اگر علي دايي خواننده شود… اينجا ستون آزاد است و راستش همچين آزادِ آزاد هم نيست. تعارف که نداريم. مجبوريم با صد ايما و اشاره يک چيزهايي بنويسيم و بعد شما از آن چيزها يک چيزهايي برداشت کنيد که با آن چيزهاي مدنظر ما چه بسا کلي تفاوت داشته باشد و بعد مسوولان محترم از […]
اگر علي دايي خواننده شود…
اينجا ستون آزاد است و راستش همچين آزادِ آزاد هم نيست. تعارف که نداريم. مجبوريم با صد ايما و اشاره يک چيزهايي بنويسيم و بعد شما از آن چيزها يک چيزهايي برداشت کنيد که با آن چيزهاي مدنظر ما چه بسا کلي تفاوت داشته باشد و بعد مسوولان محترم از آن برداشت هاي شما به يک چيزهاي ديگري برسند که به استناد آن چيزها يک پرونده ي تازه براي خيام نامه بتراشند و بعد آقاي مدير مسوولِ ما را ، هي در راه پله هاي دادگاه چيز کنند… سرچرخان کنند!
مبتذل
مثلا همين واژه ي مبتذل را در نظر بگيريد: م ُ ت َ ذَ ] (ع ص )نعت مفعولي از ابتذال . که همه گفته اند. که بسيار گفته اند. که بسيار شنوده اند. شعري يا مضموني يا کلامي مبتذل ، آنکه بسيار گفته شده باشد آنکه بسيار شنيده شده باشد. (يادداشت به خط مرحوم دهخدا). هر روز استعمال شده و مستعمل . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). آنچه که در دسترس همه است . پيش پا افتاده و مستعمل… خب بس است! حالا همين واژه را در اينترنت و در بخش عکس جستجو کنيد. فيلترشکن هم لازم نيست! همه اش عکس زنان بدحجاب مي آيد! درواقع در گفتمان حاکم بر جامعه ي ما واژه ي مبتذل تغيير مفهوم يافته است. چرا هروقت سخن از امر به معروف و نهي از منکر مي شود بحث حجاب خانم ها پيش کشيده مي شود؟ آيا فسادهاي اقتصادي و بي عدالتي و فقر و اعتياد و بيکاري، منکر نيستند؟ مبتذل هم به همين شکل مفهومش دگرگون شده. مثلا بسياري از برنامه هاي صدا و سيماي ايران خودمان به شدت مبتذل هستند چون هيچ نشاني از هنر ندارند و فقط تکرار مکررات هستند. خيلي از موسيقي هاي مجوزدار و پخش شده در رسانه هاي رسمي خودمان مبتذل اند زيرا فاقد هرگونه خلاقيت هستند. بسياري از مجريان تلويزيوني خودمان مبتذل هستند چون يکسره سخنان پيش پا افتاده را در گوشمان مي چپانند.
ارکستر تک نفره
در روزهاي نوروز، از بروبچ فک و فاميل تعدادي آلبوم هاي گل منگلي موسيقي، بلوتوث نموديم که تازه فرصت شده برخي را بنيوشيم. در اين بين يک خواننده ي خوش صدايي سخت ما را به خود مشغول نمود که ايشان با چه رويي آلبوم داده است! شما درنظر بگيريد علي آقاي دايي خودمان بخواهد خواننده شود! خب مشخص است ايشان هنوز هم در دنياي فوتبال حرف هاي زيادي دارند اما در بازار موسيقي گمان نکنم بتوان روي صدايش حساب کرد! اين آقاي خواننده ي ما هم در تلفظ برخي حروف، به شدت مشکل داشت اما از رو نرفته و اتفاقا کلي واژه هاي سين و صاد دار هم در ترانه هايش داشت که آن ها را شين و شاد دار مي خواند! خب فکر مي کنم اين آخرين تجربه ي ايشان در خوانندگي باشد و اگر يک وقتايي بخواهد کنسرت هم بدهد آي ضدحال خواهد خورد! حقيقت اين است که اين روزها هرکي از مامان جانش قهر کند مي تواند خواننده شده و به لطف اينترنت، صدايش را بدون هيچ مجوزي منتشر کند اما شنوندگان به اين سادگي از هر صدايي ستاره نمي سازند. بعضي صداها هست که به ضرب و زور تبليغ هم به خورد مخاطب نمي رود که نمي رود. آخر نمي شود که به زور، کسي را وادار به گوش کردن بعضي صداها کرد… – جان؟!…. بله از اتاق فرمان اشاره مي کنند که شايد هم بشود! خب بله در برخي ممالک گويا مي شود. حالا کار به استثناها نداريم. عرض ما کلي بود. فرض ما هم اين بود که در يک انتخاب آزاد، مردم به طور طبيعي به صداي ناهنجار يا مورد دار گوش نمي کنند. (البته باز هم کار به استثناها ندارم ها!) حالا اين همه آسمان و ريسمان بافتيم که بگوييم مثلا در يک قاره اي مثلا در يک کشوري مثلا در يک شهري بخواهند مثلا يک شهر،داري را انتخاب کنند که مثلا شهر- داري کند. حالا آيا مي شود مردم با صداي ايشان همنوايي کنند؟ آيا مي شود مردم براي بليط کنسرت ايشان پول بدهند؟ آيا مي شود… -جان؟… بله از اتاق فرمان اشاره مي کنند بله مي شود. خب ما کوتاه مي آييم. قربانِ شما تا ديداري ديگر.
