رسانه و سلامت روان در حوادث و بلايا
رسانه و سلامت روان در حوادث و بلايا

حوادث و بلاياي طبيعي انسان ساخت به هر شکل و يا با هر علتي که اتفاق بيفتد پيامدهاي جدي براي حيات، توسعه و تکامل جامعه بشري به همراه دارند که مي توانند سلامت جسمي، رواني، اجتماعي و اقتصادي بطور کامل زندگي انسان را به خطر اندازند. بلا فوريتي است که پاسخ به آن به تواني […]

حوادث و بلاياي طبيعي انسان ساخت به هر شکل و يا با هر علتي که اتفاق بيفتد پيامدهاي جدي براي حيات، توسعه و تکامل جامعه بشري به همراه دارند که مي توانند سلامت جسمي، رواني، اجتماعي و اقتصادي بطور کامل زندگي انسان را به خطر اندازند. بلا فوريتي است که پاسخ به آن به تواني فراتر از توان جامعه آسيب ديده نياز دارد و بحران نوعي نبرد صامت است که قدرت تصميم گيري و عمل کرد جامعه را در سطوح مختلف مختل مي کند. مهمترين پيامد بحران، نبود قطعيت و امکان تصميم گيري است که موجب شکل گيري حوادث مختلف و رويارويي جامعه با مشکلات جدي مي شود و رسانه ها در اين زمينه و بر بستر فرهنگ هاي مختلف مي توانند نقش دوگانه مديريت و گسترش بحران را با بهره گيري از شيوه هاي مختلف برجسته و آموزش دهند.

نقش رسانه در مديريت و کنترل بحران به ويژه بلاياي طبيعي در سه مرحله عبارت است از:

االف- پيش از وقوع بحران:

مرحله آموزش: کاکرد آموزش و فرهنگ سازي رسانه ها در مرحله پيش از بحران بيشتر حائز اهميت است. رسانه ها به واسطه برخورداري از کارکرد نظارت بر محيط و تفسير مي توانند بحران هاي بالقوه و در حال شکل گيري را در محيط شناسايي و به مسئولان و کارگزاران گوشزد کنند و شايد بهترين نقش در اين مرحله بر عهده تلويزيون باشد.

ب- در طول بحران:

مرحله مواجهه: کارکرد اطلاع رساني و خبري رسانه ها و جلب مشارکت همگاني در مرحله وقوع بحران از اهميت بيشتري برخوردار است زيرا بحران ها آبستن شايعات هستند و به منظور هدايت افکار عمومي بايد به شيوه مدبرانه اي اطلاع رساني صورت گيرد. از نقش کليدي راديو به عنوان رسانه اي ارزان، قابل حمل، در دسترس، سريع، قابل استفاده در شرايط قطع برق و … در اين مرحله نبايد غافل بود. امکانات تلفن هاي همراه نيز نقش قابل توجهي در اطلاع رساني و نجات جان افراد گرفتار و روحيه بخشيدن به آنها دارد.

ج- پس از وقوع بحران:

مرحله پشتيباني و اصلاح: رسانه ها در مرحله پس از بحران بهتر است به واسطه کارکرد نظارتي خود بر روند ترميم و بهبود مجدد اوضاع نظارت داشته باشند و با تحليل بي طرفانه ابعاد و ريشه هاي بحران به وجود آمده از بروز بحران هاي مشابه جلوگيري کنند. رسانه ها مي توانند به واسطه قدرت بسيار در جذب مخاطبان انبوه و توانايي در شکل دادن به افکار عمومي، خود بحران ايجاد نمايند. مردم به هنگام وقوع حوادث و بلايا طبعا از رسانه کسب آگاهي نموده و از خروجي آن به درجات مختلف تاثير مي پذيرند. هر چه ميزان اعتماد مردم به رسانه قوي تر باشد رسانه در مهار بحران از طيق اطلاع رساني، تحليل شرايط، دعوت به مشارکت و تاب آوردن و … توفيق بيشتري خواهد داشت.

نکات قابل توجه

رسانه ها مي توانند با ارائه اطلاعات دقيق درباره موضوعات مربوط به بحران از ميزان مراجعه مخاطبان به رسانه هاي بيگانه و دريافت اخبار صحيح و نادرست بکاهند.

رسانه ها به هنگام وقوع بحران بايد در پي تعديل انتظارات ارزشي با هدف تقويت تعادل بين خواسته ها- داشته ها باشند تا ميزان محروميت نسبي کاهش يابد و مهار بحران ميسر شود.

افراد براي بازيابي هويت شخصي موضوعي براي گفتگو و گريز از مشکلات به رسانه روي مي آورند. روي آودن به سوي تلويزيون در شرايط نا خوشايند شيوع بيشتري دارد و اين فرصت زمان مغتنمي است براي مداخله هدفمند در وضعيت رواني افراد و کاستن از عوارض و آثار منفي بحران بر سلامت روان آن ها از طريق رسانه

در مواجهه با بحران اولين اقدام لازم و حياتي، دسته بندي واقعيت هاست. رسانه بايد با دقت و ظرافت خاصي نسبت به تفکيک و اطلاع رساني دقيق واقعيت هاي موجود، شايعات و مواردي که در جنگ رواني به کار گرفته مي شوند، اقدام نمايند و عواملي که در تشديد و تداوم بحران دخالت دارند را شناسايي کنند. يکي از عوامل مهم کنترل بحران پاسخ سريع به موقع و حساب شده است زيرا اطلاعات به سرعت منتقل شده و افکار عمومي هم با همان سرعت و شتاب شکل مي گيرد.

اهالي رسانه بايد با مشاوره و مداخله پرسنل سلامت روان و ساير نيروهاي مرتبط براي کمک به بهبود سلامت روان جامعه و بازماندگان قربانيان انطباق و سازگاري آنها با شرايط موجود و افزايش اميد به زندگي در سطح جامعه نهايت توان و امکانات خود را به کار گيرد.

دست اندکاران رسانه بايد در کمک به بازآفريني نظم مخدوش شده يا جايگزين سازي روش هاي داوطلبانه ايجاد نظم مضاعف بکوشند. اغراق در توصيف بلا و حادثه و بزرگ نمايي بحران به سبب پوشش وسيع رسانه، مي تواند وضعيت را بدتر نموده حتي بحران يا بحران هاي جديد تري ايجاد نمايد. هرگز نبايد بحران پديد آمده را به عنوان نشانه اي از قهر خداوند و بلاي آسماني توصيف کرد و جلوه داد.

جمع آوري و مستند سازي صحيح و بي غرض تجربيات حاصل از مديريت بحران و انتقال آن به مسئولان مرتبط از وظايف مهم اهالي رسانه است.

مردم حق دارند بدانند در معرض چه خطري هستند و چرا در معرض اين خطر قرار دارند و پيام هاي مربوط به خطر بايد ساده و روشن باشد تا مردم آن را دريابند.

به طور خلاصه هر چه سواد رسانه اي مردم ارتقاي بيشتري يابد آن ها در شرايط غير عادي و بروز بحران بهتر مي توانند احساسات، افکار واکنش ها و درست و غلط بودن اخبار را تشخيص دهند و از خروجي رسانه بهره بيشتري کسب نموده و سلامت روان خود را از مضرات محصولات رسانه اي مخرب مصون دارند.

در سال هاي اخير مردم خود تبديل به خبرنگار و توليد کننده محتواي برخي رسانه ها از جمله شبکه هاي اجتماعي شده اند. آن چه از جانب مردم در اين رسانه ها حين وقوع بحران و قبل و پس از آن انتشار مي يابد قابل استناد نيس لذا مي بايست آموزش هاي لازم در زمينه بهره گيري از شبکه هاي اجتماعي و نحوه ي اطلاع رساني و درج اخبار در اين شبکه ها به منظور افزايش تنش رواني به مردم ارئه گردد.

گروه سلامت اجتماعي، رواني، اعتياد

معاونت بهداشتي دانشکده

علوم پزشکي نيشابور