در آسمان بلند و درخشان تاریخ ستاره شناسی کشورمان با همه فراز و نشیب هایش جستوجوی ستارگان زن منجم کاری دشوار است! به گونهای که حتی در پرتفصیلترین نوشتارهای تاریخ نجوم هم اغلب نامی از زنان نیست. آیا زنان ایرانی در تاریخ علم نجوم تا دوران معاصر نقشی ایفا نکردند؟ آیا تا پیش از تاسیس مدارس و دانشگاههای امروزی و فرصت برابر برای زنان و مردان برای تحصیل در رشتههای مختلف و ظهور منجمانی مانند آلنوش طریان، زنان در علم نجوم سهمی نداشتند؟
واقعیت این است که در تاریخ ایران پیش از دوران معاصر نیز ستارهشناسان زن حضور داشتهاند. شاید این ستاره شناسان آوازهای چون خیام نیشابوری و ابو ریحان بیرونی نداشته باشند، اما بخشی از تاریخ ستاره شناسی ما هستند که نباید آنها را نادیده گرفت. بیبی منجمه اهل نیشابور، دختر کمالالدین سمنانی نیز یکی از زنان نامدار در جهان نجوم کشورمان است.
پدر منجمه، کمالالدین سمنانی، رئیس شافعیان نیشابور و مادرش -نوادهٔ محمد بن یحیی، فقیه معروف خراسان بود. تاریخ نگاران بر این باورند که وی از ابتدای جوانی بر احکام نجوم تسلط داشتهاست.
او بر دانش نجوم تخصص داشت ازین روی جلال الدین خوارزمشاه او را به دربارش فراخواند. منجمه پس از مدتی ستارهشناس مورد اعتماد جلال الدین خوارزمشاه شد. دیگر منجمه و مجدالدین محمد، شوهرش، منشی دربار خوارزمشاهی, جزء درباریان جلال الدین خوارزمشاه بهشمار میآمدند. به سبب اهمیتی که خوارزمشاهیان برای احکام نجومی قائل بودند در بیشتر مشورتها دربارهٔ موضوعاتی که در آن روزگار به علم نجوم مربوط میدانستهاند، منجمه نیشابوری، جلالالدین را راهنمایی میکرد.
پس از ناکامیهای پی در پی جلالالدین و پایان گرفتن کار او، بیبی و خانوادهاش به دمشق رفتند و به دربار سلطان ایوبی راه یافتند. سلطان ایوبی، آنها را به گرمی پذیرا شد و احترام بسیار کرد. چون علاءالدین از حضور بیبی منجمه در دربار الملک الاشرف، اطلاع یافت قاصدی فرستاد و از سلطان ایوبی درخواست کرد تا رخصت دهد که بیبی و خانوادهاش به قونیه بروند. هنگامی که بیبی در جنگ میان علاءالدین و الملک الاشرف به درستی پیشبینی کرد که در روز و ساعتی خاص سپاهیان سلجوقی بر دشمن پیروز خواهند شد اعتقاد و ارادت سلطان به بیبی بیشتر شد و در جهت برآورده ساختن آرزوی وی بالاترین منصب دیوانی یعنی ریاست دارالانشای دربار را به همسرش سپرد و او را لقب امیری بخشید. از آن پس مجدالدین از مقربان خاص دربار شد و پیوسته در سفر و حضر همراه سلطان بود..
بیبی منجمه از پایان دوران نوجوانی به آموختن نجوم مشغول میشود و مهارتش او را به یکی از منجمان دربار جلالالدین خوارزمشاه تبدیل میکند. مجدالدین محمد ترجمان، شوهر بیبی نیز منشی دربار این شاه خوارزمشاهی است. بیبی منجمه و شوهرش زندگی پرماجرایی دارند و بعدها به دربار سلاطین ایوبی از دودمانهای سوریه و مصر نیز راه پیدا میکنند. بیبی منجمه بر احکام نجوم و علم ستارهشناسی زمانۀ خود تسلط دارد و بهخاطر پیشگوییهایش بر اساس حرکات ستارگان از شهرت بسیاری برخوردار میشود تا جایی که شاهان روزگار برای بهرهمندی از او در دربارشان رقابت میکنند.
شهرت پدر و همسر و حتی پسر بیبی منجمه که از مورخان سلجوقیان روم بود و کتابش هم به «تاریخ ابنبیبی» شهرت دارد، بیشک در ثبت نام و ماندگاری این زن منجم اثرگذار بوده است. اما نبودن نام زنان دیگر چون او، به معنای نبودن منجمان زن در تاریخ ایران نیست.
این گمنامی برآمده از رویکرد سنتی تاریخنگاری است که غالباً در آن، تاریخ زیست فرودستان را به ثبت نمیرساندند. زنان بخشی از همین گروه زیردستی به حساب میآمدند. اگر بیبی منجمه در این عرصه وارد شده، چرا زنان دیگر، دستکم از خانوادههای اسم و رسمدار نتوانند به دنیای نجوم راه یابند!؟ بسیار بعید و غیرمحتمل است که بگوییم در تاریخ ما تا قبل از دوران جدید فقط یک زن منجم داریم و آن هم بیبی منجمه است. بهتر است بگوییم این بیبی تنها منجم زنی است که نامش به دستمان میرسد. بیبی در سال ۶۷۹ قمری درگذشت
یکی از وظایف مورخان در دوران نو بازخوانی تاریخ و جستن نانوشتههای گذشته هر مرز و بومی است. این گذشته میتواند زندگی زنان درسخوانده باشد که به حاشیه میرفتند، زندگی سربازان بزرگترین جنگها باشد که کسی به نوشتن نامشان اهمیت نمیداد، زندگی کودکان و نوجوانانی باشد که نادیده گرفته میشدند یا زندگی هر آنکه جهانبینی سنتی تاریخنگاران در قدیم مانع از کتابت و نگارش نامشان میشد.
(هفته نامه خیام نامه،شماره ۵۵۹)
- منبع خبر : بیبی منجمه؛ زن نامدار ایران در عرصه نجوم،روزنامه آرمان ملی نهم خرداد 1402