طلاق
طلاق

طلاق قسمت اول: طلاق حقي نيست كه به مرد عطا شده باشد و از زن بازداشته شده باشد بلكه طلاق آخرين راه چاره ايست كه براي پايان دادن به زندگي هاي بدون عاطفه و مشقت بار در نظر گرفته شده است. از آنجا که اين امر پيامدهاي گوناگوني را بر جوامع بشري بر جاي مي […]

طلاق

قسمت اول:

طلاق حقي نيست كه به مرد عطا شده باشد و از زن بازداشته شده باشد بلكه طلاق آخرين راه چاره ايست كه براي پايان دادن به زندگي هاي بدون عاطفه و مشقت بار در نظر گرفته شده است. از آنجا که اين امر پيامدهاي گوناگوني را بر جوامع بشري بر جاي مي گذارد در بيشتر فرهنگ ها نکوهيده است . در فرهنگ اسلامي نيز رسول اکرم (ص) مي فرمايند:«هيچ حلالي نزد خداوند مغبوض تر از طلاق نيست».اما واقعيت اين است که به جهت ثبت آمار طلاق ،امروز ايران در صدر کشورهاي جهان قرار دارد و به اين همه بايد طلاق سفيد(در اين نوع طلاق زن و شوهر رسما از يکديگر جدا نيستند اما عملا ابتدايي ترين روابط انساني را از يکديگر دريغ مي کنند و فقط بهانه هايي چون ترس از آبرو ،وجود بچه و برخي ملاحظات ديگرآنهارا زير يک سقف نگه داشته است ) را نيز افزود.از طرف ديگر گاهي طلاق مي تواند از بروز حوادث تاسف بارتر جلوگيري نمايد.

متاسفانه به هر ميزان که ايران به لحاظ آمار طلاق در دنيا تک است ،خراسان رضوي و نيشابور هم از اين جهت در ايران سرآمد هستند،هر چند علل و عوامل پيدا و پنهان گوناگوني در اين امر دخيلند،اما خيام نامه تلاش مي کند براي آشنايي بيشتر مخاطبان با اين عوامل به قدر وسع خود به آن بپردازد.

الف :علل و عوامل طلاق :

1-عوامل فردى و شخصيتي: عدم تفاهم اخلاقى و تعارضات فكرى زوجين، بى اعتنايى و عدم عشق و محبت به يکديگر، فقدان روحيه خودگذشتگى و ايثار در هنگام اختلاف ، قهر و خشونت در خانواده (بدرفتارى)،عدم درک متقابل جنسي ، خوشگذرانى هاى نامشروع و معاشرت با افراد ناباب توسط زوجين را تشکيل مي دهد.

2. عوامل اقتصادى: بيكارى مرد، عدم پرداخت نفقه، استقلال مالى زنان، نداشتن مسكن و ورشكستگى و بدهكارى در طلاق تأثيرگذار است.

3. عوامل اجتماعى: ازدواج هاى سرسرى (ازدواج بدون برنامه ريزى و بدون شناخت و مطالعه)، اعتياد زن يا مرد(اعتياد بيشتر مردان)، توقعات نابجاى زوجين از يكديگر، نبودن آموزش هاى مناسب قبل از ازدواج (فقدان مهارت هاى زندگى) و عدم رعايت اصول اخلاقى مي توان اشاره کرد.

4. عوامل فرهنگى: مداخله پدر و مادر و ساير فاميل، ازدواج هاى تحميلى و سنت هاى غلط، تعدد زوجات و چندهمسرى، سابقه دوستى و ارتباط با جنس مخالف قبل از ادواج و نبودن فرهنگ گفتگو بين خانواده ها که در طلاق تأثيرگذار است.

تغيير نگرش نسبت به طلاق (شکسته شدن قبح طلاق)، تضعيف ارزش هاي مرتبط با کارکردهاي خانواده به دليل تغيير موقعيت اجتماعي زنان و حاکميت هنجارهاي نو پديد در شرايط گذر جامعه ايران و جهاني شدن و همچنين نداشتن تفاهم اخلاقي، اختلاف سطح سواد و اختلاف سني را مي توان به عوامل زمينه ساز طلاق اضافه کرد.

ب :آثار و پيامدهاي طلاق:

1- آثار و عوارض منفي طلاق بر زنان مطلّقه

مشكلات اقتصادي و معيشتي، تن دادن به ازدواج هاي موقت و يا خارج از عرف اجتماعي، افسردگي، سرخوردگي و كاهش رضايت از زندگي، روي آوردن به آسيب هايي همچون قتل، خودكشي، اعتياد، فحشا، سرقت، انزوا و اختلال در مناسبات و تعاملات اجتماعي، مشكلات جنسي و روي آوردن به انحرافات جنسي و فساد اخلاقي، مشكلات ناشي از عدم حضانت فرزندان، دلتنگي و از دست دادن سلامت رواني و جسمي و … از جمله آثار و پيامدهايي است كه زنان مطلقه با آن درگير هستند.

2- آثار و عوارض منفي طلاق براي مردان

فشارهاي روحي و رواني، ابتلا به انواع آسيب ها مثل اعتياد به مواد مخدر، الكل، اختلافات رفتاري، خودكشي، فحشا و انحرافات جنسي و قرار گرفتن در معرض انواع بيماري هاي عفوني و ويروسي، از دست دادن پيوندها و همبستگي با خانواده، طرد خانوادگي و اختلاف با ساير اعضاي خانواده، اختلاف بين فرزندان با همسر در صورت ازدواج مجدد، از جمله آثار و پيامدهاي منفي طلاق براي مردان است.

3- آثار و عوارض منفي طلاق براي فرزندان

آثار و عوارضي كه طلاق براي فرزندان طلاق به همراه دارد، از آن جهت قابل اهميت است كه مي تواند زمينه بروز بسياري از اختلالات رفتاري، روحي و رواني در آنان باشد و زندگي فردي و اجتماعي آتي آنان و بالطبع جامعه را به مخاطره اندازد. بروز افسردگي در كودكان و نوجوانان، اضطراب، پرخاشگري و عصيان در نوجوانان، حسادت، سوءظن و بدبيني نسبت به ديگران، فرار از منزل، ترك تحصيل و افت تحصيلي، بزهكاري و كجروي هاي اجتماعي (قتل، دزدي، فحشا و …) ازدواج زودرس به ويژه براي دختران، ضعف اعتماد به نفس، اختلال هويت، اعتياد، فقر، ضعف سلامت جسمي و رواني (بي خوابي، سوء تغذيه، بي اشتهايي و يا پرخوري عصبي و…) احساس درماندگي و سرخوردگي، تجربه عقده حقارت ناشي از عدم دسترسي به محيط گرم و عاطفي خانوادگي در مقايسه با ديگران و دروني سازي عقده هاي منفي و ضد اجتماعي، انزواي اجتماعي، گرايش به انواع انحرافات اجتماعي به جهت ضعف كنترل رفتاري و اخلاقي به وسيله والدين، اجتماع ستيزي و ديگرآزاري و بروز انواع خشونت هاي اجتماعي.

ج): عوارض اجتماعي طلاق

گذشته از اعضاي خانواده، آثار و پيامدهاي ناشي از طلاق مي تواند اجتماع را تحت تأثيرقرار داده و تبعاتي را در جامعه به همراه داشته باشد. افزايش جرائم اجتماعي، تزلزل اجتماعي و عدم ثبات جامعه، فروپاشي خانواده، به عنوان مهمترين و اولين نهاد اجتماعي پايه، افزايش هزينه هاي اجتماعي براي جلوگيري كنترل جرائم و ناهنجاري ها و انحرافات ناشي از طلاق، افزايش كودكان خياباني و ساير آسيب هاي اجتماعي همچون فرار از منزل، تكدي گري، قتل، خودكشي، اعتياد، قاچاق و … افزايش تعداد زنان خودسرپرست و مشكلات معيشتي، رواني اجتماعي و اخلاقي آنان و ساير نابسامان يهاي شخصيتي، اجتماعي و رفتاري افراد مطلقه و فرزندان آنان از جمله عوارض اجتماعي ناشي از طلاق هستند.

نویسندگان: محمدرضا برزنونی و فائقه غنمی