تاثير مبلمان شهري بر گسترش خشونت!؟
تاثير مبلمان شهري بر گسترش خشونت!؟

تاثير مبلمان شهري بر گسترش خشونت!؟   نيشابور را «دروازه شرق» و «ابر شهر » مي نامند. شهري که گذشته اي بس درخشان داشته است.اماامروزاز آن اعتلا و شکوه گذشته، چه اندوخته اي دارد؟ از کوچه باغ هاي مصفاي نيشابور که زبانزد خاص و عام بود چقدر باقي است؟ در سال 1382، معاون وقت فرماندار […]

تاثير مبلمان شهري بر گسترش خشونت!؟

 

نيشابور را «دروازه شرق» و «ابر شهر » مي نامند. شهري که گذشته اي بس درخشان داشته است.اماامروزاز آن اعتلا و شکوه گذشته، چه اندوخته اي دارد؟ از کوچه باغ هاي مصفاي نيشابور که زبانزد خاص و عام بود چقدر باقي است؟

در سال 1382، معاون وقت فرماندار نيشابور در مصاحبه اي با روزنامه ي خراسان، نيشابور را شهري افسرده مي داند و مي گويد: «نيشابور از افسردگي مفرط رنج مي برد».امروز نيشابور رکورددار بيماري قلبي، رتبه ي دوم ابتلا به سرطان در کشور،قتل و خشونت شده است.

بايد سپاسگزار کساني باشيم که با اطلاع رساني و ارايه تحليل ها و راهکارها،نقش ماندگاري در بيان مشکل و هشدار به شهروندان داشته اند و دارند. اما اگر نقش محيط زندگي و مبلمان شهري بر روحيات شهروندان را بپذيريم در اين نوشتارسعي مي نمايم از اين زاويه به واکاوي موضوع بپردازم.

 

نيشابور شهري است کوه پايه اي، با دوازده رودخانه دائمي، در دامنه ي بلندترين و پر ابهت ترين قله ي شرق ايران «بينالود». شهري جلگه اي که آن را «نگين سبز شرق» مي دانند. اما اين طبيعت زيبا امروز در کدامين قسمت شهر نيشابور، جلوه گري مي کند؟ کدامين باغ و بوستان نيشابور، شادي را به نيشابوريان هديه مي نمايد؟ آب هاي رواني که طراوت بخش روحيه گردشگران در باغ هاي «گلشن طبس» «ارم شيراز» و… هستند در کجاي نيشابور جاري اند و گردشگر که بماند! به کدام شهروند نيشابوري روحيه داده اند؟ چاه هاي عميق آب در شهرک هاي شمالي نيشابور (دانشگاه آزاد، پاستور و…) که پس از طي مسيري طولاني از زير خيابان هاي نيشابور به مزارع جنوب شهر مي رسند واز کنار بوستان هاي سرو (خيابان هفده شهريور) سيمرغ( جنب فرمانداري) باغ ملي و… مي گذرند؛ اصلاً رويت نمي شوند و آرام، بي صدا و پنهان در حرکت هستند. آيا امکان نداشت اين آب را به وسط فلکه ايران منتقل و از آن جا تا چهارراه راه آهن به صورت پلکاني جريان مي يافت وآن را زيباتر نمود؟

حفاظ و ميله هاي آهني که دور فلکه ايران کشيده اند بدان جهت است که شهروندان وارد خيابان نشوند و ملزم به عبور از پياده رو باشند. غافل از آن که امروز ميله هاي آهني را در زندان ها هم استفاده نمي کنند! آيا تاثير ميله هاي آهني که يادآور زندان است با آب اين مايه حيات و اين زنده کننده زمين برابر است . آيا مي شود منکر ميله هاي آهني و تاثير آن بر روح و روان آدمي شد؟ اگر روان شناسان معتقدند آکواريوم و آب نشاط بخشند به همان اندازه ميله هاي آهني در روح و روان تاثير منفي دارند.

باغ ملي آب اندکي که در استخر کوچکش وجود دارد به خاطر ماندگي، بوي نامطبوع و رنگ بدي دارد نه تنها نشاط بخش نيست بلکه نشاط را مي گيرد! بهتر نيست بازنگري در منابع آبي آن صورت گيرد و باغ هاي گلشن و ارمي در نيشابور هم جلوه گري نمايند.

در آن سوي باغ امين اسلامي طي تفاهمي چند سال پيش به شهرداري واگذار شده است،در عکس هاي هوايي 1380 خورشيدي درختان با نشاط و سرسبزند تا آن جا که ساختمان وسط باغ زياد به چشم نمي آيد و اين درختان سبز باغ هستند که چشم را مي نوازند. اما امروز باغ لخت و عريان شده است در تيرگان درختان چنار بجاي مانده، مهرگان را تداعي مي کنند و آغاز تابستان نيشابور، آغاز پاييز باغ امين اسلامي است.

گورستان هاي موجود در سطح شهر نيشابور چرا مانند پارک گلريز تبديل به بوستان نمي شوند؟کارخانه آسفالت را در شمال غربيِ شهرک هاي شمالي، احداث نموده اند جايي که مسير وزش بادهاي باران آور است که نشاط را به نيشابور مي آورند!در اين کارخانه که آسفالت ها در دماي بالا باز مي شود، چقدر آلودگي دارد؟از طرفي تنفس گاه نيشابور (بوستان و باغ بزرگ منابع طبيعي) براي ساخت مسکن هاي مهر موردتهاجم قرار مي گيرد و در آينده آن هم از بين خواهد رفت!

بوستان رياضيات نيشابور که در کنگره بزرگداشت خيام نيشابوري (1379 خورشيدي)مقدمات احداث آن به انجام رسيد؛ پس از گذشت حدود 15 سال- با اينکه در دوره اي با احداث آلاچيق و استخري بزرگ که قابليت قايقراني داشت – اينک به زباله دان نخاله هاي ساختماني تبديل شده و به همه چيز مي ماند الا يک بوستان!

سالمندان نيشابور به ياد دارند که جايگاه کنوني آلونک هاي فلزي ميزان باغات، روزگاري بوستانِ سرسبزِ پاچنار بوده است! پيشاني نيشابور که بايستي زيباترين نقطه آن باشد اينک در تصرف دستفروشان و ميوه فروشاني است که ابهت ابرشهر را نشانه گرفته اند! آيا شهرداري و شوراي محترم نيشابور تاکنون به اين معضل مهم فکر کرده اند؟ آيا مي دانند پيشينه تاريخي نيشابور چگونه در معرض خطر واقع مي شود؟ آيا نبايد براي اين معضل چاره انديشي کرد ؟و با احداث بازارچه اي که معرف ميوه هاو صنايع دستي اين شهر باشند و عطاري هايي که سلامتي را به مردم هديه نمايدآن را سامان داد؟ جانمايي چنين بازاري کار چندان دشواري نيست و تبديل ميدان باغات به همان ميدان پاچنار سابق که شکوه و عظمت دوباره نيشابور را تداعي نمايد مي تواند روح نيشابور را به آن بازگرداند.

توجه به اين موارد هر چند ساده مي تواند در ايجاد نشاط و شادي و کاهش معضلات موثر باشد. آيا بهتر نيست به جاي اينکه هر روز شاهد وقوع حادثه اي تلخ باشيم شاهد احداث پارک و بوستاني زيبا در سطح شهر باشيم؟

تا وقتي ديگر

نوشته شده توسط : سعید کلانی