پايان پانزده سال صدر نشيني
پايان پانزده سال صدر نشيني

پايان پانزده سال صدر نشيني انتخابات هيات رئيسه ي مجلس شوراي اسلامي در سال آخر عمر مجلس« تمام قد سنتي نهم» برگزار شد و«نمايندگان محافظه کار مجلس» به حسين سبحاني نيا اعتماد نکردند و وي ناچار شد صندلي سبز هيات رئيسه را پس از 15 سال و در« سال سرنوشت» ترک کند. خبر کوتاه بود […]

پايان پانزده سال صدر نشيني

انتخابات هيات رئيسه ي مجلس شوراي اسلامي در سال آخر عمر مجلس« تمام قد سنتي نهم» برگزار شد و«نمايندگان محافظه کار مجلس» به حسين سبحاني نيا اعتماد نکردند و وي ناچار شد صندلي سبز هيات رئيسه را پس از 15 سال و در« سال سرنوشت» ترک کند. خبر کوتاه بود اما شايد «بدبين ترين افراد» فکر نمي کردند محافظه کاران مجلس نهم اين گونه يکي از کهنه کارترين «ياران خود» را در حساس ترين زمان ممکن(سال انتخابات) تنها بگذارند و يکي از اصلي ترين «برگه هاي برنده شدنش» را در انتخابات پيش رو از هم اکنون «باطل» کنند.

«سبحاني نيا» که سابقه ي نمايندگي در مجالس «دوم، سوم، چهارم، هفتم، هشتم و نهم» را دارد به جز مجالس «دوم »و «سوم» که در آن نمايندگان چپ اکثريت را در اختيار داشتند در «چهار دوره ي ديگر»جزو شاخص ترين نمايندگان محافظه کار بود و به مدت پانزده سال در هيات رئيسه ي مجلس با اکثريت«راست گرايان» به عنوان «دبير» فعاليت داشت. گفته مي شود فاصله ي راي سبحاني نيا با «دهقان» نماينده ي چناران در مجلس و آخرين عضو انتخاب شده ي دبيري هيات رئيسه«23 راي» بوده است و در انتخابات هيات رئيسه مجلس در سال چهارم فعاليت تنها دو تغيير ايجاد شده است که يکي از آن ها سهم «ايشان » شده است.

يادآور مي شود در انتخابات سال گذشته ي هيات رئيسه ي مجلس به اشتباه در جلو نام سبحاني نيا نماينده ي«سبزوار، جوين و جغتاي»!! درج شده بود که باعث حيرت و عصبانيت برخي شهروندان نيشابوري شد.

تحليل خبر

آيا «جناح راست»به دنبال خانه تکاني است؟!!

هرچند در ساختار سياسي و اداريِ کم تحرک، فاقد استراتژي و شايد فاسدِ ايراني ؛ که در آن فرصت ها و سرمايه ها يا هدر مي روند و يا بدون برنامه همچون گوشت قرباني تقسيم مي شوند! حضور نمايندگانِ پر سابقه ي «شهرستاني» که از توانِ چانه زني بالايي برخوردار باشند، يک فرصت به حساب مي آيد اما لازمه ي تحقق اين فرض مهم در مجلسِ«فاقد تحزب» و«طبيعتا بي آرمان»؛ پشتکار و تلاش مضاعف در جهت منافع «ملي » و «منطقه اي» است. در اين نگاه حضور طولاني افرادي چون«حسين سبحاني نيا» در هيات رئيسه ي مجلس مي توانست سبب پيشرفت قابل توجه نيشابور در حوزه هاي مختلف، نسبت به شهرهاي مشابه شود اما تجربه ي تلخ نيشابوريان خلاف اين انتظار را ثابت مي کند که تنها و تنها «بالانشيني» مجلس نمي تواند سبب توسعه و پيشرفت شود. کمبود شديد تخت هاي بيمارستاني،را ه هاي نامناسب، آموزش عالي ضعيف،حاکميت مديران ضعيف و غير بومي، وضعيت نابسامان گردشگري و توريسم،طرح هاي نيمه تمام، جذب ضعيف بودجه هاي ملي و استاني و… همه حکايت از اين دارد که اتکاي به يک فرد و برتري منافع فردي و باندي او بر منافع شهروندان تا چه حد مي تواند ويرانگر و تباه کننده ي فرصت هاي پيشرفت براي يک جامعه باشد.

با اين توضيح مي توان نتيجه گرفت که حتي در يک جامعه ي فاقد برنامه و استراتژي معين، صرفا حضور طولاني افراد «به ظاهر بانفوذ» در پست هاي ملي نمي تواند سبب توسعه و پيشرفت شود بلکه پيشرفت فرايندي چند وجهي است که لازمه ي آن ايجاد تحرک اجتماعي و چرخش شفاف قدرت در بين نخبگان و مديريت و حکومت «شايستگان» است. به اين ترتيب با نگاه «قومي و قبيله اي»بايد از حذف سبحاني نيا از هيات رئيسه«متاسف» بود اما با نگاه «توسعه اي» سبحاني نياها! به دليل فقدان«نگاه توسعه اي، برنامه محور و شايسته سالار» در سطح ملي و منطقه اي توان «ارايه و تدوين برنامه ي پيشرفت» را ندارند و از حذف آنان از جايگاه هاي «اثر گذار» نبايد نگران بود.

حذف «سبحاني نيا» پس از 15 سال از هيات رئيسه ي «مجلس راست گرايان» از چند جهت قابل تحليل است:

1- آيا جناح راست به دنبال خانه تکاني است؟

هر تفکر و انديشه ي بشري براي «زنده ماندن» نياز به پويايي و تحرک دارد. «محافظه کاري» تفکري است که بيشتر در «گذشته» زندگي مي کند وخواهان حفظ وضع موجود مي باشد وبه همين علت محافظه کاران ايران نيز از درک واقعيات و نيازهاي جامعه غافلند و «ديرزماني» است که با تکيه بر ابزارهاي گوناگون و «دوپينگ» به حيات سياسي خود ادامه داده و مي دهند. کم کم با گسترش ارتباطات و وسايل ارتباط جمعي شاهد خانه تکاني در اردوگاه «سنتي ها» وظهور گروهي که شايد بتوان آن ها را «نومحافظه کاران» ناميد؛ خواهيم بود. در اين خانه تکاني «محافظه کاران» ناچار خواهند شد برخي مهره هاي «تاريخ مصرف گذشته» خود را بازنشسته يا از دور خارج کند تا با دميدن انرژي تازه، کالبد نيمه جان خود را از نيستي نجات دهد.

2- کاهش شانس سبحاني نيا در حوزه ي انتخابيه و بازي باخت باخت جناح راست در نيشابور:

رفتارهاي غير قابل توجيه و دخالت هاي «بي جاي»سبحاني نيا در عرصه ي مديريتي شهرستان و حاکميت مديريت «قومي قبيله اي» که حتي در دولت روحاني نيز ادامه يافت؛ حاشيه هاي ايجاد شده براي برخي از نزديکان سببي و نسبي وي، به ويژه در دو سال اخير و افشاگري هاي صورت گرفته توسط رسانه ها؛ سبب کاهش شديد محبوبيت سبحاني نيا شده و حاميانش را به تکاپو واداشته تا « علاج واقعه قبل از وقوع» نمايند.از طرف ديگر اختلاف شديد در اردوگاه محافظه کاران در نيشابور، تغيير دولت و مديريت کلان در شهرستان،تغيير ذائقه ي راي دهندگان و توجه احتمالي افکار عمومي راي دهندگان به چهره ها و گفتمان هاي جديد؛ سبب از بين رفتن برخي فرصت ها،شرايط وکاهش شانس راي آوري وي شده است. شرايطي که در گذشته،به گفته ي يکي از مديران ارشد قبلي شهرستان؛ کمک شاياني به «تلطيف»اوضاع به نفع سبحاني نيا مي نمود! امروز به نظر مي رسد وجود ندارد و شانس راي آوري «شاه مهره ي» جناح راست در نيشابور را به شدت کاهش داده است.

3- بي ثباتي در رفتارهاي سياسي و نارضايتي شديد «نخبگان»جناح راست از سبحاني نيا:

سبحاني نيا حيات سياسي خود را مديون «روحانيت مبارز» و هاشمي رفسنجاني است. اما با گذشت زمان و تغييرات و تضادهاي شديد در «سپهر سياست ايران»و از جمله جناح محافظه کار، وي را ناچار به اتخاذ مواضعي نموده است که برآيند آن «موج سواري» و «منفعت جويي هاي فردي» جناب ايشان است. سبحاني نيا در انتخابات سال 1384 در دور اول براي هاشمي رفسنجاني ستاد انتخاباتي داير نمود، اما پس از انتخاب«افراطي ترين»فرد ممکن به عنوان رئيس جمهور؛ ناگهان باچرخشي عجيب به«آغوش»احمدي نژاد فروغلتيد و در رفتارهاي سياسي خود در مجلس و انتخابات 1388، تمام قد از کسي حمايت نمود که گويا ماموريتي جز«حذف چهره هاي» اصلي جمهوري اسلامي از جمله«پدر خوانده ي سياسي» سبحاني نيا«هاشمي رفسنجاني»نداشت. «بادسنجي سياسي» ماهرانه ي «قهرمان» داستان ما؛ انتقادات گسترده اي را در ميان بدنه ي اصلي راي دهندگان سنتي و «نخبگان فکري» به دنبال داشته است و شايد يکي از دلايل کاهش شديد آراي وي در نزد «برگزيدگانِ راست» در مجلس باشد.

نکته ي آخر:

اين که در عصر ارتباطات و دهکده ي جهاني با تغييرات و مطالبات لحظه اي؛ 24 سال «آرمان ها» و «مطالبات» شهروندان «تغييري» نيافته باشد و «عصاره» و «برگزيده ي» آنان« يک فرد يا افرادي» نه چندان «توانمند به لحاظ فکري» باشد!! جاي سئوال بسيار دارد. امروز به نظر مي رسد «تاريخ مصرف» «سبحاني نياها» در نزد «محافظه کاران» به پايان رسيده است و آنان به دنبال «چهره ها» و «گفتمان هاي» جديد براي «اقناع» راي دهندگان و کسب نتيجه ي مطلوب؛ حتي در «دوپينگي ترين» شرايط «رقابت»باشند. آيا ذائقه ي نيشابوريان «تغيير» خواهد کرد و بايد منتظر«انتخابي نو،متفاوت و به روز»براي «دو کرسي» مجلس در «اسفند 1394» باشيم يا «در» بر همان «پاشنه ي»سابق و سنتي خواهد چرخيد؟

رضا مهرداد