ايرانيان کمتر درگير جنگ هاي قومي و مذهبي داخلي مي شوند تاکيد بر همين وجه مشترک است، همه اول خود را ايراني مي دانند، بعد مسيحي ، زرتشتي يا مسلمان.

از بعد اقتصادي يکي از کارکردهاي مهم جشن نوروز، رونق بازار کسب و کار است. در طول تاريخ در ايام جشن نوروز، بازار رونق چشم گيري يافته که نتيجه ي طبيعي آن، بهبود زندگي و رفاه اکثريت مردم است. در ايام نوروز مصرف گرايي به اوج خود مي رسد و کسانيکه در طول سال با صرفه جويي از بسياري خواسته هاي خود چشم پوشيده اند، سري به بازار مي زنند و براي خانواده، و درمواقع خيلي سخت مثل زمان حاضر، لااقل براي خوشحالي فرزندان، خريد ناچيزي مي کنند. به هرحال در مواقعي که جامعه با بحران مواجه نيست، شوک نوروز تمامي کسبه و توليدکنندگان را تحت تاثير خود قرار مي دهد و در نهايت مي تواند نقش مهمي در ايجاد اشتغال داشته باشد.

يکي از رسوم ديگر نوروز، برگزاري ميهماني است. در نوروز علاوه براينکه مردم با حضور در خانه هاي همسايه ها و اقوام دور و نزديک و صرف شيريني و ميوه، مودت و دوستي خود را تحکيم مي نمايند، اقوام نزديک يکديگر را به نهار يا شام دعوت مي کنند. هم غذايي عملي است که براي ايجاد، احيا و انتقال تجربيات اجتماعي ضروري است. اين عمل همان چيزي است که غالبا مکانيسم يکپارچگي اجتماعي مي نامند زيرا احساس همبستگي را افزايش مي دهد.

اين نوع ميهماني هاي الزام آور و متقابل، درحاليکه روابط گروه هاي اجتماعي را تحکيم مي بخشد، همزمان پايگاه اجتماعي متمايز افراد را نيز معرفي مي کند. روابط بخشنده و گيرنده، يا ميهمان و ميزبان، در شکل روابط ارشديت تعريف مي شود و در گروه هاي اجتماعي عموما بزرگ خاندان مهمترين جايگاه را به خود اختصاص مي دهد و تا زماني که اين «دهش» بازگشت داده نشود، همچون ابزاري در دست ميزبان براي ابراز اين ارشديت تداوم مي يابد.

به هرحال، رکود اقتصادي که امروزه دامن جامعه ي ايراني را گرفته نقش اقتصادي اين سنت را کم رنگ تر نموده اما اين موضوع دليل مهمي براي ناديده گرفتن کارکردها ي اين سرمايه ي فرهنگي و اجتماعي شگفت انگيز نيست. نمي توانيم تاثير اين جشن را بر روحيه و روان کودکان و اعضاي جامعه ناديده بگيريم يا به کارکردي که در يگانگي اجتماعي و ايجاد احساس تعلق مي تواند داشته باشد، با اغماض بنگريم. جشن نوروز، روابط اجتماعي را در خانواده ها بين زنان و مردان، خواهران و برادران، بزرگسالان و کودکان، گروه هاي قومي و همسايگان، تحکيم مي بخشد. عيد نوروز فاصله هاي جغرافيايي و دنيوي را از بين مي برد و اعضاي فاميل با صميميت به ديدار هم مي شتابند، احساس نابرابري را با تقسيم شادي بين همه کاهش مي دهد. در جشن نوروز همه با هم محترمانه رفتار مي کنند و غريبه و دوست، خودي و غير خودي با هم مهربان هستند.

نوشته شده توسط :حبیب اله قربانی