در تاريخ آمده که احمدشاه قاجار بسيار وسواس داشت و به شدت از ميکروب و مريضي مي ترسيد به گونهاي که مداوم دستکش سفيد دست مي کرد و به هيچ چيز دست نمي زد. فقط غذايي را که آشپز خودش مي پخت مي خورد و غيره… احمدشاه در مرداد 1298 يک روز بعد از امضاي […]
در تاريخ آمده که احمدشاه قاجار بسيار وسواس داشت و به شدت از ميکروب و مريضي مي ترسيد به گونهاي که مداوم دستکش سفيد دست مي کرد و به هيچ چيز دست نمي زد. فقط غذايي را که آشپز خودش مي پخت مي خورد و غيره…
احمدشاه در مرداد 1298 يک روز بعد از امضاي قرارداد 1919 در تهران به همراه نصرت الدوله به اروپا رفت تا در آنجا و در لندن طي مراسمي رسمي قرارداد را امضاء کنند. يکي از اهداف سفر او به اروپا بحث لاغر کردن و يا عمل جراحي شکم بوده است چون او در آن سالها خيلي چاق شده بود و از قواره درآمده بود. سالور که در هنگام عزيمت شاه ساکن قزوين بوده است در اين باره مي نويسد:
« روز سه شنبه- صبح اعليحضرت حرکت فرمودند. باز نصرت السلطنه ( عموي شاه ) و نصرت الدوله ( وزير خارجه ) در همان اتومبيل بودند… شاه بياندازه قطور و شکمش بزرگ شده، به آن قدش نمي آيد. يکي از جهات مسافرت معالجه شکم است. وليعهد ( محمدحسن ميرزا ) خوش ترکيب تر است، سفيدتر است، رعنا تر است.»
يکسال بعد تيرماه 1299:
«شاه پاردسوي کتان سفيد پوشيده بود. دستکش جير سفيد به دست نموده بودند. جقه شاه الماس درياي نور بود. خيلي نحيف، خيلي لاغر و کوچک شده بودند. اقلا نصف هنگام رفتن. نصف لاغري به واسطه رژيم اطباء و نصف ديگر به واسطه ناخوشي در بغداد حاصل شده بود، طوري که به زيارت سامره مشرف نشدند.»
افخم الدوله براي عين السلطنه نقل مي کرد که: « وزن شاه وقت رفتن به فرنگستان 115 کيلو بود. مراجعت کرد 85 کيلو، 35 کيلو کم شده است ( درواقع 30 کيلو ). عادت هاي شاه بهتر شده، غذا هرجا و هر طباخي باشد ميل مي کنند و از ميکروب ديگر آن قدر واهمه و اجتناب ندارند. کاغذ مي نويسند، کاغذ مي خوانند و از دست مردم مي گيرند. خيلي خيلي فرق با رفتن حاصل شده است.»
« … شاه از قرار معلوم خوب کار مي کند. غالب شهر تشريف دارند و در هيئت وزراء مي نويسد، مي خواند. آن وسواس و ميکروب بازي از ميانه رفته است.»
(منبع : روزنامه خاطرات عين السلطنة، قهرمان ميرزا سالور عينالسلطنة، ، به کوشش مسعود سالور وايرج افشار، ج 7، ص 5586 و 5700)