شهرباغ يا خيال تکرار مينياتوري تهران
شهرباغ يا خيال تکرار مينياتوري تهران

نيشابور بر سر انتخاب: شهرباغ يا خيال تکرار مينياتوري تهران آنچه امروز احساس مي شود دوگانگي در نگرش و تصميم گيري در سياستهاي شهرسازي شهري همانند نيشابور است . اين دوگانگي در تفکر باعث استنباط هاي دوگانه شده و سبب سر در گمي در سياست گذاري و برنامه ريزي شهري و شهرسازي در همه جوانب […]

نيشابور بر سر انتخاب:

شهرباغ يا خيال تکرار مينياتوري تهران

آنچه امروز احساس مي شود دوگانگي در نگرش و تصميم گيري در سياستهاي شهرسازي شهري همانند نيشابور است . اين دوگانگي در تفکر باعث استنباط هاي دوگانه شده و سبب سر در گمي در سياست گذاري و برنامه ريزي شهري و شهرسازي در همه جوانب شده است و نيز باعث سوء برداشتها و گاه بر کناريها و بد پنداريها شده است.

امروز بايد مشخص شود که سياست و برنامه ريزي شهرسازي، شهري مانند نيشابور که در دشتي وسيع با جمعيتي نزديک به يک ميليون نفر را با روستاها و شهرکها و شهرهاي کوچک پيرامون تجربه مي کند به چه سمت و سويي است.

وقتي کودک بودم از پشت بام خانه همه پشت بامهاي کاهگلي و مسجد جامع و ده طبقه از همه سو ديده مي شد.

ساختمانها همه يک طبقه بود . شهر بدون وجود کارخانه فولاد و توانير و اتومبيلهاي بسيار، چهره اي دوست داشتني با کوچه باغها و صداي پرندگان داشت و امروز صحبت از آن است که فلکه و ميدان ديگر معنايي در شهرسازي ندارند و محدوديتهاي شهرهاي اروپايي و يا آسياي جنوب شرقي را مطرح مي نمايند که حتي بايد تابلو مغازه ها چهره ديگري داشته باشد.

امروزنيشابور در مرحله تصميم گيري است و قبل از همه ابتدا بايد مسئله حل شود که: آينده نيشابوربايد مانند دو هزار و اندي سال ديرينه حياتش، عبارت از شهر باغ اما با متدي مدرن که طبيعت خود آنرا مي سازد و يا دنباله روي از سياستها و الگو بر داريهاي شهري همانند تهران. آيا ما مي خواهيم به سمت شهر باغ سازي و گسترش شهر در جهت زمينهاي ديم يا غير قابل کشاورزي که به علت کم آبي باير مانده در قالب شهر باغ برويم .

با توجه به اينکه نفت رو به کم شدن مي باشد و انسان دوباره نيازمند زمين مي شود واين سيل بي رويه مصرف که هر نفر از ما به اندازه يک فيل با خودروها يمان و ديگر امکانات رفاهي انرژي مصرف مي کنيم و با کم شدن

استخراج نفت و پر هزينه شدن هزينه استخراج صداي آن در آينده نزديک در خواهد آمد و اگر نفت هم داشته باشيم هزينه حفظ و امنيتش ديگر بالاست.

تکنولوژي در دهسال يا پانزده سال آينده اجازه خواهد داد که هر چند خانواده با خريد يک دستگاه تصويه آب فاضلاب خانگي بتوانند آن را صرف آبياري باغي کوچک و توليد برق براي مصرف داخلي خانه نمايند. همان گونه

نمونه هاي آزمايشي آن در آفريقاي جنوبي هم اکنون دارد تجربه مي شود.

آيا سياستهاي خاص عدم گسترش شهر با محدوديتهاي تجاري ادامه خواهد داشت و بدين ترتيب خيابان اصلي شهر به محل ازدهام اتومبيلها و پاساژها تبديل مي شود و مساحت شهر قديم را يکپارچه خواهند پوشاند و شاهد شهري با حيات دوازده ساعته در شبانه روز خواهيم بود و از ساعت نه شب شهر متروکه مي گردد و حيات در شهرکها و روستاهاي اطراف که ديگر هويت روستا را هم ندارند ادامه خواهد يافت.در اين صورت وجود ميدان معنا ندارد و از هم اکنون تخريب همه ساختمانها را در محدوده شهر قديم براي احداث بزرگ راهها زير گذرها در دهسال آينده بايد در نظر گرفت البته اگر با وجود بحرانها بودجه اي براي تهران سازي در مقياس کوچکتر وجود داشته باشد.

اين سوال اساسي است که شهرداري و مسئولين شهري بايد در خط مش شهرسازي شهري همانند نيشابور پاسخي براي حداقل خودشان بيابند و تمام سمينارها بايد در اين جهت باشد بعد به فکر آرمان شهر و زيبا سازي شهري و رعايت اصول محدوده شهر قديم باشند.

همچنين در قالب تهران شهر شدن،هويت امروز شهري معنا ندارد. بايد خاطره ها و گذشته را فراموش کرد اما در قالب شهر باغ از هم اکنون شهرداري بايد از سودهاي آني خود صرف نظر کند و با احداث شعبه هاي بانکي و قرض الحسنه ها و دفاتر ادراي و شهرداري در شهرکهاي مسکوني اطراف شهر و دادن امتيازاتي براي پاساژهاي تجاري در شهرکها اجازه گسترش اماکن تجاري را در اطراف شهر به صورت پايدار بوجود مي آورد در اين صورت شهر قديم آرامش را دوباره تجربه مي کند و ترافيک و سر و صدا از ميان خواهد رفت.

در اين صورت قيمت مغازه ها و عوارض شهري در محدوده شهر قديم کاهش خواهد يافت و سياست شهرسازي، سياست تعادل و نه تمرکز خواهد بود در اين حالت ميدان و تابلو مغازه ها مانند قديم معنا خواهد داشت و در سالهاي آينده کوچه باغهاي شهر دوباره احياء مي گردد و مي توان بدون ترس از اتومبيلها با دوچرخه اين طرف

آن طرف رفت و کودکانمان طعم آرامش نيشابور را همانند کودکي ما تجربه خواهند کرد زيرا زماني همه اين دشت شهر واحدي با محله هاي متفاوت در فاصله ميان باغها از هم بوده است.