کاروانسراي کهن نيشابور در معرض خطر
کاروانسراي کهن نيشابور در معرض خطر

مريم عارفي پور/ کارشناس باستان شناسي و خبرنگار/   که از باد و باران «بيابد» گزند اگر اهل سير و سياحت باشيد و به شهرهاي مختلف کشورمان سفر کرده باشيد، مي بينيد که گاهي مکان هايي را به عنوان ميراث گذشته، حفظ و نگهداري مي کنند که به چشم مردم نيشابور عادي و معمولي است […]

مريم عارفي پور/

کارشناس باستان شناسي و خبرنگار/

 

2d (2)که از باد و باران «بيابد» گزند

اگر اهل سير و سياحت باشيد و به شهرهاي مختلف کشورمان سفر کرده باشيد، مي بينيد که گاهي مکان هايي را به عنوان ميراث گذشته، حفظ و نگهداري مي کنند که به چشم مردم نيشابور عادي و معمولي است و مشابه آن را در شهر خود زياد ديده اند. اما مسئله، اهميتي است که بايد به اين آثار داد تا هم منبع درآمد باشد و هم دليلي براي جذب گردشگر.

خوشبختانه نيشابور از اين جهت بسيار غني است و به لحاظ موقعيت هاي خوب براي جذب گردشگر کاستي چنداني ندارد، آن چه که کم دارد، فقط رسيدگي و توجه است. و الا دور نيست که شهري با اين همه ديرينگي و پيشينه، آن چه را از هجوم اقوام مهاجم و بلاياي طبيعي برايش باقي مانده، در کوران بي مسئوليتي «نسل» ما از کف بدهد.

 

گزند باد و باران

2باران هاي اخير علاوه بر آب گرفتگي معابر که براي بسياري از شهروندان دردسرساز بود، بهانه اي شد تا دوباره به رباط شاه عباسي سري بزنيم و از آثار رطوبت بر تن نمناک اين اثر گزارشي تهيه کنيم. رباط شاه عباسي از آثار دوره صفويه است که در زمان احداث بنا خارج از حصار شهر قرار داشته است ولي با گذشت زمان، اين بنا در مرکز شهري نيشابور قرار گرفته و بسياري از شهروندان در طول روز شايد يک بار در مسير رفت و آمدشان آن را ببينند و در دل به آثار تاريخي شهرشان ببالند. رباطي که زماني براي خودش جايگاه استراحت مهمانان نيشابوري بوده تا ساعاتي در آن استراحت کنند. به قول معروف برو بيايي داشته! امروزه به مخروبه اي تبديل شده که در کشمکش هاي مالکيتي، حالش هر روز بدتر از روز گذشته است. از ديوارهاي فرو ريخته اش، ورودي اي که هر لحظه امکان ريزش آن وجود دارد، غرفه داراني که بدون پرداخت اجاره بها به کسب و کار مشغول اند، مخرني پر از آثار ارزشمند مکشوفه از محوطه هاي باستاني و..! از هر کجاي آن که بگويي يک جاي کار مي لنگد.

در ابتدا به سراغ صحبت ها و درد دل هاي رييس هيئت امناي غرفه داران رفتم. احمد فاضلي مي گويد: ما از سال 74 به عنوان هنرمند اين غرفه ها را اجاره کرديم و مبلغ ناچيزي هم به عنوان اجاره بها پرداخت مي کرديم. آن روزها حال اين بنا خيلي بهتر از اين ها بود و درآمدش خرج خود بنا مي شد. اين اتفاق تا قبل از اين بود که جنگ بين ميراث و اوقاف بر سر مالکيت آن آغاز شود! در گام اول ضربه اي به هنرمندان وارد شد و در پي آن اين بنا به حال خود رها شد و بعد از آن ما نيز اجاره اي پرداخت نکرديم اما به جاي آن هزينه هاي روزانه بنا را پرداخت مي کنيم.

فاضلي ادامه مي دهد: تا اندکي قبل تر، حداقل باغباني براي ساماندهي امور و نظافت وجود داشت اما پس از آن ما هم هنرمنديم، هم باغبان!

موضوعي که در اين بين مبهم مي ماند اين است که هنرمنداني که در اين محل به کارهنري مشغولند و در پي آن درآمد زايي مي کنند، بايد علاوه بر پرداخت اجاره بها، سر و شکل بنا را به همان شکلي که هست نگهداري کنند و اجازه ي دست بردن در ظاهر بنا را ندارند چرا که بناي تاريخي نبايد از ظاهر اوليه اش خارج شود. اما متاسفانه تغييرات بسياري در آن ايجاد کرده اند که خلاف قانون است.

براي پيگيري بيشتر ماجرا به سراغ مهدي کوثري؛ رييس ميراث فرهنگي نيشابور رفتيم تا موضوع را از طريق وي نيز پيگيري کنيم.

حفظ اين بنا براي ميراث مهم است

رييس اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي، و گردشگري نيشابور در خصوص مشکلات اين بنا مي گويد: چند سالي است که بحث مالکيت اين بناي ارزشمند مطرح است. اوقاف حکم قضايي براي تصرف اين ملک را گرفته و آن را از مالکيت ما خارج کرده است. اين در حالي است که خودشان هم آن را به درستي تصرف نکرده و به حال خود رها کرده اند. تا پيش از اين از غرفه داران اجاره بها دريافت مي شد و اجاره صرف امور و هزينه هاي بنا مي شد. اما پس از مدتي اجاره هم پرداخت نمي کنند و بديهي است که حداقل به عنوان شارژ بنا، يک سري هزينه هاي معمول را به عهده بگيرند و اين که مدعي حق و حقوقي براي خودشان باشند کاملا اشتباه است چرا که وقتي يک ملک را به اجاره مي گيرند، به اين معني نيست که مالک آن باشند.

کوثري ادامه مي دهد: من حتي با اداره کل مذاکره کردم که بودجه اي براي مرمت و نگداري اين بنا براي ميراث در نظر بگيرند اما تنها پاسخي که شنيده ام، اين است که ملک متعلق به ما نيست! تنها چيزي که ما را اميدوار کرده، اين است که فرماندار اوقاف را ملزم کرده که اين بنا را براي سه سال به ميراث واگذار کند تا بتوانيم اقدامات لازم را انجام دهيم. اما در حال حاضر بنا هيچ منفعتي براي ميراث ندارد که از راه آن بتوان به نگهداري و مرمت ش پرداخت و بايد اين نکته را يادآوري کنم که ميراث از نظر بودجه بسيار ضعيف است و نمي تواند برخي اقدامات را از راه بودجه اش انجام دهد.

کوثري افزود: حفظ اين بنا براي من بسيار با اهميت است و در اولويت هاي ميراث است اما حتي از سوي اداره کل هم حمايت نمي شويم.

بنا را از حالت دولتي خارج مي کنيم

کوثري در خصوص مرمت بنا و بودجه آن گفت: مصوبه اي را به تصويب رسانده ايم که در پي آن انجمني تحت عنوان ميراث فرهنگي نيشابور تشکيل دهيم و حساب بانکي به همين نام افتتاح شود که فقط فرماندار و رييس ميراث فرهنگي حق برداشت از آن را داشته باشند و تمام درآمد هاي بناهاي تاريخي و گردشگري نيشابور به اين حساب واريز شود و از راه همين درآمدها هزينه هاي مرمت آثار در حال تخريب را فراهم کنيم.

وي در خصوص درآمدهاي غرفه هاي رباط گفت: در حال حاضر 80 درصد اين غرفه ها تعطيل است و اکثرشان به عنوان شغل دوم در اين غرفه ها مشغول به کارند. اما زماني که از حالت دولتي خارج شود، اجاره اي بر اساس نظر کارشناسي درنظر گرفته مي شود و هرکس که اين مبلغ را پرداخت کند و در واقع از اين راه بتواند کسب درآمد کند، غرفه را به او واگذار مي کنيم و جاي نگراني نيست.

مخزن آثار باستاني مورد حفاظت ميراث است

کوثري در خصوص مخزني که در اين رباط قرار دارد و آثار باستاني نيشابور در آن نگهداري مي شود، گفت: ما مرتب به اين مخزن رسيدگي مي کنيم و وضعيت آثار را بررسي مي کنيم. اما با توجه به اين که پيش از اين آثار مورد دستبرد قرار گرفته اند، يگان حفاظت ميراث در حال حاضر در آن جا مستقر است و وظيفه اش نظارت بر اين آثار است تا از مخزن خارج نشوند.

کوثري افزود: بسياري از آثار نيشابور در موزه مادر (مشهد) نگهداري مي شوند ولي حتي نامي از نيشابور برده نشده است. ميراث نيشابور پس از برقراري مجدد موزه رباط، اين آثار را پس خواهد گرفت.

کوثري همچنين وعده ي راه اندازي موزه رباط را تا روز ملي خيام داد و گفت: تمام تلاش خود را مي کنيم تا اين موزه همزمان با روز خيام افتتاح شود.

اين نکته هم قابل ذکر است که تهيه کامل گزارش وضعيت بنا، مستلزم پاسخ گويي اداره اوقاف هم بود، اما متاسفانه نتوانستيم با رييس اداره اوقاف ارتباط برقرار کنيم و  حرف هاي ايشان بشنويم.

اما مسئله اصلي همچنان کاروانسراي شاه عباسي است که اميدوارم پيش از اين که شاهد فرو ريختن اين بنا باشيم، فکري براي آن شود. فراموش نکنيم که اين بنا «امانتي» است براي انتقال به آيندگان، همانطور که گذشتگان آن را به ما وانهاده اند.