بي پدر و مادري مدرن! امروزه دچار يک بيپدر و مادري مدرن شدهايم! پدر و مادرها با توجه به شرايط اقتصادي و اجتماعي صرفا به دنبال تامين مسائل رفاهي هستند و اين در حالي است که فقط 25 درصد از نيازهاي کودک مسائل رفاهي بوده و 75 درصد نيازمند توجه، آرامش و امنيت است. توجه […]
بي پدر و مادري مدرن!
امروزه دچار يک بيپدر و مادري مدرن شدهايم! پدر و مادرها با توجه به شرايط اقتصادي و اجتماعي صرفا به دنبال تامين مسائل رفاهي هستند و اين در حالي است که فقط 25 درصد از نيازهاي کودک مسائل رفاهي بوده و 75 درصد نيازمند توجه، آرامش و امنيت است. توجه بيشتر به نيازهاي رفاهي خانواده باعث شده است که بسياري از والدين خصوصا بسياري از پدران وقت زيادي را صرف مشاغل مختلف خصوصا به صورت دو شيفت يا چند شيفت کنند. اين موضع باعث جدايي افتادن بين والدين و فرزندان شده است و در نتيجه ي آن آسيب هاي زيادي متوجه خانواده ها شده است. يکي از اين آسيب ها ايجاد اختلال در جامعه پذيري جنسيتي کودکان مي باشد. جامعه پذيري جنسيتي از خانواده شروع ميشود و با عوامل ديگري چون نظام آموزشي، رسانهها و گروه همسالان بسط مييابد. پدر و مادر نقش زيادي در فرايند جامعه پذيري فرزندان خود دارند. اگر چه والدين هر دو در اين فرايند نقش دارند اما جنسيت کودکان هم داراي اهميت مي باشد. معمولا در پذيرش زنانگي يک دختر مادر او الگو قرار مي گيرد و در مورد پسران اين نقش را پدر بر عهده دارد. به دليل غيبت والدين يا هر کدام از آن ها غالبا اين نقش ها به درستي انجام نمي شوند. در جامعه ي ما بار اصلي کار خارج از خانه عمدتا بر دوش مردان است و به خاطر شرايط اقتصادي مردان هستند که بيشترين غيبت را از منزل دارند و در نتيجه بار جامعه پذيري جنسيتي کودکان بر دوش مادران مي افتد. تحقيقات نشان مي دهد که دختراني که با پدر خود تعامل کافي ندارند اغلب در مواجهه با مشکلات خود بسيار آسيب پذير و شکننده هستند. بسيارى از محققان معتقدند رفتارهاى پرخاشگرانه اى که دختران در بازى با عروسک ها ابراز مى کنند، ممکن است انعکاس تعرض آنها با مادران خود باشد و علايمى نظير ناسازگارى مداوم در مدرسه و رفتارهاى احساسى در بين اين دختران که هنوز به سن بلوغ نرسيده اند، مشاهده مى شود. چنين رفتارهايى ممکن است تجلى کمبود دختران در برقرارى روابط معني دار با يک مرد بالغ در محيط زندگى خانوادگى خود باشد. اين موضوع در مورد پسران بيشتر صدق مي کند. پسر در نبود پدر، مادر را الگوي رفتاري خود قرار مي دهد. حضور کم پدر، بويژه طى دوره نوزادى و اوايل کودکى، غالبا منجر به افزايش شدت رابطه عاطفى بين مادر و کودک مى شود. دلبستگى شديد و نسبتا انحصارى ممکن است مانع از رشد نقش جنسيتي کودک شود.
پسري که تعامل کمتري با پدر دارد علاوه بر نداشتن يک الگوى مناسب نقشهاى مردانه، احتمالا با مادرى مواجه مى شود که رفتار مردانه را تشويق نمى کند. اين گونه پسران اغلب از سوى همسالان خويش به علت فقدان رفتار مردانه، بويژه هنگام شروع سال تحصيلي يا در بازيها، مورد طرد قرار مى گيرند. در اينجاست که کودک دچار اغتشاش و تعارض در نقش جنسيتى خود مى شود، زيرا بين آنچه مورد توجه و تشويق مادر است و آنچه همسالان مى پسندند تفاوت وجود دارد. چنانچه کودکى از نظر عاطفى و آموزشى شديدا به مادرش متکى باشد، ممکن است نقشهاى مردانه را کسب نکند. حتما شما هم پسران آرايش کرده و ابرو تزيين کرده را ديده ايد!! شرحي لازم نيست! در زمينه ي انحرافات هم بسياري از متخصصان جرم شناسي، حضور پدر را در خانواده بهترين عامل پيشگيري از انحرافات به حساب آورده اند و يادآور شده اند براي جلوگيري از انحرافات نوجوانان، ضروري است پدران را از خيابان ها و مراکز عمومي جمع و به سوي خانه ها روان کنيم. آقايون- و البته خود بنده- خونه لطفا!
توضيح:
در شماره قبل در مطلب «خون به خون شستن…» جمله ي : خشونت و وارد شدن در نزاع ها در افراد باسواد و شاغل نسبت به افراد کم سواد و بيکار «کمتر» است، صحيح مي باشد. بدين وسيله از خوانندگان و خصوصا دوستان باسواد و شاغل! پوزش مي طلبم.
* کارشناس ارشد جامعه شناسي