پيشينه ي تاريخي جنگ 8ساله ايران و عراق
پيشينه ي تاريخي جنگ 8ساله ايران و عراق

به بهانه ي سي وچهارمين سالگرد تجاوز ارتش عراق به سرزمين ايران پيشينه ي تاريخي جنگ 8ساله ايران و عراق 31شهريور 1359 با حمله هوايي عراق به چند فرودگاه ايران و تعرض زميني همزمان ارتش بعث به شهرهاي غرب و جنوب ايران، جنگ 8 ساله حكومت صدام حسين عليه ايران آغاز شد. اين جنگ 19 […]

به بهانه ي سي وچهارمين سالگرد تجاوز ارتش عراق به سرزمين ايران

پيشينه ي تاريخي جنگ 8ساله ايران و عراق

31شهريور 1359 با حمله هوايي عراق به چند فرودگاه ايران و تعرض زميني همزمان ارتش بعث به شهرهاي غرب و جنوب ايران، جنگ 8 ساله حكومت صدام حسين عليه ايران آغاز شد. اين جنگ 19 ماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و چند روز پس از آن اتفاق افتاد كه صدام پيمان الجزاير را در برابر دوربين‌هاي تلويزيون بغداد پاره كرد. صدام در نطقي با تأكيد بر مالكيت مطلق كشورش بر اروند رود (كه وي آن را شط‌العرب ناميد) و ادعاي تعلق جزاير ايران به «اعراب» جنگ را در زمين، هوا و دريا عليه ايران

آغاز كرد.

اين جنگ در حالي شروع شد كه مردم ايران دوران نقاهت پس از انقلاب را مي‌گذراندند و طبعاً به بازسازي كشور و آرامش و سازندگي مي‌انديشيدند. نيروهاي مسلح نيز به دليل آن كه انتظار جنگ را نداشتند، از آمادگي چنداني براي رويارويي در يك نبرد بزرگ برخوردار نبودند.

 

سابقه تاريخي نزاع ايران و عراق را بايد ميراث نزاع ايران و عثماني دانست. اختلافات ايران و عثماني در طول چهار قرن 1914 1514م. علي رغم بسته شدن قراردادهاي صلح متعدد و همچنين پروتكل هاي مرزي، همچنان حل نشده ماند و با فروپاشي امپراطوري عثماني، به دولت تازه استقلال يافته عراق پس از جنگ جهاني اول انتقال يافت.

جنگ جهاني اول وتشکيل کشور عراق وآغاز اختلافات اين کشوربا ايران

پس از جنگ جهاني اول ، خلافت 500 ساله عثماني ها پايان يافت .و به دنبال شکست اين امپراطوري ، فرانسه وانگليس بر اساس قرارداد سايکس-پيکو ، قلمرو اين خلافت 500ساله را تجزيه کردند وبا جدا شدن سه ايالت بصره و بغداد و موصل از اين امپراطوري درسال 1920م (1299ه ش) کشور عراق هويت سياسي پيدا کرد.

باتشکيل دولت عراق ،دولت ايران با اخذ امتيازاتي اين کشور را به رسميت شناخت . پس از اين تاريخ تحولات بسياري در روابط دو کشور رخ داد که ميتوان به عهد نامه مرزي 1937م اشاره کرد که با امضاي اين قرارداد تلاش يکصد ساله ايران براي اعاده حقوق مسلم خود در اروند از بين رفت و عهدنامه مذکور مالکيت تمام رودخانه را به عراق واگذار کرد و انگلستان به هدف ديرينه خود رسيد.در 17 تير 1316 پيمان سعد آباد بين چهار کشور ايران و عراق و ترکيه و افغانستان به امضا رسيد و اعضا متعهد شدند مشکلات خود را از راه هاي مسالمت آميز حل کنند.

اختلاف ايران و عراق پس از جنگ جهاني دوم:

در سال 1329ش با ملي شدن صنعت نفت ايران ، از سوي انگلستان توطئه اي براي تجزيه خوزستان به مرحله اجرا در آمد که قرار بود خوزستان به يک کشور مستقل کوچک مثل کويت ، عمان و قطر مبدل شود . با وجود اين که ناو موريس انگليس وارد اروند شد و نيروهاي نظامي عراق هم براي اين توطئه آرايش گرفتند . اما با سقوط دولت مصدق و گرايش دوباره ايران به غرب اين توطئه عملي نشد.

حکومت پادشاهي عراق که زير نظر انگليسي ها اداره ميشد با کودتاي 23 مرداد 1337 سرنگون شد و عبدالکريم قاسم اداره امور کشور را در دست گرفت .

در اين دوران بحران موجود بين دو کشور ايران و عراق تشديد و عميق شد و حتي به صف آرايي نظامي در سال 1337 منجر شد که بدون درگيري پايان يافت.

ادعاي حاکميت بر خوزستان ، تشکيل جبهه آزاديبخش خوزستان و مسئله کردها از جمله مسائل مورد اختلاف ميان ايران و عراق در دوران حکومت عبدالکريم قاسم بود.

کودتاي حزب بعث در سال 1968 ( 1347 ه ش ) و به قدرت رسيدن حسن البکر از تحولات مهم ديگر عراق بود. با روي کار آمدن اين حزب اختلافات دو کشور حادتر شد.

علاوه بر اختلافات قبلي مسئله تحديد حدود مرزي اروند و تغيير حاکميت برآن و حاکميت ايران بر سه جزيره تنب يزرگ و تنب کوچک و ابوموسي در خليج فارس نيز به آنها افزوده شد.

و همچنين تفاوت عقيدتي در دو کشور به شعله ورتر شدن اختلافات دامن ميزد.دولت عراق براي اينکه واکنش تندي به ايران نشان دهد سفير ايران در بغداد را به وزارت امور خارجه فراخواند و اولتيماتوم داد که شط العرب جزئي از قلمرو عراق است و ايران افراد نيروي دريايي ايران بايد آنجا را ترک کنند وگرنه عراق از قوه قهريه استفاده خواهد کرد.دولت ايران نيز که از برخورد غير اصولي عراق به خشم آمده بود بود قرارداد 1937 را به طور رسمي لغو کرد و با شکايت عراق به شوراي امنيت منازعه بالا گرفت و به برخورد خونين واحد هاي تانک و زرهي و پياده در روز 21 بهمن 1352 در منطقه ايلام و شهر بدره عراق منجر شد که با دخالت شوراي امنيت ، قطعنامه 348 صادر شد و طرفين به مرزهاي قانوني عقب نشيني کردند.

عهدنامه 1975:

در اجراي قطعنامه 348 شوراي امنيت ، هيئت هاي نمايندگي دو کشور ايران و عراق به مدت 17 روز از 21 مرداد تا 6 شهريور 1353 ، در استامبول با يکديگر ملاقات و مذاکره کردند . ولي نتيجه مطلوبي حاصل نشد زيرا وزير خارجه عراق بر حاکميت اروند رود تاکيد وآن را جزو سرزمين ملي عراق قلمداد ميکرد.

در مارس 1975م (اسفند1353ش) جلسه سالانه سران اوپک در الجزيره تشکيل شد . رئيس جمهور الجزاير که ميزبان جلسه اوپک بود براي حل اختلاف بين دو کشور ميانجي شد و طي دو جلسه مذاکرات طولاني بين شاه ايران و صدام حسين که در آن موقع معاون رئيس جمهور عراق بود انجام گرفت و قرار داد 1975 بين دو کشور به امضا رسيد اين قرارداد آخرين قراردادي است که پيش از جنگ تحميلي بين ايران و عراق منعقد شد . حساسيت اصلي اين قرارداد در مورد تعيين خط القعر اروندرود و مناطقي مانند ميمک و جاهاي ديگر است.

دوران بعد از انقلاب اسلامي ايران

هرچند انعقاد قرارداد 1975م الجزاير، ظاهرا باعث پايان اختلافات مرزي و روابطي نسبتا بهتر شد، اما اين آرامش نسبي در روابط بين دو كشور با وقوع انقلاب اسلامي در ايران پايان يافت. زيرا عراق به موجب بيانيه-ي الجزاير و با پذيرش خط تالوگ به عنوان خط مرزي دو كشور، عملا حاكميت ايران را بر اروندرود پذيرفته بود، اما به دليل عدم رضايتي كه از اين قرارداد داشت، به دنبال موقعيتي مناسب مي‌گشت تا ضربه‌ي نهايي خود را به ايران وارد سازد.تا اينکه سرانجام وزارت امورخارجه ي عراق در 26/6/1359 طي يادداشتي قرارداد 1975 م الجزاير را لغو و صدام با ادعاي حاكميت مطلق عراق بر شط‌العرب، آن را در برابر دوربين‌هاي تلويزيوني پاره كرد و در 31 شهريور 1359 با حملات هوايي و زميني ارتش بعث به خاك ايران جنگ تحميلي 8 ساله عليه جمهوري اسلامي را آغاز كرد.

منابع در دفتر نشريه موجود است.