درود! به کلبه کتاب خوش آمديد. از دوستي شنيدم که شعرهاي زنده ياد «علي نجفي» شاعر نيشابوري را برده اند تهران براي دريافت مجوز. بررس هاي محترم، کلي عيب و ايراد گرفته اند. از جمله به «اسب ها روسري نمي بندند» هم گير داده اند و گفته اند اين سطر بايد حذف شود. اين در […]
درود! به کلبه کتاب خوش آمديد. از دوستي شنيدم که شعرهاي زنده ياد «علي نجفي» شاعر نيشابوري را برده اند تهران براي دريافت مجوز. بررس هاي محترم، کلي عيب و ايراد گرفته اند. از جمله به «اسب ها روسري نمي بندند» هم گير داده اند و گفته اند اين سطر بايد حذف شود. اين در حالي است که در سال 1391 زنده ياد «غلامرضا بروسان» کتابي را با همين نام و با مجوز رسمي اداره ي ارشاد به چاپ رسانده بود. در آن کتاب در کنار گلچيني از شعر خراسان، همين شعر از علي نجفي کامل چاپ شده و عنوان کتاب هم به تاييد رسمي بررسان محترم رسيده بود! معلوم نيست اين برخوردهاي سليقه اي و دل بخواهي مسئولان ارشاد تا چه زمان قرار است ادامه يابد.
پرواز شاهين
خانم «غزال رمضاني» اگرچه زاده ي نيشابور نيستند اما با توجه به اين که چند سالي است ساکن نيشابور شده اند ايشان را همشهري خودمان مي دانيم. خانم رمضاني پيش تر هم در خيام نامه و در همين بخش معرفي شده اند. ايشان مترجم چندين کتاب هستند که کار ترجمه را عاشقانه و با وسواس انجام مي دهند. از ترجمه هاي ايشان مي توان به «ترکيب بازي درماني با رفتار درماني شناختي»، «من آلکس کراس هستم»، «جاناتان مرغ دريايي» و «قدرت حال» اشاره کرد. اما تازه ترين کتابي که با ترجمه ي غزال رمضاني به ويترين کلبه ي کتاب رسيده است «پرواز شاهين» از دافنه دوموريه است. بهتر است توضيحات بيشتر را از وبسايت شخصي ايشان به نام «کهکشان نورد» بخوانيم:
«کتاب پرواز شاهين، اثر جاودانه ي دافنه دوموريه در سال 1964 منتشر شد و اولين بار در سال 1363 به بازار کتاب ايران راه يافت و هرگز تجديد چاپ نشد. سبک ادبي دافنه دوموريه، هر چه که باشد، اين کتاب، کتاب پرواز است. شايد از نظر بسياري از منتقدين، آثاري همچون ربکا، پرندگان يا سپر بلا در زمره ي بهترين آثار او قرار بگيرند، اما شخصاً بر اين باورم پرواز شاهين اثري متفاوت و منحصر به فرد در آثار اوست. در زيرلايه ي اين روايت ساده، پرسش ها و پاسخ هايي نهفته است که شايد در اولين برخورد قابل تشخيص نباشند. آنگونه که از نامه هاي دوموريه به جا مانده است، او ابتدا کتاب را «روزي که شاهين سقوط کرد» ناميده بود، اما درست پيش از انتشار کتاب نام آن را به «پرواز شاهين» تغيير داد و در واقع نامي ماندگار بر اين اثر نهاد. پروازي از گذشته به حال و از حال به آينده. داستان روايت سال هاي پس از جنگ جهاني دوم است و در شهري در ايتاليا مي گذرد. مرد جواني که در دوران جنگ همراه با مادرش از شهر زادگاه گريخته، پس از فراز و نشيب بسيار دوباره به ايتاليا بازگشته است. بيست و دو سال از آن زمان گذشته و او در اين مدت هرگز به زادگاهش نرفته است. حادثه اي باعث مي شود او دوباره به روفانو شهر زادگاهش بازگردد و اين بازگشت با اتفاقاتي مواجه مي شود که او هرگز تصورش را نمي کند…»
و اين هم بخشي از کتاب:
«… تنها يک صندلي در اتاق وجود داشت، يک چهارپايه ي قرن پانزدهمي با پشتي باريک که معمولاً جلوي شومينه قرار داده مي شد. يکي از محافظان جلو رفت و آن را در مرکز اتاق گذاشت. آلدو لبخند زد و با دستهايش علامت داد. همه روي زمين نشستند، برخي از ما به ديوار تکيه داديم و برخي ديگر دور هم جمع شده و نزديکتر به سخنران نشسته بودند. نور مشعل ها که هنوز هم روي سقف سايه افکني مي کردند، اکنون بيگانه تر از هر زمان ديگري بودند، زيرا سرها کنار هم توده شده و سايه هايي با اشکال غريب بر سقف مي انداختند. اينکه چند نفر آنجا بودند، نمي توانستم بگويم. هشتاد نفر يا شايد صد نفر، شايد هم بيشتر. آلدو روي صندلي نشست، نور آتش مي لرزيد و دستان من نيز که با تلاشي زياد سعي داشتم آنها را ساکت کنم.
او گفت: «اين بهار، پانصد و بيست و پنج سال از زماني که مردم روفانو دوک خودشون رو کشتن، ميگذره. شما در کتاب هاي راهنما يا تاريخ رسمي هيچ چيزي در اين مورد که اونها چطور دوک رو به کام مرگ کشوندن، پيدا نمي کنين. همونطور که مي بينين، سانسور حتي در اون زمان مداخله کرد تا واقعيت رو پنهان کنه. قطعاً من دارم در مورد کلاوديو اولين دوک روفانو صحبت مي کنم که به فالکون يا شاهين شهرت داره و مورد تنفر مردم بود، براي اينکه ازش مي ترسيدن. اما اونها چرا ازش مي ترسيدن؟ براي اينکه مي تونست روح اونها رو بخونه. دروغ هاي ناچيز، فريب هاي کوچک و بي ارزش، و رقابت با هم در کسب و کار روزانه. براي اينکه تمام آنچه که اهالي روفانو بهش فکر مي کردن، ثروتمند شدن به بهاي گرسنگي کشيدن رعايا بود و همه ي اينها توسط فالکون سرزنش و محکوم مي شد و حق همين بود. اونها هيچ چيزي از هنر، از فرهنگ درک نمي کردن و اين زماني بود که دوراني جديد در حال طلوع بود، دوران رنسانس. اسقف و کشيشانش با اشرافزاده ها و تاجران دست به يکي کرده بودن تا مردم رو در ناآگاهي نگه دارن. وضعيت رعيت ها چيزي کمي بهتر از وضع چهارپايان بود و مخالفانش با هر چه که در توان داشتن، با دوک مقابله مي کردن و در کارش مانع مي تراشيدن…»
پرواز شاهين را در 444 صفحه ي قطع رقعي، انتشارات وانيا با قيمت 29500 تومان منتشر کرده است.
تازه ها
کلي کتاب تازه داريم. اين هفته کمي کوتاه تر معرفي مي شوند و تعداد صفحات و قيمت را بي خيال مي شويم!
«جستارهايي درباب عشق» / آلن دوباتن / گلي امامي / انتشارات نيلوفر
«بارش کلاه مکزيکي»/ ريچارد براتيگان/ فريد قدمي / نشر نيماژ
«ما ايرانيان»/ مقصود فراستخواه/ نشر ني
«مسائل کليدي فلسفه»/ جوليان باجيني/ حميده بحريني /نشر ني
«ايران در قرون وسطي»/ ديويد مورگان/ عباس مخبر/ انتشارات طرح نو
«باغ همسايه»/ خوسه دونوسو/ عبدالله کوثري/ نشر آگه
«متعلقات و ملحقات»/ آرتور شوپنهاور/رضا ولي ياري/ انتشارات مرکز
«ياد ياران»/ نامه ها/ محمدعلي اسلامي ندوشن/نشر يزدان
«موسيقي دانان ايراني، پرويز يا حقي»/ مهران حبيبي نژاد/ نشر اشاره
اين کتاب ها هم تجديد چاپ شده اند:«گاوخوني»/جعفر مدرس صادقي به چاپ سيزدهم رسيده است/ «سووشون» سيمين دانشور با طرح جلد تازه به چاپ بيستم رسيده است، «انگار گفته بودي ليلي» سپيده شاملو به چاپ هفدهم رسيده است. چاپ سيزدهم «دايي جان ناپلئون» ايرج پزشک زاد را هم نشر صفي عليشاه منتشر کرده که هنوز به دستمان نرسيده و اميدواريم دستکاري نشده باشد. تا ديداري ديگر شاد باشيد و کتاب خوان!