نقد و نقبي بر پاسخ هايِ مردِ مرموزِ صحنه ي سياستِ ايران! به خيام نامه:

آقاي رامين با دروغ و بهتان کشور اداره نمي شود!؟

در بيست و هفتمين روز از اردي بهشت گان ايراني، ساعت 15 و خارج از وقت اداري در حالي که با مشقت فراوان ويژه نامه ي روز ملي خيام را آماده مي کرديم ناگهان نمابري از تهران با امضاي معاون مطبوعاتي وزير وقت ارشاد « محمد علي رامين» دريافت کرديم که بر اساس آن از همان لحظه، پاره ي وجودمان حق حيات نداشت و بر اساس فرهنگ لغت دولت کريمه ي احمدي نژاد» توقيف موقت!» شد. اين توقيف موقت البته»سي ماه» طول کشيد و پس از سي ماه تلاش و کوششِ خاموش، اما استوار و شرافتمندانه، بدون اثبات حتي يک اتهام، حکم تبرئه ي خيام نامه را در آذرگان 1391 خورشيدي دريافت نموديم. از آن روز در پي فرصتي بوديم تا از اين پر آوازه ترين قاتل مطبوعات ايران؛ بابت توقيف خيام نامه به رسم ادب قدرداني کنيم! و وقتي متوجه شديم با خود به زادگاه خيام آمده! مصمم شديم نظرش را در خصوص تصميم آن روزش جويا شويم، و چنين شد. اما اين مردِ مرموزِ سياست بازِ ايراني، آن خالقِ نظريه ي نفيِ هولوکاستِ احمدي نژادي؛ در را بر همان پاشنه ي سابق چرخاند و در نهايتِ بي صداقتي سخن گفت ، ناچار شديم تعريضي بر سخنان پر نقيضش وارد آوريم.

يکم:چرا دروغ

در روزگاري که دروغ گناه کبيره معرفي مي شد؛ حديثي از امام صادق نقل محافل بود که ايشان ويژگي هاي جامعه ي اسلامي را در سه مورد خلاصه مي نمايند: راستگويي، وفاي به عهد و امانتداري. حال من در عجبم که چگونه برخي مدعيان ارزش هاي والاي ديني که همه چيز را در خودشان خلاصه نموده اند و هر آن کس را که خارج از دايره ي فرضي آنان قرار داشته باشد، شايسته ي هيچ چيز نمي دانند! چگونه به اين راحتي دروغ مي گويند !

آقاي رامين لطفا صدر و ذيل پاسخ هاي خود به خبرنگار خيام نامه را ملاحظه کنيد:

در ابتدا سخن از بستن(بخوانيد توقيف) خيام نامه مي کنيد و مي گوييد: «خيام نامه؟ (با تعجب) ما اين نشريه را که بستيم! مگر دو مرتبه بازش کردند!؟»

و در انتهاي مصاحبه بنا برمصداق مثل سائره: وقتي قافيه تنگ آيد،شاعربه … آيد ،بيان مي داريد:»نه اصلا ما توقيف نمي کنيم»

نکند خداي نکرده لذت قدرت وادارتان به بي صداقتي نموده است؟

دوم: تهمت چرا؟

همه به ياد داريم در روزگاري که از منبرها درس اخلاق مي شنيديم تهمت زدن گناه کبيره محسوب مي شد و به مثابه خوردن گوشت برادر مرده! اما امروز نه تنها ديگر کمتر از اخلاق سخن گفته مي شود که برخي از مدعيان ديانت همچون آقاي رامين مثل آب خوردن؛ گوشت برادر مرده ي مسلمان را به دندان مي گيرند و تهمت مي زنند و مي گويند:»يک عده فتنه گر را ساکت کرديم!»

حسن عميد در فرهنگ لغت فارسي ذيل کلمه ي فتنه گر مي نويسد:آشوبگر.

الف :جناب رامين بر اساس کدام حکم قانوني به راحتي تعدادي انسان را که در چهارچوب موازين وحقوق اساسي شهروندي فعاليت کرده و مي کنند و در هيچ دادگاه صالحي محکوم نشده اند به راحتي تهمت آشوب گري مي زنيد؟

ب:حضرت آقا!شما که بلافاصله پس از انقلاب از موطن خود «دزفول» که گرفتار جنگ شد به ينگه دنياتشريف برديد و سرگل جواني خود را در ممالک کفر! گذرانديد؛ حق نداريد براي مردان و زناني که در وطن ماندند و از ايران با تقديم جان و مال خود دفاع کردند اين گونه سخن بگوييد.

ج:آقاي رامين فکر نمي کنيد که شايد فتنه گر شماها باشيد که:

1-با حمايت از قانون ستيز ترين دولت و رييس جمهور تاريخ ايران از جمله توقيف غير قانوني مطبوعات در دوره ي صدارت خودتان؛خواسته و ناخواسته ايران عزيز را به بحران کشانديد و نارضايتي ها را افزايش داديد.

2-از دولتي حمايت کرديد که دست در جيب مردم برد و ميلياردها تومان پول و ثروت هاي ايرانيان را صرف خاصه خواريِ نو کيسه گانِ تازه به دوران رسيده کرد و عجيب ترين فسادهاي تاريخ ايران را رقم زد و سبب بدبيني مردم ترويج شايعه شد.

3-شمااز اروپا آمديد و براي تبليغ احمدي نژاد شهر به شهر سفر کرديد و سخن ها رانديد وسپس امور را به دست کساني سپرديد که با توجه به افزايش بي سابقه ي قيمت نفت؛طلايي ترين فرصت تحول و پيشرفت ايران؛اين کانون دنياي اسلام را به دلايل گوناگون به باد دادند و شما در اين جفا در حق مردم و به ويژه پا برهنگاني که سنگ آنها را به سينه مي زديد،سهيم هستيد.

4-شما که مبدع نظريه ي نفي هولاکاست!مي باشيد،آيا مي دانيد اين ديکته ي بي نتيجه ي شما براي احمدي نژاد؛ سبب سخت تر شدن تحريم ها،کاهش درآمدهاي دولت محبوبتان،کاهش سرمايه گذاري وارزش ريال و افزايش هزينه هاي زندگي مردمي شد که امروز از بي کاري جگر گوشه هايشان جانشان به لب رسيده است آيا اين فتنه گري نيست.

5-امثال شمابا حمايت از احمدي نژاد بد اخلاقي، دروغ،رياکاري و سخنان زشت و ناپسند را در جامعه خواسته و ناخواسته ترويج کرديد و بهانه به دست بدخواهان داديد تا اصيل ترين ارزش هاي ايراني و اسلامي را زير سوال ببرند.

نکته ي آخر:مي بخشيم اما فراموش نمي کنيم

آقاي رامين؛ در دوران کوتاه شما تعداد زيادي از نشريات از جمله خيام نامه توقيف شدند. با گذشت حدود 55ماه از صدور فرمان شما براي قتل جگر گوشه ي ما ؛ هنگام مصاحبه وقتي نام «خيام نامه» را شنيديد بلافاصله واکنش نشان داديد وگفتيد:»ما اين نشريه را که بستيم» ماندگاري نام نشريه در ذهن شما مي تواند تحت تاثير چند عامل باشد که براي بسياري از مخاطبان ما و نيشابوريان اهميت دارد:

الف:شما با هوش هستيد.البته که چنين است چون خوب درک کرديد چه زماني ترک ديار کنيد و به فرنگ برويد و البته به موقع بوي کباب قدرت شنيديد و برگشتيد تا نه تنهاخطري تهديدتان نکند بلکه سر سفره ي قدرت و شهرت هم بنشينيد.

ب:خيام نامه، نشريه ي مشهور و خاصي بوده که در ذهن شما باقي مانده است.به نظر مي رسد چنين نباشد.

ج: خيام نامه حيات سياسي برخي صاحبان قدرت را به ويژه در آستانه ي انتخابات مجلس در سال 90 تهديد مي نمود و براي توقيف غير قانوني آن احتمالا از جانب افرادي خاص، مشهور و قدر قدرت آن هم از نوع نيشابوري؛تحت فشار قرار گرفتيد که براي ما و مخاطبان ناشناخته؛ اما خيلي شناخته شده هستند!.

آقاي رامين اگر همين يک مورد آخري را پاسخ دهيد از همه ي ظلم هايي که در حق ما کرده ايد مي گذريم هر چند فراموش نمي کنيم.البته بدانيد کشور با دروغ و بهتان کشور اداره
نمي شود .

عزت زياد

نوشته شده توسط : رضا مهرداد