محمد طاهر گاراژیان/ تا جنبيديم صاحب صفحه هنر و انديشه به ساحت صفحه چراغ راه ورود پيداکرد و پوستين خود را در اندک جاي خالي پهن نمود و ما جز خوش آمدگويي چيزي نداشتيم و شعرشان را چاپيديم: مجلس (با کلي تاخيص) يک روزشدي گرتو نماينده ي مجلس ازآن توشد کرسي آينده ي مجلس هروعده […]

محمد طاهر گاراژیان/

تا جنبيديم صاحب صفحه هنر و انديشه به ساحت صفحه چراغ راه ورود پيداکرد و پوستين خود را در اندک جاي خالي پهن نمود و ما جز خوش آمدگويي چيزي نداشتيم و شعرشان را چاپيديم:

مجلس (با کلي تاخيص)

يک روزشدي گرتو نماينده ي مجلس

ازآن توشد کرسي آينده ي مجلس

هروعده به ما دادي ازياد ببر چون

شرمنده ما به که سرافکنده مجلس

برسينه بزن سنگ چپ وراست که ديگر تنظيم شده خواب تو با دنده مجلس

هرگز مزن آهنگ مخالف که کشانند

پاي تو به هر نطق پراکنده ي مجلس

روزي اگراحوال  تو پرسيد کسي گو

مامخلص خلقيم  ولي بنده ي مجلس

چون عمر نمايندگي تو به سرآمد

با واسطه  بازي شو راننده ي مجلس

(قندپهلو،اميد مهدي نژاد،ص331)