«پوپوليسم» قربانگاه خردورزي ; عوام فريبي در انتخابات از طريق وعده هاي پولي و…
«پوپوليسم» قربانگاه خردورزي ; عوام فريبي در انتخابات از طريق وعده هاي پولي و…

  ترجمه و تلخيص:‌حبيب اله قرباني کارشناس ارشد مطالعات جهان در عالم سياست، «پوپوليسم» به کنش هاي «عامه پسندي» اشاره مي کند که به جاي تکيه بر عقلانيت و حل خردمندانه و ريشه اي مشکلات اجتماعي، مدعي حل فوري آنها توسط راه هاي ساده و گاه مبهم است. به دليل ادعاهاي خيالي و بزرگ مثل […]

 

ترجمه و تلخيص:‌حبيب اله قرباني

کارشناس ارشد مطالعات جهان

در عالم سياست، «پوپوليسم» به کنش هاي «عامه پسندي» اشاره مي کند که به جاي تکيه بر عقلانيت و حل خردمندانه و ريشه اي مشکلات اجتماعي، مدعي حل فوري آنها توسط راه هاي ساده و گاه مبهم است. به دليل ادعاهاي خيالي و بزرگ مثل وعده ي دو و نيم برابر کردن درآمد کشور، عده اي آن را با عوام فريبي يکسان مي دانند. دولت مردان عموما با اهداف متفاوتي به رويکرد پوپوليستي گرايش پيدا مي کنند. برخي اوقات براي پيشگيري از آشوب و اغتشاش طبقات ضعيف جامعه به اين ترفند متوسل مي شوند ولي در زمان انتخابات دسترسي به قدرت و تصاحب منابع ثروت عمومي، مهمترين انگيزه ي رفتارهاي پوپوليستي است. کاربرد اين اصطلاح از نظر تاريخي، به طغيان دهقانان نيويورک در قرن نوزدهم که با مساعدت بعضي از سياست مداران عليه سرمايه داران بزرگ صورت گرفت بازمي گردد. امروزه به کاربردن سياست هاي پوپوليستي توسط رجال سياسي نسبت به ميزان توسعه يافتگي جوامع متفاوت است. تناسب کاربرد پوپوليسم در کشورهاي درحال توسعه به ويژه کشورهاي آمريکاي لاتين، به نفع سياست هاي عوام فريبانه سنگيني مي کند.« هوگوچاوز» و جانشين او «مادورو» در ونزوئلا نمونه هاي بارز عوام فريبي به شمار مي روند که کشور خود را به مرز نابودي کشانده اند. در ممالک توسعه يافته به دليل آزادي مطبوعات، آگاهي مردم و ترس از رسوايي، کفه ي واقع نگري و عقلانيت در تعاملات سياسي سنگين تر است و در صورت بروز پديده ي پوپوليسم، قدرت تخريب آن کمتر است. اساسي ترين عامل اجتناب از شايع شدن سياست هاي پوپوليستي افزايش آگاهي و شناخت مردم نسبت به نتايج ويرانگر اين رويکرد به مدد رسانه هاي آزاد انديش، نخبگان، دانشجويان و… در جامعه است. بايد به کف خيابان ها و محلات بالا و پايين شهر رفت و با گفتگوي چهره به چهره، خطر بزرگ عوام فريبان و احتمال بازگشت به دوران هشت ساله ي حيف و ميل بيت المال را در گوش تک تک مردم نجوا کرد.

سياست مداران پوپوليست از ادعاهاي بزرگ و دروغ هاي «گوبلزي» براي جلب توجه و آراي طبقات عادي به سمت خود سود مي جويند. اين گروه معتقد اند دروغ هرچه بزرگ تر باشد باور آن ساده تر خواهد بود. به همين دليل برخي کانديدا ها به يکباره همسو با خلف خود آقاي احمدي نژاد، مدعي ايجاد پنج ميليون شغل در جامعه مي شوند. يا خيلي ساده انگارانه از مديريت جهاني حرف مي زنند که فقط خوش باوران را شاد مي کند. طرفداران اين ديدگاه از خرافه گرايي مردم کم سواد(نگاه داشته شده) نهايت بهره برداري را مي کنند و به جاي اصلاح خرافه گرايي و از بين بردن جهل، همه ي يافته هاي علمي بشر را زير سوال مي برند. در 14 شهريور 1391 در کرمان ادعاي عجيب رئيس جمهور وقت اين چنين است: «ما همين الان، در ايران فردي را داريم که مياد سطح زمين رو نگاه مي کنه، علف ها رو نگاه مي کنه، تمام معادن اعماق زمين رو به شما معرفي مي کنه؛ تضميني، همين الان!»(روزنامه ي شرق، همان تاريخ)

عوام فريبان از نارضايتي مردم و احساسات آنها نسبت به موضوع معيشت بيشترين بهره را مي برند و با تحريک عواطف عدالت جويانه و مبارزه با فقر و نابرابري موج ايجاد کرده، بر موج سوار شده و اهداف ناجوانمردانه ي خود را دنبال مي کنند. در اين راستا به اخلاق ماکياولي روي مي آورند. از باورهاي مذهبي و مقدسات سوء استفاده مي کنند. دائم دم از دفاع از مردم ندار و فقير مي زنند و با پوشيدن و نوشيدن و خوردن مثل آنها، خود را در زمره ي دسته بندي مضحک 96 درصد و در تقابل با 4 درصد برخوردار معرفي مي کنند. «در يک کلام پوپوليست نيرويش را از سرخوردگي آن توده‌هايي از اجتماع مي‌گيرد که کمبودها را با پوست و گوشت و استخوان شان احساس مي‌کنند، اما به دليل کم يا بي‌سوادي گول پوپوليست‌ها را مي‌خورند و بر اين گمان اند که نجات‌دهنده را يافته‌اند.»(ناصر غياثي، روزنامه شرق، 1392)

داوطلبان ناتوان ولي پوپوليست، عموما چون مي دانند به دروغ هايي که مي گويند و وعده هايي که مي دهند نمي توانند عمل کنند، چاره انديشي کرده و با خلق شعارهاي کلي و چند پهلو يا ساده لوحانه همچون «خوشگل مو طلايي رئيس جمهور مايي!» به قدرت برسند. علاوه براين از نظر جامعه شناسي، تهديد خارجي يکي از عوامل مهم ايجاد انسجام گروهي است. وقتي چند برادر، علي رغم اختلافات و دعواهاي خانوادگي با تهديد فردي خارج از گروه خود روبه رو شوند، اختلافات را کنار مي گذارند، انسجام يافته و تهديد را دفع مي کنند. سياست مداران عوام فريب، ماهرانه از اين اصل استفاده مي کنند و با خلق دشمناني فرضي و بزرگ نمايي آن، مشکلات فراوان ناشي از ناتواني خود در رسيدن به اهداف و شعارهاي شان را، به عواملي فرضي نسبت دهند.

يکي از عوامل مهم گرايش به رفتارهاي پوپوليستي، نداشتن استعداد و توانايي براي بر عهده گرفتن نقش هاي مهم از جمله رياست جمهوري است. متاسفانه در دولت قبل فردي که هيچگونه اطلاعي از پيچ و خم امور سياسي و بين المللي نداشت عهده دار نقش رياست جمهوري شد. لزوما کسي که در يک رشته ورزشي و يا علمي و حتي نقش هايي مانند استانداري ايفاي وظيفه نموده است شايسته رياست جمهوري نيست. براي پذيرش نقش رياست قوه ي مجريه ملاک ها و معيارهاي گوناگوني وجود دارد که از مهمترين آنها شناخت منافع ملي و آشنايي با رمز و راز حاکم بر داخل و روابط بين الملل است. وقتي فردي يک اداره و حتي استان را نمي تواند اداره کند اگر به نقش مهمي همچون رياست جمهوري برسد چاره اي ندارد که تصميمات خلق الساعه گرفته و از مديريت جهاني حرف بزند.

پوپوليسم سرچشمه ي بسياري از سوء استفاده ها و فساد و اختلاس است. معمولا افراد عوام فريب، به دليل ضعف و کمبودهايي که دارند به شدت مورد سوء استفاده ي اساتيد تقلب و فرصت طلبان قرار مي گيرند. از تعريف و تمجيد ها استقبال کرده و دورشان پر است از افراد متملق و چاپلوسي که آنان را معجزه ي هزاره ي سوم خطاب مي کنند و يا اطاعت از آنها را مساوي اطاعت از خدا معرفي مي نمايند. ديري نمي گذرد که دکل هاي نفتي گم مي شود، پول مربوط به خريد داروي مورد نياز مردم صرف واردات ماشين هاي ميلياردي و يا دسته بيل و کلنگ مي شود و در صورتي که وزيري هم لب به اعتراض بگشايد، يک شبه از وزارت عزل مي شود. بدون ترديد رسانه هاي آزاد و آگاهي افکار عمومي پاشنه ي آشيل اختلاس و فساد و ناکارآمدي در جامعه است.  «آدم ها يکي اند». آدم هاي خود ساخته يا مکانيزم ويژه ي سازماني وجود ندارد. ترس از رسوايي، جلو عوام فريبي و سوء استفاده را خواهد گرفت. ولي عوام فريبان با آزادي مطبوعات سر سازگري ندارند.

علاوه بر رسانه هاي آزاد و مستقل، عامل اساسي ديگربراي ممانعت از حضورپوپوليست ها در عرصه ي نظام سياسي، ميزان خردگرايي و واقع نگري کساني است که در انتخابات شرکت مي کنند. منطق و عقل حکم مي کند براي جبران خسارات وارد شده بر ايران، از شعار دست برداريم و به شعور رجوع کنيم. در انتخابات رياست جمهوري يازدهم مردم ثابت نمودند علي رغم خواست گروه هاي فرصت طلب، انتخاب شان بر اساس احساسات و کور کورانه نيست. رئيس جمهوري انتخاب کردند که خود را نه معجزه هزاره ي سوم مي داند و نه مرتبط با نيروهاي آسماني. از دشمن تراشي پرهيز مي کند و تعامل سازند بر اساس منافع ملي، را دکترين خود در ارتباط با ساير کشورها قرار داده است. به دنبال حل ريشه اي مشکلات و معضلات جامعه است و مي داند با شعار مشکل 5 ميليون بيکار، يک طلاق از هر چهار ازدواج و …، حل نمي شود. او درشت گويي را ناصواب و درست گويي را بر اساس منطق و ادب، زمينه ي حل مشکلات کشور و تعامل با جهان مي داند. ايشان ايران را براي همه ي ايرانيان مي خواهد و همسو با رئيس دولت اصلاحات و آيت الله هاشمي رفسنجاني، شناسنامه ي انقلاب، خردگرايي و اعتدال را مهمترين راه برون رفت از مشکلات امروز ايران معرفي مي کند.