نقطه چين ها را واژه به واژه آه کشيدم! رويا ابراهيمي در گفتگو با خيام نامه: ناچاراً به مميزي ها تن دادم و اقدام به چاپ کتاب کردم درود! همراهان هميشه و دوستداران کتاب… با «ديکتاتوري با چشم هاي قهوه اي» مطالب اين هفته را آغاز مي کنيم. «ديکتاتوري با چشم هاي قهوه اي» که […]
نقطه چين ها را واژه به واژه آه کشيدم!
رويا ابراهيمي در گفتگو با خيام نامه: ناچاراً به مميزي ها تن دادم و اقدام به چاپ کتاب کردم
درود! همراهان هميشه و دوستداران کتاب…
با «ديکتاتوري با چشم هاي قهوه اي» مطالب اين هفته را آغاز مي کنيم.
«ديکتاتوري با چشم هاي قهوه اي» که از روي مين گذشت! اين کتاب مجموعه اي است از سروده هاي شاعر خوش ذوق و جوان خانم رويا ابراهيمي. در نگاه اول اين مجموعه را با لبخندي تلخ مرور کردم. عاشقانه هايي دست و پا بريده، شعرهايي که بيت بيت تحليل رفته بودند. «ديکتاتوري با چشم هاي قهوه اي» که از روي مين گذشت. شعرها را يکي يکي خواندم و نقطه چين ها را واژه به واژه آه کشيدم. (شانزدهمين شعر، تمامش نقطه چين است!) گوشي تلفن را برداشتم: «رويا جان سلام!» و خانم ابراهيمي با حوصله و آرامش از خودشان و «ديکتاتوري با چشم هاي قهوه اي» گفتند:
«رويا ابراهيمي هستم. متولد خرداد سال پنجاه و نه. مدرس دانشگاه در رشته روانشناسي باليني. از هفتاد و هشت سرودن شعر را آغاز کردم ولي به صورت مستمر و حرفه اي از سال هشتاد و چهار به قلم زدن پرداختم. مجموعه ي شعر «ديکتاتوري با چشم هاي قهوه اي» حاصل ده سال تلاش من بوده که متاسفانه بارها به دليل نگرفتن مجوز ارشاد چاپ آن به تعويق افتاد… و نهايتاً در ارديبهشت سال نود و چهار ناچاراً به مميزي ها تن دادم و اقدام به چاپ کتاب کردم. اين مجموعه عليرغم وجود نقطه چين هاي فراوان با استقبال خوبي مواجه شد. الان در حال انجام کارهاي اوليه براي رفتن به چاپ دوم اين کتاب هستيم.»
با هم شعري از اين مجموعه را مي خوانيم:
آغوش من دروازه هاي تخت جمشيد است
مي خواستم تو پادشاه کشورم باشي
آتش کشيدي پايتخت شور و شعرم را
افسوس که مي خواستي اسکندرم باشي
اين روزها حتي شبيه سايه ات هم نيست
مردي که يک شب بهترين تعبير خوابم بود
مردي که با آن جذبه ي چشم رضا خاني ش
يک روز تنها علت کشف حجابم بود
در بازوانت قتلگاه کوچکي داري
لبخند غارت مي کند آن اخم تاتاري ت
بر باد دادي سرزمين اعتمادم را
با ترکمنچاي خيانت هاي قاجاري ت
در شهرهاي مرزي پيراهنم جنگ است
جغرافياي شانه هايت تکيه گاهم نيست
دارم تحصن مي کنم با شعر بر لبهات
هر چند شرطي بر لب مشروطه خواهم نيست
من قرنها معشوقه ي تاريخي ات بودم
ديگر براي يک شروع تازه فرصت نيست
من دوستت دارم .. بغل کن گريه هايم را
لعنت به تاريخي که حتي درس عبرت نيست
«ديکتاتوري با چشم هاي قهوه اي»/ رويا ابراهيمي/ نشر شاني / چاپ اول 1394/ 7300 تومان
تازه ها:
«سگ سفيد»، رومن گاري، سيلويا بجانيان، نيماژ، 13900 تومان/ «همان هميشگي»، سعيد صاحب علم، نيماژ، 6500 تومان/ «ماجراي عجيب سگي در شب»، سايمون استيونز، ابراهيم شريفات، نجمه دوست دار، 8800 تومان/ «فولکلور شناسي 1 (درآمدي بر فولکلور ايران)»، محمد جعفري، جامي، 16000 تومان/» زنگبار يا دليل آخر»، آلفرد آندرش، سروش حبيبي، نشر ماهي، 10000 تومان/ «حماسه سراي سينما:آکيرا کوروساوا و سينمايش»، مسعود فراستي، مرواريد، 98000 تومان/ «اين جا»، ويسواوا شيمبورسکا، بهمن طالبي نژاد، آنا مارچينوفسکا، چشمه، 5500 تومان/ «فلسفه روشنگري (بورژوازي مسيحي و روشنگري)»، لوسين گلدمن، شيوا کاوياني، اختران، 13000 تومان/ «باخيش»، مهدي ميرعبداله ياني، مهر نوين، 6000 تومان/
مخمصه!
مخمصه / ژان پل سارتر/ ترجمه محمود بهفروزي/ نشر وايا/ چاپ اول 1394/ 15000 تومان
مخمصه نمايشنامه اي است مبتني بر رويکرد فلسفي فيلسوف اگزيستانسياليستِ بلند آوازه معاصر، ژان پل سارتر به انقلاب ها و تغيير در نظام ها و حکومت ها. او بر آن است که رهبران انقلابي و انقلابيون نيز پس از انقلاب در لابلاي چرخ دنده هاي جبرهاي اجتماعي قرار مي گيرند و ناخودآگاه در همان مسير ستمگران و حاکمان پيشين حرکت مي کنند و آلوده مي شوند. ماجرا در يک کشور خيالي در آمريکاي لاتين در زماني نامشخص رخ مي دهد. کتاب روايتگر انقلابي است که به بي راهه مي رود و هيچ يک از شعارها و آمال و آرزوهايش به وقوع نمي پيوندد. اين کتاب با ترجمه ي «محمود بهفروزي» در 188 صفحه منتشر شده است.
