7 نکته از نخستين نطق تلويزيوني روحاني پس از پيروزي ; هم رييس «جمهور» هم وکيل مردم
7 نکته از نخستين نطق تلويزيوني روحاني پس از پيروزي ; هم رييس «جمهور» هم وکيل مردم

  عصر ايران- نخستين پيام تلويزيوني حسن روحاني پس از پيروزي در انتخابات رياست جمهوري و با آرايي افزون بر سال 1392که ساعت 6 بعد از ظهر شنبه پخش شد، از يک روحاني صريح تر و جدي تر خبر مي دهد. مهم ترين نقاط يا نکات نخستين پيام در جايگاه جديد را مي توان در […]

 

عصر ايران- نخستين پيام تلويزيوني حسن روحاني پس از پيروزي در انتخابات رياست جمهوري و با آرايي افزون بر سال 1392که ساعت 6 بعد از ظهر شنبه پخش شد، از يک روحاني صريح تر و جدي تر خبر مي دهد.

مهم ترين نقاط يا نکات نخستين پيام در جايگاه جديد را مي توان در اين فقرات برشمرد:

نخست اين که او پيام زنده و مستقيم فرستاد. در دفتر خود نشست و مثل يک رييس جمهور مقتدر با مردم سخن گفت. منتظر تماس خبرنگار صدا و سيما نماند يا بيان نظرات خود را به نشست خبري موکول نکرد. بدين ترتيب مجال سانسور را از دستگاه شهره به سانسور سلب کرد.

دوم: روحاني از رييس جمهوري اسبق ايران با نام و نام خانوادگي اصلي وسجلي که آحاد مردم از آن برخوردارند و نه تعبير «رييس دولت اصلاحات» ياد کرد. (ما البته هنوز نمي دانيم مي توانيم با وجود پخش از دو شبکه سيما بنويسيم يا اگر بنويسيم مشمول مميزي مي شود).

او اين نام را که بي شک در ترغيب و تهييج کثيري از راي دهندگان مؤثر بوده اما به تنهايي به کار نبرد. مانند چهار سال قبل از هاشمي رفسنجاني هم ياد کرد و اين بار با افسوس و دريغ که در ميان ما نيست و آن گاه نوبت به رييس جمهور اصلاحات رسيد و سپس از ناطق نوري و سيد حسن خميني واسحاق جهانگيري هم به نيکي ياد کرد و نيز خانواده هاي شهيد مطهري و شهيد بهشتي. از ديگران نيز اما از اينان نام برد.

سوم: حسن روحاني اما از رقيبان ياد نکرد و البته چگونه آن سه را بستايد در حالي که در برابر ديدگان ايرانيان هر چه بر زبان شان آمد  گفتند و سره را با ناسره آميختند و بارها و بارها او را متهم به دروغ کردند. مير سليم البته کمتر اما باقر قاليباف کاري کرد و سخناني چنان سخيف بر زبان آورد که بعيد است زين پس بتواند در چشم روحاني نگاه کند. آن همه پرده دري اما آيا براي آن بود که صحنه را ترک کند؟!

ابراهيم رييسي نيز روحاني را انگار به چشم متهمي مي ديد که انگار بار همه فقر و بيکاري بر دوش اوست و چنان روحاني را به خشم و غضب آورد که ناچار شد در حضور و غياب بر او بتازد.

روحاني از رقيبان ياد نکرد و اگر مي خواست هاشمي طبا را مستثنا سازد شايد نام نبردن از ابراهيم رييسي و باقر قاليباف و مصطفي ميرسليم بيشتر توي چشم مي زد.

چهارم: روحاني از صدا و سيما هم تشکر نکرد. سهل است که از اين رسانه سخت شاکي است.

از رسانه هاي همگاني و اجتماعي اما تشکر کرد. او بنا دارد صدا و سيماي جمهوري اسلامي را از شکل تريبون رقيبان خارج سازد.

چنان که در يادداشت قبلي هم آمد صدا وسيما اگر چه در مناظره ها و آن هم به صورت شکلي و در نوع اجراي مجري و تخصيص وقت بي طرف مي نمود و تازه اين بي طرفي در قالب سؤالات جلو نداشت اما از برنامه هاي ديگر پيدا بود دوست ندارند روحاني بماند يا دست کم در بخشي از مخاطبان اين احساس درمي گرفت. با اين اوصاف به نظر مي رسد حسن روحاني در اين دوره با صدا و سيما صريح تر خواهد بود.

پنجم: روحاني تفسير همه پرسي از انتخابات را اگر نه مستقيما که با اشاره تکرار کرد. آنجا که گفت: «شما به همه آنها که ما را به بازگشت به گذشته و توقف در شرايط فعلي مي خواندند نه گفتيد و زمانه را به جلو رانديد.»

ششم: او براي اولين بار از رييس جمهوري با عنوان رييس «همه جمهور» و « وکيل ملت» ياد کرد. يعني من رييس اداره تدارکات نيستم که تنها تأمين آب و نان و گوشت مردم و نهادهاي ديگر بر عهده ام باشد. از «رييس دولت» هم فراتر رفت و بر «رييس جمهور» بودن تأکيد ورزيد.

در عين حال بر اين موضع توقف نکرد و خود را نماينده مطالبات مردم دانست. به عبارت ديگر نمي خواهد مساوي و مساوق با کل ساختار قدرت شناخته شود بلکه انگار به وکالت از جانب آنان به ساختار راه يافته است.

هفتم: اعلام پاي بندي به برنامه ارايه شده در انتخابات را هنگامي مي توانيم مهم و جدي بدانيم که به ياد آوريم عنوان اين برنامه «آزادي و امنيت، آرامش و پيشرفت» است.

او دوباره تکرار نکرد اما مي توان بخشي از مقدمه را ذيل عنوان «دوباره ايران» بي هيچ توضيح و حاشيه اي نقل کرد:

«اگر چه انتخابات برگزار مي شود اما نهادهايي بيرون از دايره پاسخ گويي وجود دارند. دولت و مجلس با ساز وکار انتخابات اداره مي شوند و بقيه ارکان نظير رهبري و قوه قضاييه نيز غير مستقيم منتخب مردم هستند. اما نهادهايي وجود دارند که در قبال عملکرد خود پاسخ گو نيستند.

بنيادهاي اقتصادي ، شرکت هاي متعلق به نهاد هاي مذهبي و دستگاه هايي متعلق به نهادهاي عمومي غير دولتي هستند که پاسخ گوي اعمال خود نيستند و برخي حتي ماليات هم نمي دهند. رسيدن به توسعه و حل بسياري از مشکلات نيازمند پاسخ گويي همگان در برابر قانون است.»

جان کلام اين که روحاني اين بار مي خواهد نه تنها رييس دولت و رييس قوه اجرايي که رييس «جمهور»باشد.

نگاهي به متن سوگند نامه رييس جمهوري در قانون اساسي هم نشان مي دهد اگر قرار بود تنها رييس دولت باشد اداي اين همه سوگند در حوزه هاي خارج از حوزه دولت نامرتبط بود.