درخواست تصفيه نظام در سالگرد 9 دي ; 4ماه يا 4سال و چهار ماه ديگر کار تمام است!
درخواست تصفيه نظام در سالگرد 9 دي ; 4ماه يا 4سال و چهار ماه ديگر کار تمام است!

  آزاده مهديار هفتم دي ماه، هيات رضوي نيشابور ميزبان نشستي بود که به مناسبت نزديک شدن به سالروز راهپيمايي «9 دي» 1388 برگزار شد و مهمان ويژه و سخنران دعوت شده به اين مراسم نيز «سعيد قاسمي» از بازنشستگان سپاه و سخنرانان معروف انصار حزب الله بود. سعيد قاسمي را در سايت هاي نزديک […]

 

آزاده مهديار

12هفتم دي ماه، هيات رضوي نيشابور ميزبان نشستي بود که به مناسبت نزديک شدن به سالروز راهپيمايي «9 دي» 1388 برگزار شد و مهمان ويژه و سخنران دعوت شده به اين مراسم نيز «سعيد قاسمي» از بازنشستگان سپاه و سخنرانان معروف انصار حزب الله بود. سعيد قاسمي را در سايت هاي نزديک به جريان فکري او، فردي معرفي مي کنند که استفاده از ادبيات کوچه بازاري، و دميدن شور در مخاطبان با از کوره دررفتن، عصباني شدن، و کوبيدن روي ميز از جمله ويژگي‌هاي سخنراني‌هاي او است. توصيفي که شايد با اضافه کردنِ به کارگيري الفاظ رکيک و توهين و پرده دري نسبت به کساني که تفکر و منش سياسي آن ها را نمي پسندد، کامل تر شود. برخي او را يک «شومن» سياسي تمام عيار مي دانند که مي داند چگونه با ربط دادن اطلاعات بي ربط و با ربط، مخاطب خود را اقناع کند. فارغ از اين همه، گزارش خبرنگار خيام نامه از سخنان وي در مراسمي که با عنوان «9 دي؛ پايان فتنه» در نيشابور برگزار شد، به خوانندگان تقديم مي گردد.

سعيد قاسمي از طرفداران جدي محمود احمدي نژاد، هفتم دي ماه به در هيئت رضوي به سخنراني پرداخت. وي در ابتداي سخنان خود با اشاره به حاضرين در هيئت رضوي و توصيف آنان گفت: اين جمعي که مي بينم، چهره هاي حرفه اي اند در انقلاب؛ آماتور نيستند. چهره ها چهره هاي دلواپس است. معلوم است اينها کفِ ميدان بوده اند.

وي در ادامه با گفتن اين عبارات که «دشمن، اين مجلس را رصد مي کند و کارش اين است که در محفل شما حضور داشته باشد و بايد اين جمع پيام خودش را در داخل و خارج يک بار ديگر برساند.» کوشيد تا توجه مخاطب را به اهميت صحبت هاي خود جلب کند.

وي با توصيف «نُه دي» به عنوان روز تعيين تکليف و مرزبندي مردم ما با منافقين جديد، وارد محور اصلي صحبت هاي خود شد و ادامه داد: اگرچه اين فتنه در داخل اتفاق افتاد، اما اتاق فکري در خارج و عواملي در داخل داشت و به ما ضربه اي زدند که حضرت آقا گفتند تبعات آن تا سال ها برقرار است و خارج از لطمات مالي، خسارات معنوي ديديم که تا الان نتوانستيم اين شکاف را از بين ببريم.

شکاف در خانواده سردار

وي با اذعان به اين که «بعد از اين شکاف، در خانواده خودم ما سرِ يک سفره نمي نشينيم»، افزود: در پي اتفاقات سال 88، خط و خطوط ها تيزتر شد و به اين نتيجه رسيده اند که نظام بايد «چِينج» شود (تغيير کند) و «آقا» بايد برود.

وي موتور اين مرکز را voa و bbc و cnn دانست که به گفته او هر شب شارژ مي کردند. قاسمي افزود: (اين ها) در داخل هم زبان هاي گويايي دارند که تا همين الان، که هفت سال از فتنه مي گذرد، از داخل مجلس گرفته تا کف خيابان و حتي حوزه هستند.

وحدت با مرزبندي جوردر نمي آيد

قاسمي ادامه داد: براي خودم خيلي عجيب است که حضرت آقا طي سخنراني به فتنه گران اشاره مي کند و مرزبندي را زنده نگه مي دارد و از طرف ديگر هم تأکيد به «وحدت» دارد.

وي با تعريض به اين موضع رهبري، تصريح کرد: آخر آقاجان! اين دو تا (مرزبندي با فتنه گران و وحدت) که با هم جور در نمي آيد. قاسمي در تبيين اين موضع خود افزود: وقتي به فتنه گران اشاره مي کني و اينجا همه شعار دادند و مرگ شان را مطالبه کردند، (فتنه گران) از مريخ که نيامده بودند.

وي با قياسي تاريخي اظهار داشت: بازرگان از جنس خودمان است، نهضت آزادي ها از جنس خودمان هستند، اما اتفاقا اولين راهپيمايي بازرگان و ابراهيم يزدي و اينها با آمريکايي ها و با برژينسکي بود و يک دفعه موجب تعجب همه شدند. بعد ديديم اين ها جانمازشان به آن سمت پهن است؛ اگرچه نهضت آزادي هم آدم هاي زندان رفته داشتند اما کم کم اين مواضع تيزتر شد تا يک جا سر تسخير لانه جاسوسي بازرگان استعفا کرد و به امام گفت «يا من و اين نيروهاي کارکشته ليبرال، يا اين چند تا بچه که تو جمع کردي دور خودت» دو دولت در يک ملت نگنجد. امام هم با استعفا موافقت کرد و کل قصه جمع شد.

سخنران مراسم 9 با انتساب واژه «جريان انحرافي» به نيروهاي معتدل و اصلاح طلبان، (که پيش از اين به برخي نزديکان احمدي نژاد اطلاق مي شد) افزود: در اين سه سال و اندي هرجايي رفتند و اين آخري هم در دانشگاه تهران دوباره بازرگان را نبش قبر کردند. در يزد هم همين طور و دوباره برايش فاتحه و کف و سوت فرستادند.

وي از گروهک منافقين هم ياد کرد و گفت: بعد از آن (استعفاي دولت موقت بازرگان) سر قصه منافقين و مسعود رجوي، که در همين عراق هنوز نفس مي کشد و مريمِ «ترکي فيصل»، مريم «رجوي» هم نمي گويم؛ نمي دانم چندمين ازدواج ش است يک بار با «فابيوس» الان با ترکي فيصل اخيرا هم با هم حج بودند از همين جا ما مي گوييم حج تان قبول! جريان (منافقين) هنوز زنده است و براي لو دادن مراکز شما شخصيت هاي سياسي اش فعال است. وقتي داعش هنوز از شکم مادرش نيامده بود اين ها عمليات هايي داشتند، چند تا امام جمعه شهيد کردند، بهشتي را زدند باهنر و 72 تن را زدند، در عراق چه جنايت هايي کردند بماند.

قاسمي با اشاره به دو سالِ پيش از جنگ ايران و عراق گفت: گروهک هاي معاند و اتفاقاتي که در دو سال در اين انقلاب افتاد مني که در قلبِ پايتخت اين مملکت زندگي کردم، روزهايي گذشت که به من گفتند «بيا کف خيابان، فردايي براي اين انقلاب متصور نيست، تمام است کار» اين دوسال هر روزش يک اتفاقاتي افتاد.

وي با بيان اين که متاسفانه مستنداتي از دو سال قبل از جنگ وجود ندارد، به نبود اين مطالب در کتاب هاي و در دانشگاه ها و حوزه انتقاد کرد و ادامه داد: انگار همه چيز از هجمه 31 شهريور (59) شروع شده، اگر آلزايمر نگرفته باشيم حتما نسيان داريم.

وي ابراز اميدواري کرد که به برکت جشنواره عمار و عماريون مستندي از آن روزها تهيه شود.

وي با اين ادعا که در مورد شاه و خباثت دوره پهلوي فيلم و مستندات کم است و در کتابهاي درسي مطلبي نيست، افزود: ما خدمت حضرت آقا بوديم، به آقا گفتيم چرا مطلب در مورد خباثت هاي شاه کم است؟ براي همين هم در ايام 22 بهمن پيامک مي آيد که «نور به قبر آن ملعون ببارد، دلار هفت تومان بود، چي چه طور بود.»

سعيد قاسمي با بيان اين که والي اين مملکت شاه نبود، يه همشيره فاحشه بين المللي داشت به نام اشرف که حاکم ما بود، افزود: هر يک دهه يک فيلم درست مي شود براي آن دوران؛ آن هم فيلمي هايي که يکي به ما گفت «من با ديدن اين فيلم دارم شاه دوست مي شوم، چهره گوگوري مگوري و با آداب و اخلاق و منطقي، دارم ارادت ويژه به شاه پيدا مي کنم.»

وي پس از اين مقدمه چيني در مورد کمبود مستندات در مورد وقايع ابتداي پيروزي انقلاب، با نقل بريده اي از سخنان علي مطهري، نايب رييس مجلس، پيکان سخنان توهين آميز خود را از شاه و منافقين، به يک باره متوجه داخل کرد و با بيان اين که کمبود مستندات باعث مي شود مطهري در مجلس بگويد «ما با منافقين بد برخورد کرديم که اين ها اين جوري شدند.» خطاب به مطهري گفت: ما آلزايمر نداريم و به آن درجه از ديوانگي که تو رسيده اي نرسيديم. ولي اگر تو هستي دست ننه جان و همشيره ات را بگير و برويد ضارب پدر را بغل کن و دلجويي کن! عکس قشنگ سلفي هم از توش در مياد.

قاسمي که روي دور حمله به مطهري افتاده بود ادامه داد: پريروز افاضه فرمودند که به خاطر بدبرخورد کردنِ ما با منتظري، منتظري چپ کرد و موضع گرفت ضد حضرت امام؛رويَش نمي شود بگويد امام «آسفالت» کرد اين بزرگوار را.

وي علي مطهري را «رواني» خطاب کرد و ادامه داد: گفته اند اين چون رواني است نبايد انگولک ش کرد؛ نمي شود که! شما به عنوان نائب مجلس مي گويي نظام بايد پوزش بطلبد از ايشان.

وي با بازگشت به ابتداي سخنان خود گفت: حضرت آقا روي فتنه پافشاري مي کند. باز حرف ديگري مي زند، به تعبير امروزي ها «دو قطبي» ايجاد مي شود شما مي گويي وحدت، آقاجان شما اين را در هر سخنراني نگو ، من خواهش دارم شما هِي ادامه نده اين مسير را، ما به عنوان «حقوق شهروندي» مي خواهيم.

وي افزود: پارسال در سالگرد رسانه ها هي مي گفت شما حقوق شهروندي داريد، انتقاد کنيد اگر رهبر هم مسيري را کج رفت، از رهبر هم انتقاد کنيد. اين ها بنزين مي ريزند. در16 آذر در دانشگاه هم ريختند اما گُر نگرفت، جُنبش دانشجويي «زاغارت» تر از اين حرفا است که الان بخواهد به حمايت از شما بيايد. حالا از اين طرف آقاي مطهري، آقاي مجيد انصاري در دانشگاه ها سه تفنگدار مي روند بنزين مي ريزند که جنبش دانشجويي حرکتي کنند؛ شتر در خواب بيند پنبه دانه.

فتنه گرها غيرخودي نبودند

وي با بازگشت به ماجراي سال 88 گفت: آقاجان شما که قبول داري که از مريخ نيامده اند، به غير از آنها که از سفارت انگليس و آمريکا آمده بودند کف خيابان و دستگير و محاکمه و بعد هم آزاد شدند، مابقي خودي اند. اصلا غالب شان آقاجان با شما عکس سلفي دارند، با حضرت امام بيش از جناب عالي عکس سلفي دارند، ناراحت نشو آقاجان! فک و فاميل هاي جنابعالي هم هستند داخل شان، حالا (بگوييد) وفاق، اتحاد ملي (خنده)

قاسمي با بيان اين که در 88 ما را تا لب پرتگاه بردند، افزود: خيلي روزها را شما نيشابوري ها درک نکرديد، منِ پايتخت نشين درک کردم، «توي جمهوري دو تا کوچه پايين تر از بيت ش فرياد مي زدند مرگ بر ديکتاتور، مرگ بر اصل ولايت فقيه، اين ها را بالاي پشت بام خانه ش مي شنيد، ولي نيامد بگويد نيروي انتظامي بريزيد بگيريد همه را، هي مدارا کرد.»

قاسمي با فرياد ادامه داد: کف خيابان پسر شهيد را به من نشان دادند که ماشين نيروي انتظامي را آتش مي زد، شب مي آمدي خانه مي ديدي دختر شهيد است که کمپين نامه به رهبري راه انداخته است. خلاص ت کنم، اگر فکر کردي همه آنها مست کرده بودند؛ نه، اين طور نبود. اين پديده و خروجي «دانشگاه آزاد از اسلامي» است. دانشگاه دکتر جاسبي است. سرباز روزمرد اجاره مي کند مي گويد «دانشجوها! برويد بيرون؛ ترتيب نظام را بدهيد.» دختر آن فتنه گر از آن بالا مي آمد مي گفت: «آقا کيلويي چند است؟ باباي من آقاست، اصلا ما آقا را آقا کرديم.» و هزاران نمونه از اينها، که به دليل اينکه ما هيچ وقت قدرت نداريم اينها را مستند کنيم حق مان است دو مرتبه از اين سوراخ گزيده شويم.

وي ادامه داد: حق مان است دو مرتبه خاتمي بيايد و با همه فتنه گري ها دوباره بشود نشانگر آداب و اخلاق و گوگوري مگوري؛ يک سيدي که نعلين ش با عبا و عمامه ش سِت است و دموکراسي و آزادي و open the door ارتباط با اروپا و خانم ها را مشايعت کنند و خيلي لطيف و پاستوريزه، انتخابات بعدي آماده اند براي شان سينه بزنند تا تشريف بياورند.

وي با طرح اين پرسش که «چرا اين طور مي شود؟» خود پاسخ داد: براي اين که عوامل فتنه که در نهادها و وزارتخانه ها و سازمان ها خوابيده ان، بنا ندارند که همه چيز را مستند و رو کنند، چون بچه من که بيست سال دارد، هفت سال پيش که فتنه اتفاق افتاد بچه بوده، چه مي داند از اين داستان؟  نهايتا چهار روز ديگر در سالگرد 9 دي تلويزيون يک فيلمي نشان مي دهد يک سري ها آمدند يک جايي را به هم ريختند و «صلي الله علي سيدنا» و تمام. نفر دوم مجلس مدام دارد سينه مي زند که حصر بايد شکسته شود. دو مرتبه در 16 آذر مجيد انصاري که مي خواهد در دانشگاه سخنراني کند، فيلمي برايش پخش مي کنند که حضور فيزيکي ايشان در خيابان انقلاب است و دارد صحبت مي کند که همه بايد کف خيابان باشند تا تغيير رژيم اتفاق بيفتد.

قاسمي توصيه کرد: الان بايد بزنند، اين ها را از پرونده هاي شان در بياورند ولي اين کار را نمي کنند. تازه مطالبه هم دارند که «مرگ بر فتنه گر» يعني چه؟! دو روز يک بار مطالبه دارند. اگر حضرت آقا در دو تا سخنراني يک بار مي گويد خط قرمز ما فتنه است، آنها هر روز در روزنامه هاي زنجيره اي مطالبه دارند!

همگي دنبال تغيير رژيم اند

قاسمي دلواپسي خود را نسبت به انتخابات آينده نيز اين گونه بيان کرد: هر چه به سمت انتخابات مي رويم افکار پوسيده و منحط بيشتر مي شود؛ چه از اساتيدي که جانمازشان به سمت غرب پهن است و چه حوزوي ها، چه دانشگاهي ها، چه عمه من، خاله من همه طالب «رژيم چِينج» (تغيير رژيم) اند.

وي که با فرياد اين ابيات را قرائت مي کرد:

«اين جماعت همه از آل بني اکبري اند

لُپ گلي، فربه شکم، طلحه، زبير، اشعري اند

باز هم داعيه خشم خلافت دارند

در پي غصب فدک، صندلي رهبري اند»، ادامه داد: اين حرف اول و آخر شان است؛ تقلب رمز عمليات بود.

قاسمي افزود: جريان انحرافي موجود بنا دارد نه تنها مبحث انرژي هسته اي و دستاوردهاي من را بُتن کند که با داستان حسين فهميده در کتاب درسي بچه من هم کار دارد. مي گوييم چرا درس حسين فهميده را برداشتيد؟ گفتند ارتقا داديم بگذاريم درس کلاس ششم، گفتيم چرا کلاس ششم نگذاشتيد؟ گفتند يادمان رفت. حالا مي خواهيد چه کار کنيد؟ سخنگوي فاني گفت حالا که نشده الان وقت نيست کپي بگيريم در کل ايران پخش کنيم، به معلمان مي گوييم مشق حسين فهميده را حتما به بچه ها بگويند. همان شب هاآرتص نماينده رسانه اي نتانياهو گفت آقا مشکل ما با اينها اصلا «هسته اي و بسته اي و موشکي و پوشکي» نيست، مشکل ما «دروس تروريست پروري است» که در مدرسه هاي شان آموزش مي دهند؛ نارنجک به خودت ببند برو منفجر کن. «ديگر، نه دم خروس، خودِ خروس زد بيرون».

وي با انتقاد از حوزه هاي علميه در سال 88 گفت: حتي «قم» در هشت ماه تکليف بچه من را مشخص نکرد! موضع جدي نگرفتند که يک صدا بگويند «فتنه». بعدش فايده نداشت، وقتي غبار فتنه آمد بايد بچه من را نجات مي داديد که بچه شهيد ما نرود آن کارها را بکند.

وي با بيان اين که اصلا چرا من تحليل سياسي کنم، خطاب به مستمعان سخنراني اش گفت: اي مردم نيشابور! آيا توانستيم در نه دي قلب فتنه را از جا درآوريم و چشم فتنه را کور کنيم؟» (حضار: خير) وي با بيان اين که بايد اين جوابي که داديد به دشمن برسد، سه بار با صداي بلند پرسش خود را تکرار کرد تا پاسخ بلند حضار را بشنود و سپس ادامه داد: يعني همه معتقديم که اهل فتنه و اتاق فکرشان در داخل و خارج باز هم عمليات هايي از اين دست را براي ما طراحي مي کنند. (صلوات حضار)

نظام بايد پاکسازي شود

قاسمي با بيان اين که کساني که بصيرت ندارند، به دليل اين که خريده مي شوند ناگهان صد و هشتاد درجه برمي گردند، گفت: مي گويد خدايا من الان با «آقا» بودم با انقلاب بودم، ولي رفتم بيرون اين دلستر کمي الکل ش بالا بود چرت و پرت مي گويد، به همين راحتي، رفتم تو جمعي که حال و هواي شان خوش نبود! مثل همان ها بايد ادا و اطوار دربياورم. مي شود آقاي مطهري. تمام دغدغه شان مي شود کنسرت، شنيده ايد دغدغه اربعين داشته باشند اينها؟ ولي دغدغه تايلند را دارند، در تاسوعا و عاشورا مي گويند: تايلند، و ما ادراک ما تايلند!

تايلند برند چه کشوري است؟ ما که نرفتيم انشاءالله يک زيارتي با هم برويم (خنده) ويزايش را برداشته اند؛ ولي کربلا و نجف هنوز ويزا مي خواهد.حالا چه امام زاده هايي در تايلند هستند نمي دانيم!

مدل فکري اش اين است، شيخ اکبر در کتاب خاطرات ش نوشته که: در روز تاسوعا تا ساعت هشت خوابيدم، بعد با بر و بچ با دخترام رفتيم اسکيت، اما ديدم بدنم آمادگي نداره، لذا ظهر شيشليک را زديم در کاخ لتيان متعلق به ولي عهد.

وي ادامه داد: وقت دارد تنگ مي شود. سرطاني که اين پيکره انقلاب را گرفته بايد پاک سازي شود. اين امارات بي همه چيز و اين ترکيه اردوغانِ سگِ اخواني که همه از برکات پول ما اينجوري شدند، چرا آن اتفاق بزرگ اينجا نمي افتد؟ که انقلاب اسلامي برند شود در تمام دنيا؟

آخر حلب کجاست که قاجاريان مي رود خودش را به کشتن مي دهد؟ براي چي؟ نبرد بين اين دو تفکر پيوسته جريان دارد، اين جريان انحرافي بنا ندارد تفکر امام را به تو انتقال دهد، چه در راديو، چه تلويزيون، چه رسانه ها، عمار! وظيفه داري.

وي با بيان اين که تاريخ اسلام پر است از خيانت بزرگان به اسلام، گفت: اين ها را مي گويم که در تحليل هاي امروزي ها گول نخوري. عمار! نمي خواهم کار جديد بکني، يمن و حلب چه اتفاقي مي افتد را نمي خواهم، تکليف مرا يک بار با بيست و شش جلد آثار امام روشن کن، خودم و بچه م تصميم مي گيريم.

4ماه يا 4سال و چهار ماه ديگر کار

تمام است!

وي به صورت ضمني به انتخابات آينده اشاره کرد و افزود: عمر اين جماعت منحرف يا چهار ماه ديگر به پايان مي رسد يا چهار سال و چهار ماه ديگر؛ به خاطر زر و زور و تزوير اين دفعه هم يک دسته بيل طلايي هم نشان بدهند و بگويند: «دسته بيل طلايي به شهر ما خوش آمدي» و راي جمع شود.

وي با بيان اين سخن که بايد پاي کار باشيم، سخنان خود را اين گونه به پايان برد:. پايان اين جريان انحرافي مثل نهضت آزادي، مثل منافقين مثل بني صدر ميخي است که ما بر تابوت پوسيده ليبرال دموکراسي نوين خواهيم زد انشاءالله.