رعيت نبايد آسوده گردد؟!
رعيت نبايد آسوده گردد؟!

تاريخ عبرت گاهي است بزرگ براي نسلها تا با مطالعه وغور درآن ، اشتباهات گذشته را چند باره تکرار نکنند ودچار لغزش هاي مکرر نگردند وبه ويژه با تامل در رفتارهاي حاکمان ادوارگذشته براي حفظ قدرت نسبت به رعيت بيشتر آگاه شوند وتاريخ را چون آيينه بيابند براي ديدن امروز وچراغي فرا راه فردا. در […]

6ab4ce59f174aec8c35fb06b95df1978تاريخ عبرت گاهي است بزرگ براي نسلها تا با مطالعه وغور درآن ، اشتباهات گذشته را چند باره تکرار نکنند ودچار لغزش هاي مکرر نگردند وبه ويژه با تامل در رفتارهاي حاکمان ادوارگذشته براي حفظ قدرت نسبت به رعيت بيشتر آگاه شوند وتاريخ را چون آيينه بيابند براي ديدن امروز وچراغي فرا راه فردا. در نوشتار کوتاه زير نمونه اي از هزاران رفتار خارج از قاعده ي حاکمان کشورمان در دوره قاجار را فرا رويتان مي نهيم تا مشاهده کنيد حاکمان خودخوانده قاجارچه نگاهي به توده ها داشتند وازدل تاريخ بيابيم که « ما چگونه ما شديم؟! «

نصيحت آقا محمدخان قاجار به وليعهدش باباخان (فتحعلي شاه)

…روزي حضرت نايب السلطنه فتح علي خان جهانباني (فتحعلي شاه )بدان پادشاه آگاه (آغا محمدخان قاجار )خدمتي شايسته کرد.پاسخي درخور و بايسته گفت تا طبع آن حضرت نيک بشکفته شد و به برادر زاده فرمود:»از من تمنائي کن که روا دارم».شاهزادهء آزاده را تملق و خوش امدي به خاطر رسيده عرض کرد که الحمد لله مرا ازدولت ان حضرت حاجت ديناري نيست…..اما اگر تخفيفي در جمع منال رعايا رود مزيد به دعا گوئي بشود(يعني خراج و ماليات سالانه راتخفيف دهند)

پادشاه دانا برآشفت و او را براند.و پس از لابه و الحاح و انابه دگرباره خواند و فرمود:»اي فرزند ارجمند،رايت خام است و بر خطاست؛چون بارعيت به سربرده اي از حالت اين گروه تجربتي حاصل نکردي.رعيت چون آسوده گردد در فکر عزل رئيس و ضابط خود افتد.وعلي هذا القياس چون عموم اهالي ملک را فراغت روي دهد ،به عمال و حکام تمکين نکنند و درفکرهاي دور و دراز افتند.اين گروه فرومايه را بايد به خود مشغول کردن که از کار رعيتي و گرفتاري فارغ نگردند،والاّ کارزراعت و فلاحت نقصان يابد و توفير در غله و حاصل ضعيف شود و قحط پديدار شود و لشکري از کار بيفتد و فشارهاي عظيم روي دهد و ملک از ميان برود.ارباب زراعت و فلاحت چنان بايد باشد که هر ده خانه رايک ديگ نباشد تا به جهت آشي يک روز عطلت و انتظار به سر ببرند والّا رعيتي نکنند و نقصان در ملک روي دهد.

منبع :  روضة الصفا :نوشته رضا قلي خان-جلد نهم-صفحة 301