آقايان اگر طالب خدمت به مردم هستيد مهمترين بخش همين جاست ؟!
آقايان اگر طالب خدمت به مردم هستيد مهمترين بخش همين جاست ؟!

واکاوي يک درد بي پايان! نگاهي به يک مشکل بخش درمان: آقايان اگر طالب خدمت به مردم هستيد مهمترين بخش همين جاست ؟! مديريت در دنياي امروز به عنوان يک علم، کامل ترين و کم هزينه ترين راه توسعه و دست يابي به شرايط پايدار در بخش هاي گوناگون جامعه انساني (سياست، فرهنگ،اقتصاد، بهداشت و […]

واکاوي يک درد بي پايان! نگاهي به يک مشکل بخش درمان:

آقايان اگر طالب خدمت به مردم هستيد مهمترين بخش همين جاست ؟!

مديريت در دنياي امروز به عنوان يک علم، کامل ترين و کم هزينه ترين راه توسعه و دست يابي به شرايط پايدار در بخش هاي گوناگون جامعه انساني (سياست، فرهنگ،اقتصاد، بهداشت و …..) را به ما مي نماياند. امروزه مديرانِ آشنا با ابتدايي ترين اصول مديريت، با تکيه بر آمار، ارقام و تحليل داده ها ، ضمن مديريت منابع در اختيار، برنامه ريزي براي نيازهاي جامعه آماري و مجموعه ي تحت مديريت خود و نيز خلق منابع جديد، در ده ها سال آينده را در دستور کار قرار داده و يا مي دهند . در دنياي فشرده ي امروز، مديرانِ داراي دانش و تجربه ، ضمن داشتن چشم انداز و استراتژي معين، از تاکتيک هاي و روش هاي گوناگون براي رسيدن به اهداف و نيزرفع نيازها استفاده مي نمايند.

در جامعه ي ما اما – به ويژه در عصري که علم کاغذ پاره بود و عالمان عمدتا به حاشيه رانده شدند- وضع به گونه اي ديگر است. روزمرگي و نداشتن استراتژي، سياست زدگي،ناپايداري، قبيله سالاري و … عرصه را براي حضور انسان هاي شايسته، با هدف کاستن از ميزان رنج و درد انسان ها، سخت نموده است. گويي قرار است ما به عنوان انسان ايراني،بدون توجه به علم و تجربه ي بشري، مثل پنج هزار سال پيش –ايلامي ها- چرخ را دوباره اختراع کنيم و فرآيند تمدن پنج هزار ساله ي بشري را مجددا طي نماييم.

علم مديريت در حوزه ي بهداشت و درمان، براي پاسخ بهتر به نيازها و مطالبات جامعه ي هدف –دهستان، بخش، شهر، شهرستان،استان، کشور و امروزه جهان- شاخص ها و معيارهاي معيني را تعريف نموده است.اگر چه اين شاخص ها ممکن است با توجه به شرايط جامعه ي هدف تفاوت هايي داشته باشد، اما نقاط اشتراک فراواني هم دارد:تعداد خانه هاي بهداشت روستايي،سرعت دسترسي شهروندان به خدمات بهداشتي و درماني، تعدادتخت هاي بيمارستاني، ميزان مرگ ومير نوزادان و مادران، کيفيت خدمات دريافتي، هزينه هاي بخش درمان و ميزان آن در سبد درآمد خانوار، بيمه هاي درماني، چگونگي و ميزان پوشش آن ها و ….از جمله شاخص هايي است که بر اساس آن سطح نظام بهداشتي کشورها سنجيده و تعيين مي شود.

البته ايران در بين کشورهاي جهان از نظام بهداشت و درمان قابل قبولي برخوردار است اما به نظر مي رسد با توجه به ثروت هاي خدادادي،ترکيب و رشد جمعيت، نيازمند مديريت دقيق تر منابع در اين بخش براي خدمات رساني بهتر به انسان هاي دردمند و نيازمند هستيم. اجازه دهيد کمي از نظريه پردازي دور شوم و عيني تر مطلب خود را ادامه دهم:

براي ثبت در تاريخ!؟

اگر دولت بر آمده از انقلاب و جنگ را به دليل شرايط خاص فاکتور بگيريم، دولت سازندگي هاشمي رفسنجاني و اصلاحات سيد محمد خاتمي ، علي رغم در آمد 10 تا 25 دلاري از نفت،در حوزه ي بهداشت از جمله در نيشابور، با ايجاد و گسترش خانه هاي بهداشت روستايي، کمک شاياني به بهره مندي مردم محروم روستاها از خدمات اوليه بهداشتي و ايجاد اشتغال پايدار نمودند و نيز با ايجاد و تجهيز بيمارستان يکصد تخت خوابي «حکيم» و حمايت از احداث بيمارستان خيريه «قمر بني هاشم» ؛ تعداد تخت هاي بيمارستاني نيشابور را به 380 تخت ارتقا دادند وامکان بهره مندي بهتر شهروندان از خدمات مورد نظر را فراهم کردند. قدم مهم ديگري که در دولت سيد محمد خاتمي براي اين حوزه در نيشابور برداشته شد جانمايي واختصاص زمين يکصد هزار متر مربعي در شهرک قدس، با موقعيتي ايده آل براي احداث چهارمين بيمارستان شهر، در شهرک هاي شمالي بود که اقدامات مطالعاتي و حتي اجرايي طرح نيزانجام شد که البته کشتيبانِِِِِِِ بي تدبيري آمد.

گويا دولت محمود وظيفه داشت تا يکي از طلايي ترين فرصت هاي توسعه ايران را که با افزايش بي سابقه ي قيمت نفت پديد آمده بود، بر باد دهد. سهم بخش بهداشت و درمان نيشابور از اين درآمدهاي باد آورده ي نفتي نه تنها تقريبا هيچ بود ! که تحت تاثير کج انديشي و روزمرگي مديران ارشد، به ويژه فرماندار خاص و قدر قدرت مورد حمايت « جناب شيخ حسين سبحاني نيا» و در سايه ي سکوت ديگر نمايندگان مجلس- حسيني و سپس مروي – و البته همراهي رييس شبکه ي درمان – دکتر درودي – زمين بيمارستان به احداث مسکن مهر!! اختصاص يافت تا شايد مرهمي باشد براي عملي شدن يکي «شعارها «و نه «تدبيرها»ي دولت بي برنامه ي محمود خان احمدي نژاد. تنها صدايي که در آن روزگار سخت و زمستان سرد در اعتراض به اين اقدام سياسي و غير کارشناسي برآمد! صداي خيام نامه بود، که نوشتيم:»در دنياي امروز شهر يک موجود زنده است که نياز به تنفس گاه، امکانات و فضاهاي گوناگون، از جمله بيمارستان دارد.آقايان تقديم بزرگترين زمين بيمارستان شهرک هاي شمالي شهر به مسکن مهر، نه توجيه قانوني دارد!نه توجيه انساني و نه توجيه شرعي …..» اما کسي صداي ما را نشنيد تا تنها هديه ي دولت اصولگرا به حوزه ي بهداشت و درمان نيشابور همين قانون ستيزي باشد. البته از حق نگذريم ظاهرا در اواخر دولت کريمه! با طرح بيمارستان 320 تختخوابي نيشابور موافقت مي شود ولي در همان گام اول گويا به دليل نبود مکان مناسب!!(آدم دوست دارد سرش را به کوه بکوبد تا اين جملات را بنويسد) و عدم پي گيري بقال سر کوچه!! طرح روي کاغذ مي ماندو:

«آن روز فاجعه اتفاق افتاد و امروز صدايش شنيده مي شود»

کمبود شديد تخت و فضاهاي بيمارستاني در نيشابورو فيروزه!؟

بر اساس آمارهاي موجود نيشابور و فيروزه حدود 500 هزار نفر جمعيت دارند. اين جمعيت بنا بر شاخص هاي درماني نياز فوري به:

الف: حداقل 830 و در حالت ايده آل به 1120 تخت و امکانات بيمارستاني دارند. داشته ي نيشابور در اين حوزه فقط380 تخت بيمارستاني!! است.

ب:به ازاي هر 200 هزار نفر نياز به يک دستگاه آنژيوگرافي است که متاسفانه مطلقا نداريم و در همين ارتباط روزانه 10 تا 20 بيمار به مشهد و سبزوار! مراجعه مي کنند.

ج: به دليل نبود امکانات و بخش ويژه مسموميت بيماران به مشهد اعزام مي شوند.

د: کمبود مراکز اورژانس در سطح شهرستان سبب نارضايتي شديد شهروندان از خدمات آن شده است.

هر چند کمبود شديد تخت هاي بيمارستاني،به معناي وجود مشکل در ساير بخش ها است اما به دليل عدم وجود اطلاعات فني از پرداختن به آن خودداري مي کنيم.

راه حل چيست؟

با توجه به طرح مسئله و بيان سابقه ي آن – که البته تلخ مي نماياند – و با عنايت به مشکلات دولت – از جمله کلنگ زني بي برنامه ي 240 هزار تخت بيمارستاني در دوره ي احمدي نژاد و کاهش شديد قيمت نفت – و بر باد رفتن فرصت هاي گذشته در حوزه ي درمان شهرستان در مقايسه با شهرهاي هم جوار ، نياز فوري نيشابور به حد اقل 500 تخت بيمارستاني و هزينه ي هنگفت 300 ميليون توماني براي ايجاد هر تخت، انتظار مي رود همه ي مردم ، نخبگان، مسئولان و به ويژه نمايندگان محترم – که قدرت و شوکت آنها بر کسي پوشيده نيست و گوش مردم را هم کر کرده است – براي جبران مافات و خدمت به اين مردم شريف و نجيب دست در دست يکديگر داده براي خروج از اين تهديد جدي چاره انديشي نمايند.خيام نامه آماده است قدم هاي احتمالي در اين زمينه را به نحو مطلوبي بازتاب دهد.

الف: مديريت محترم بخش بهداشت و درمان و دانشگاه علوم پزشکي شهرستان با به کارگيري نيروهاي توانمند و رايزني ها ي گسترده و ارايه طرح ها، در جذب اعتبارات کوشا باشند و بسترهاي لازم را فراهم نمايند و با آغوش باز از صاحبان خرد و سرمايه و مردم عزيز استقبال نمايند.

ب: نمايندگان شهرستان در مجلس توان و نفوذ خود را براي کسب اعتبار و مجوزهاي لازم با همکاري مسئولين اين حوزه در نيشابور به کار گيرند. حضرات توجه داشته باشند خدمت به مردم تنها دِه گردشي، شرکت در مراسم عزاداري و تعزيه، نامه پراکني و حضور در اجتماعات قشرهاي مختلف نيست. آقايان اگر طالب خدمت به مردم هستند يکي از مهمترين بخش ها همين جاست!

ج:اعضاي محترم شوراي شهر و شهرداري به جاي ندانم کاري و انجام اقداماتي نظير ورزش محلات! که مي تواند در زمان ديگري انجام شود به نيازهاي زير بنايي شهر توجه کنند و حوزه درمان را از ياد نبرند.

د: اما مهمترين بخش مردم و به ويژه نخبگان فکري و اقتصادي هستند. مردم مي توانند برخي رسوم غلط و غير لازم که هزينه هاي هنگفتي را به آنان تحميل مي کند را کنار نهاده و بخشي از آن را صرف اين بخش نمايند. ما بايد ياد بگيريم «هرکداممان يک قهرمان هستيم» اندک اندک مي توانيم شهرمان را در خور نامش بسازيم نه فقط به گذشته اش بباليم.

نخبگان اقتصادي و فکري شهر نيز بايد از توان فکري و مالي خود براي حل معضلات بي شمار «اين ديار مغول زده» استفاده کنند و «انجمن خيرين سلامت» را در توسعه ي نيشابور و حوزه ي درمان کمک نمايند.

به اميد روزي که نيشابوريان در نيشابور درمان شوند

رضا مهرداد