هنرمند نيشابوري که در 84 سالگي از 6 صبح تا پاسي از شب طراحي مي کند  ( اگر عشق باشد  هيچ چيز مانع حرکت نيست )
هنرمند نيشابوري که در 84 سالگي از 6 صبح تا پاسي از شب طراحي مي کند  ( اگر عشق باشد  هيچ چيز مانع حرکت نيست )

  وارد خانه اش که مي شوي در قسمت نشيمن چشمت به نقش و نگار پياده شده اي روي کاغذ مي افتد که در نگاه اول تابلويي زيبا به نظر مي رسد. نزديک تر که مي روي ظرافت هاي اين نقش تو را ميخکوب مي کند، اين تابلو که طراحي يک فرش است؛ هنر دستان […]

 

pho-10-20_11-05-27وارد خانه اش که مي شوي در قسمت نشيمن چشمت به نقش و نگار پياده شده اي روي کاغذ مي افتد که در نگاه اول تابلويي زيبا به نظر مي رسد.

نزديک تر که مي روي ظرافت هاي اين نقش تو را ميخکوب مي کند، اين تابلو که طراحي يک فرش است؛ هنر دستان پيرمردي است 84 ساله با ظرافت هاي بي نظير و رنگ آميزي هنرمندانه، طرح فرشي که تمام ويژگي هاي يک تابلوي نقاشي را دارد .

از نقش ونگار و گل ومرغ گرفته تا تابلوهايي با موضوع عطار و خيام؛ اين ها گوشه اي از هنر قلم اين هنرمند نيشابوري است.

پشت ميز کوچکي نشسته است و غرق در طراحي ، گويي با نقطه به نقطه ي اين طرح با زبان نگاه حرف مي زند.

کنارش مي نشينم چند لحظه اي طول مي کشد تا حضورم را حس کند، سلام م را گرم پاسخ مي دهد، مي پرسم ازاين حجم عشق و علاقه اي که او را در 84سالگي هنوز دست به قلم نگاه داشته است.

گفتگو

سحر سوقندي

لطفا خودتان را معرفي کنيد و بفرماييد از چه زماني علاقمند و مشغول اين کار شده ايد؟

محمد باقري هستم متولد 1311

از همان کودکي به اين کار علاقمند شدم ، پدرم ابتدا کفش دوز بود، اما بعد از مدتي همراه با مادرم وارد کار توليد فرش شدند   .  من نيز کم کم علاقمند شدم ،  از 10 سالگي شروع کردم ، اوايل به طور آزمايشي طراحي مي کردم و پدرم آن را روي فرش پياده مي کرد  تا اينکه در سال 1331 براي خودم دفتر کوچکي مهيا کردم و به طور مستقل طراحي انجام مي دادم، بارها آزمون و خطا مي کردم تا جزئي ترين اشکالات کارم را بدست بياورم و تجربه کسب کنم.

البته به خاطر علاقه ام درک خوبي ازاين کار داشتم و گاهي پيچ و خم يک طرح را در همان نگاه اول تا حدودي بدست مي آوردم.

آيا دراين زمينه معلمي داشتيد و دوره اي ديده ايد؟

معلم من، عشق و علاقه ام بود، پيگير بودم و تشنه ي يادگيري، من معتقدم که بدون علاقه، استاد و معلم کاري براي آدم انجام نمي دهد و تنها چيزي که مي تواند از انسان يک هنرمند بسازد علاقه به کار است.

خاطرم هست که در زمينه طراحي از دايي ام که ايشان هم مشغول اين کار بودند سوالي پرسيدم اما گفتند الان برايت زود است، من اما آن شب را تا صبح آن قدر تمرين کردم تا راز آن قسمت از طرح را بدست آوردم و وقتي به دايي ام گفتم ايشان بسيار متعجب شدند.

گاهي افرادي هستند که واهمه دارند ازاين که از آنها پيش تر بروي و حتي مانع ديدن کارهاي تان مي شوند. اما اگر عشق باشد هيچ چيزي نمي تواند مانع حرکت شود . عشق آن چيزي است که نه بيماري سرش مي شود و نه سن و سال ونه خستگي ، مانند بنده که هنوز ساعت 6 صبح به عشق طراحي پشت ميزم مي نشينم و تا پاسي از شب طراحي مي کنم .

درآمد اين کار چطور است ؟

ببينيد اين کار درآمد خوبي دارد اما اين زماني است که به هنرمند بها داده شود. متاسفانه چندسالي است صنعت قاليبافي کشور رونق ندارد و وقتي اين طور باشد هم طراح و هم بافنده از لحاظ مالي تامين نمي شوند. اما من بازهم علاقه ام را فداي پول نکردم و بازهم طراحي مي کنم.

طرح هاي شما هيچ کدام تکراري نيستند و اين کمي عجيب است، لطفا دراين مورد توضيح دهيد؟ و اينکه  کار کدام هنرمند بيشتر شمارا جذب مي کند؟

به عنوان يک هنرمند همواره مخالف کپي برداري و تکرار بوده ام و هر طرح را با ايده اي جديد انجام داده ام. دنيا پر از زيبايي است و مي توان از تمام مخلوقات خداوند الهام گرفت پس نيازي به تکرار يا کپي برداري نيست.

متاسفانه عده اي فقط نام هنرمند را يدک مي کشند و منش هنرمندي ندارند از طرح هايي که با زحمت ديگري به بار نشسته است کپي مي کنند و آن را به نام خودشان ثبت مي کنند.

بزرگاني چون مرحوم حسين بهزاد از هنرمندان مورد علاقه ام بود که در زمان نوجواني گاهي از او الهام مي گرفتم. (با خنده مي گويد) اما حالا با اين سن وسال ديگران از طراحي ام الهام مي گيرند .

از کارهاي شما هم تا بحال کپي شده است؟

خوشبختانه خير،  حمل بر خودستايي نشود اما از آنجايي که صاحب سبک خاصي هستم  و کارهايم شناخته شده اند، حتي امضا هم ندارند.

آيا حاضريد تجربه هاي تان را در اختيار علاقمندان اين هنر قرار دهيد؟

چرا که نه ، هيچ حسادتي در کار طراحي ندارم و تجربياتم را دريغ نمي کنم. البته شرط مهم آن عشق و علاقه است و اين که به فکر اين نباشند کار را ازمن بگيرند و کپي و بنام خود ثبت کنند.

کسي که صرفا براي کسب درآمد دنبال اين هنر مي رود را نمي توانم بپذيرم، گاهي شاگرداني داشته ام که حتي در رنگ کاري هم نتوانستند آن طور که بايد پيش بروند.

اين هنر بعد از علاقه پيگيري لازم دارد و درک درست از هستي، نبايد گسسته کار کرد  بايد آن تصوير اوليه که در ذهن نقش بسته را به سرعت اتود زد بعد از آن ادامه اش داد که در حين کار ايده هاي جديد به سراغ آدم مي آيد و هنر هنرمند کار کشيدن ازاين ايده هاست، مانند شعر گفتن، به عقيده ي من شعر و طراحي در يک خط حرکت مي کنند. طراحي فرش حساس هم هست که ظرافت نيز يکي ديگر از ارکان آن است که بايد رعايت شود.

کدام يک از کارهاي تان را بيشتر

دوست داريد ؟

نمي شود انتخاب کرد؛ هرکدام از نقش و نگار ها  حاصل عشق و زحمت و بيدارشبي هاي من است. تعدادي را به عنوان نمونه جمع آوري کرده ام که اگر خداوند ياري کند در قالب کتاب به چاپ و انتشار برسد تا بتواند راهنمايي براي آغاز کنندگان اين هنر باشد.

ارادت شمارا به ائمه و مخصوصا حضرت سيدالشهدا از زبان نوه تان شنيديم دراين زمينه هم طراحي انجام داده ايد؟

بله دو کار انجام دادم ، يکي براي حسينيه شهرستان کاشمر و ديگري براي تکيه ابوالفضلي نيشابور؛

کار نيشابور در اندازه 4×3 روي پارچه انجام شد و هديه شد تا در مراسم محرم براي مردم استفاده شود، اما متاسفانه تا کنون مسئولين تکيه ابوالفضلي آن را به ديد عموم نگذاشته اند.

جشنواره اي هم دراين زمينه شرکت

کرده ايد؟

خيلي معتقد به اين جشنواره ها نيستم ، فقط دو نمايشگاه دسته جمعي همراه با ديگر هنرمندان در تهران برگزار کردم و يک نمايشگاه هم در نيشابور که همين تابستان 95 در نگارخانه آتيه برگزار شد.

به عنوان سوال آخر ، شما که با اين سن وسال هنوز به هنر کشور خدمت مي کنيد چه انتظاري از مسئولين داريد؟

ببينيد اداره ارشاد و انجمن هنرهاي تجسمي در شرح وظايف خود مسئوليتي دارند بنام شناسايي هنرمندان پيشکسوت شهرستان؛ اين که اين کار انجام شود هم  روحيه آن هنرمند خيلي خوب مي شود و از انزوا فاصله مي گيرد و هم اين که مي تواند تجربه اش را در اختيار ديگران قرار دهد اين بعد معنوي کار است و نمونه اش برگزاري نمايشگاه است.

شخصا مدتي کمي افسرده شده بودم که با برگزاري نمايشگاه روحيه ام خيلي بهترشد و با اشتياق بيشتري کارم را ادامه مي دهم. از طرفي هنرمنداني مانند بنده که تحت پوشش هيچ گونه بيمه اي نيستيم  و از لحاظ مادي مشکلات زيادي داشته ايم، مخصوصا بعد ازاين که کشورهاي چين و پاکستان شروع به کپي برداري از طرح هاي ايراني کردند و فرش هايي با قيمت  پايين تر و البته کيفيت خيلي پايين تر نسبت به فرش ايراني؛ در دنيا عرضه کرند خوب اين به صنعت صادرات فرش کشور لطمه زد و کار بافنده و طراح هم به تبع آن مختل شد.

بيمه هنرمندان هم که 10 سال است تصويب شده است براي کساني است که زير 60 سال هستند و امثال بنده را شامل نمي شود؛ حدود10 ماهي مي شود که همسر نوه ام (آقاي طالبي که کارهايم را مديريت مي کنند) همراه با آقاي عباس کرخي رياست اداره ارشاد شهرستان پيگير طرح تکريم هنرمندان هستند اما هنوز نتيجه اي حاصل نشده است.

تقاضا دارم پيگيري ها بيشتر شود و به نتيجه برسد تا «نوش داروي پس از مرگ سهراب» نشود.

هنر ايراني با نام همين هنرمندان پيشکسوت شناخته شده است؛ نگذارند در انزوا بمانيم و پيگير حقوق هنرمندي مان باشند. مخصوصا اينکه هنر طراحي فرش براي کشور سودآوري خوبي دارد .

64 سال طراحي کرده ام اکنون وقت بازنشستگي است و اين همت مسئولين را مي طلبد .