مشکلات اتاق خواب مردم که حل شد !حالا نوبت وزير علوم است!
مشکلات اتاق خواب مردم که حل شد !حالا نوبت وزير علوم است!

مشکلات اتاق خواب مردم که حل شد !حالا نوبت وزير علوم است! 1-خبرنگاران روزتان مبارک ،مواظب گفته هايتان هم باشيد در خرداد 84 در عنفوان جواني خيام نامه و در آغاز ميانسالي خود،   براي رسيدگي به اولين پرونده ي خيام نامه با شکايت شهردار وقت، در يکي از شعبه هاي دادگستري شهرستان حاضر شدم.در آن […]

مشکلات اتاق خواب مردم که حل شد !حالا نوبت وزير علوم است!

1-خبرنگاران روزتان مبارک ،مواظب گفته هايتان هم باشيد

در خرداد 84 در عنفوان جواني خيام نامه و در آغاز ميانسالي خود،   براي رسيدگي به اولين پرونده ي خيام نامه با شکايت شهردار وقت، در يکي از شعبه هاي دادگستري شهرستان حاضر شدم.در آن جلسه بازپرس محترم طبق رسم معمول رسيدگي (بر اساس تجارب سختي که بعدا يافتم)   سوالات مختلفي از جمله اينکه آيا سابقه داري؟را طرح نمود .در پاسخ به سوال مورد اشاره گفتم:سابقه دار نيستم اما مي شوم!آقاي بازپرس بر آشفت و گوشزد کرد:اينجا دادگاه است آقا،مواظب گفته هاي خود باشيد.سابقه دار مي شوم يعني چه؟ فورا جواب دادم:يعني اينکه تا بحال محکوميتي در دادگستري نداشته ام اما چون روزنامه چي شده ام قطعا سابقه دار خواهم شد.امروزه هم به لطف خيام نامه و شاکيان عمدتا حرفه اي و نيمه حرفه اي ، اگر ذهنم درست ياري کند به شرط اينکه عيال مربوطه هم اين قسمت را نبيند و نخواند، امروز داراي 15فقره ناقابل پرونده در دادگستري هستم البته 14فقره آن مختومه شده و تنها يک فقره در جريان است .البته حتما شما و آن بازپرس محترم قبول داريد که پيش بيني ام درست بوده و واقعا سابقه دار شده ام.

با ذکر اين خاطره از دهها خاطره ي قضايي رسيدگي به پرونده هاي خيام نامه خواستم فرصت ها و تهديد هاي روزنامه نگاري را براي شما بيان کرده باشم .البته به عنوان يک عضو کوچک جامعه ي بزرگ خبري نيشابور چند آرزوي دست نيافتني هم دارم:

الف:کاش روزنامه نگاران که مرغ عزا و عروسي اند ، اهميت و سختي کارشان را خودشان ،مردم و مسئولان درک کنند.

ب:کاش باور کنيم که اگر به دنبال مبارزه با فساد، بد اخلاقي وتطهير عرصه ي سياست، اقتصاد و بالندگي فرهنگي هستيم ،کم هزينه ترين راه، وجود رسانه هاي آزاد، مستقل، نقاد و غير دولتي است.

ج:کاش نگاه صاحبان قدرت به رسانه ها ،به عنوان يک فرصت و نه تهديد بود و باور داشتند که رسانه مي تواند ياري کننده ي آنها براي مديريت بهتر و روان تر باشد.

د:کاش مديران ما انتظار نداشته باشند که رسانه ها بلندگو و روابط عمومي آنها باشند.

هـ:کاش مسئولان ما از نقد نهراسند و براي فرار از نقد شدن ، با واژه هايي چون منصفانه ،دلسوزانه ،عالمانه و … بازي نکنند.آخه يکي نيست از اين بزرگواران سوال کند که:نقد با اين اوصافي که مي گوييد در کدام بازار پيدا مي شود تا آن را خريداري کنيم؟نقد در محک تجربه است که روزبروز مي تواند پخته تر و دقيق تر شود، درست همانند مديريت شما که در طي ساليان دراز و با صرف هزينه هاي گزاف از جيب مردم احتمالا بهتر شده است! مضافا بر اين که نقد مقوله اي ايستا نيست بلکه دايم به مانند جامعه ي انساني در حال رشد و کمال است…

ر:کاش روزنامه نگاران مثل کارگران شريف ساختماني، اصناف و… داراي تشکل صنفي بودند.

ز:کاش نگاه به عرصه ي فرهنگ و رسانه ، امنيتي نباشد و رسانه ها براحتي قرباني نشوند.

س:کاش دخالت و اعمال نظر آدم هاي غير مسئول در عرصه ي فرهنگ و رسانه نباشد.

ش:کاش…..

2-ديار مغول زده ي من وشريانهاي خشکيده اش!

در دنياي امروز جاده ها به مانند شريان هاي اصلي در بدن انسان نقش مهمي در توسعه و پيشرفت دارندو يکي از فاکتورهاي مهم توسعه يافتگي به حساب مي آيند. در کشوري مثل آمريکا راه آهن درحا ل بهره برداري به اندازه ي کل راه آهن فعال در شوروي و اتحاديه ي اروپاست.در اين کشوريکي از برنامه ها براي خروج از بحرانهاي اقتصادي ، گسترش راه سازي است به همين سبب جاده هاي آمريکا در دنيا مثال زدني هستند.

در روزهاي گذشته بهانه اي بدست آمد تا براي 24ساعت از نيشابور خارج شوم.مسير حرکت از جاده ي نيشابور به فيروزه ،قوچان،درگز،لائين ،کلات ،مشهد و نيشابور بود.از نيشابور که خارج شديم بي ساماني جاده ي فيروزه و خرابي جاده ي فيروزه به چکنه از سفر پشيمانمان کرد .از چکنه که گذشتيم کيفيت جاده آنقدر متفاوت بود که سرنشينان خودرو را به اتفاق به تحسين واداشت! در مسير درگز هر چند جاده دو بانده نبود اما از کيفيت قابل قبولي برخوردار بود.مسير درگز به لاين نو و کلات که جاده اي به لحاظ اهميت درجه سه به حساب مي آيد وضعيت از جاده هاي مهم مواصلاتي نيشابوربمراتب بهتر بود مسير کلات به مشهد هم که فقط سختي گردنه دارد اما به لحاظ کيفيت مشکلي نداشت.

در پايان سفر به مقايسه ي وضعيت جاده هاي نيشابور و شهرهاي اطراف با جاده هاي فرعي اين دو شهر پرداختم .از نظر من وضعيت اسفناک بود .شما همشهريان عزيز مي توانيد با سفري کوتاه در مسير نيشابور به کاشمر،نيشابور به چکنه،نيشابور به سلطان آباد،نيشابور به اسحاق آباد ،نيشابور به گلبو و ….به نابساماني جاده هاي مواصلاتي شهرمان بيشتر پي ببريد.

از نظر سد سازي هم به نظر مي رسد علي رغم گستردگي حوزه ي آبريز نيشابور نسبت به قوچان و درگز ،پيشرفت اين دو شهر( قوچان با سد تبارک که تکميل شده و درگز با دو سد مهم در معرض افتتاح)در اين زمينه و کنترل آبهاي روان از نيشابور در وضعيتي بهتر قرار دارند.اين در حالي است که هر کدام از اين شهرها يک نماينده در مجلس بيشتر ندارند!و هيچ نماينده ي هم که بر صدر مجلس نشيند از اين شهرستانها نيست.بالانشيني از تو اي دردانه وقرباني جاده هاي نا امن شدن از من

حال بايد جواب اين پرسش اساسي را پيدا کرد:دليل اين همه عقب ماندگي در شهرستان نيشابور چست؟

مغول زدگي تاريخي يا…..

3-مشکلات اتاق خواب مردم که حل شد !حالا نوبت وزير علوم است!

هر چند مجلس قبضه شده بدست سنت گرايان پس از نه ي بزرگ ملت در انتخابات 92براي مدتي به محاق رفت اما با ابزارهايي که در ساختار قدرت ايران در اختيار داشته و دارد توانست به سرعت خود را بازيافته و به نوعي توافق نانوشته با رييس جمهور جديد ، در انتخاب و راي به کابينه دست يابد. روحاني تلاش کرد براساس شعار اعتدال وبراي جلوگيري از بروز تنش برخي از وزرا را از طيف اصولگراي معتدل تر برگزيند ودر اين راستا مبادرت به معرفي کساني چون رحماني فضلي ،پور محمدي به عنوان وزراي کشور و دادگستري نمود .روحاني در مقابل انتظار داشت مجلس به ديگر وزراي پيشنهادي او به ويژه در حوزه ي آموزش عالي و آموزش و پرورش گردن نهد.البته چنين نشد و تماميت خواهان که يکي از شاهرگهاي حيات سياسي خود را اين دو حوزه مي دانند دو تن از زبده ترين وزراي پيشنهادي روحاني در اين دو بخش را برانداختند و وي ناچار به معرفي افراد جديدي شد.

اکنون پس از حدود يک سال از روي کار آمدن حسن روحاني و در حاليکه دولت وي تمام تلاش خود را براي سرو سامان دادن به سياست خارجي و اوضاع متلاشي شده ي اقتصادي و اداري به ارث رسيده از دولت تمام قد مورد حمايت اصولگرايان قرار داده است ، اتاق فکر سنت گرايان به ويژه دلواپسان قدرت ،شهرت وثروت، بي توجه به بحرانهايي نظير: بيکاري 20درصدي ،طلاق 30درصدي ،رشد اقتصادي منفي 2درصد ،تحريم هاي به ارث مانده ،اعتياد ،گسترش حاشيه نشيني و فقر و جنايت ،خشکسالي و بحران شديد آب و برق ،اختلاسها ي سازمان يافته اي که سبب زايل شدن اعتماد مردم به بخش بزرگي از حاکميت شده و شکاف دولت ملت را افزايش داده است ،معوقات بانکي 85هزارميليارد توماني ، مطالبات بر زمين مانده ي قومي ،مذهبي ،صنفي ،سياسي و هزارو يک بحران ديگر ،که هر يک قادر است کمر دولت و هر حاکميتي را بشکند ، فرمان آتش صادر نموده است .البته نبايد از نظر دور داشت که مجلس نشينان سنت گرا در اين مدت توانسته اند مشکلاتي نظير اتاق خواب مردم را با طرحهايي نظيرافزايش جمعيت ،با دخالت در خصوصي ترين بخش زندگي آدم ها ،حل کنند و حال کمر به استيضاح يکي از موفق ترين و قانون گراترين وزراي دولت روحاني ببندند.

نمايندگان مهمترين دلايل اين استيضاح را: دفاع وزير از حق تحصيل و بازگشت دانشجويان ستاره دار، تغيير برخي از روساي دانشگاهها !،افشاي بورسيه هاي غير مجاز در دولت قبل و…ذکر کرده اند.

حال بايد از اين آقايان پرسيد:

1-شما به چه حقي و بر اساس کدام بند وماده ي قانوني وزير براي انتخاب همکاران تحت فشار قرار مي دهيد؟

2-شما به عنوان وکيل ملت بايد از حقوق موکلين از جمله حق تحصيل دفاع کنيد پس چگونه از بازگشت به تحصيل فرزندان اين بوم عصباني مي شويد؟

3-مگر رگهاي گردن شما براي مبارزه با فساد و تبعيض بر افروخته نمي شود؟پس چرا وزيري که ظلم و تبعيض روا داشته بر طالبان علم در دوره ي طلايي احمدي نژاد ! را افشا مي کند به تيغ استيضاح مي سپريد؟اگر صادق هستيد بايد اورا تشويق و حمايت کنيد!

اما سخني با نمايندگان نيشابور:

شما که امروزه سخن از اعتدال مي زنيد مردم انتظار دارند از موضع و راي شما در باب استيضاح با خبر شوند ،انتظار زيادي نيست لطفا آن را اعلام کنيد.خيام نامه در جهت انعکاس نظرات شما آماده است.

نوشته :رضا مهرداد ـ این چند نفر