عکاس مستند اجتماعی « ویویان مایر» عکاسی بود که زندگی ناشناخته و اسرار آمیز او بعد از مرگش جهان را شگفت زده کرد. مایر در سال ۱۹۲۶ از پدری اتریشی ومادری فرانسوی در ایالت نیویورک متولد شد. او در کودکی پدر ومادرش را از دست داد و چهل سال به عنوان پرستار بچه در خانه های مردم […]
عکاس مستند اجتماعی
« ویویان مایر» عکاسی بود که زندگی ناشناخته و اسرار آمیز او بعد از مرگش جهان را شگفت زده کرد. مایر در سال ۱۹۲۶ از پدری اتریشی ومادری فرانسوی در ایالت نیویورک متولد شد. او در کودکی پدر ومادرش را از دست داد و چهل سال به عنوان پرستار بچه در خانه های مردم در محله نورت شور شیکاگو مشغول بود. کسی که تمام عمرش تنها زندگی کرد و ازدواج نکرد. او در اوقات فراغت مدام در کوچه پس کوچه ها پرسه می زد و به عکاسی مشغول بود. این عکاس در طول عمر خود بیش از یک صد و پنجاه هزار نگاتیو و صدها حلقه ،فیلم ظهور نشده در ماهعسل چهل سالهی عکاسی خود به جا گذاشت که بیشتر از مردم و معماری شهرهای نیویورک، شیکاگو و لسآنجلس بود.
مایر به اکثر نقاط جهان سفر کرد حتی به نقاط صعب العبور از جمله روستاهایی که در ارتفاعات کوهای آلپ بود، رفت و عکاسی کرد . اما این که چرا آثار مایر در زمان حیاتش از دیدگان جامعهی آمریکا ،گالری ها ،مجلات و خبرگزاریهای جهان پنهان ماند ، کسی چیزی نمیداند. در طول زندگی او عکسهایش ناشناخته ماند و در هیچ جای دنیا چاپ نشد. نهایتا مایر در زمستان ۲۰۰۸ در یکی از خیابانها ،پایش روی تکه یخی لیز خورد و سرش در معرض ضربه ای قرار گرفت که باعث مشکلات مغزی برای وی شد . او چون کسی را نداشت بعد از یک دوره نقاهت در بیمارستان وی را به خانه سالمندان بردند تا اینکه درسال ۲۰۰۹ چشم از جهان فروبست .
پس از مرگ مایر، نوبت پرسه زدن عکاسان معروف آژانس های عکس ،گالری داران و کلکسیونر ها در شهرها ،کوچه ها و خیابانهای آمریکا شد که به دنبال آثاراین عکاس میگشتند. دو کلکسیونر معروف«ران اسلتری» و «رندی پرو» به جستجوی آثار او پرداختند و بعد از ۲ سال تجسس، سرانجام رد گنجینهی پنهان او را در خانهاش در یک انباری پیدا کردند. آن ها زمانی که وارد خانهی مایر شدند به کلکسیون عجیبی برخورد کردند از دندان های مصنوعی او گرفته تا لباسهای کودکی ،بلیط اتوبوس ،کفشهای کودکی ،چک ها و حوالههای دولتی که سال ها از موعد آن گذشته بود تا هزاران دلار پول نقد اما چیزی که برای این دو کلکسیونر مهم بود آثار هنری او بود. در حین جستجوی وسایل شخصی ناگهان چندین چمدان بزرگ پیدا شد که پر از نگاتیو وفیلم های ظهور نشده تا انواع دوربین های عکاسیاش بود.
عکسهای مایر اولین بار در ژوئیهی ۲۰۰۸ به وسیلهی اسلتری در اینترنت منتشر و به سرعت همه گیر شد آثار مایر نزد بزرگترین عکاسان ومنتقدان دنیا مورد ستایش قرار گرفت. پس از آن کارهای مایر در بهترین گالریهای معتبر جهان در آمریکای شمالی و جنوبی، اروپا و آسیا به نمایش گذاشته شد به طوری که خیلی عکاسان ومنتقدان بر این باور بودند تا به امروز هیچ یک از آثار عکاسی در جهان این چنین مورد استقبال مخاطبان و منتقدان قرار نگرفته است .
آثار مایر امروزه با قیمت های نجومی در گالریهای معتبر جهان خرید و فروش میشود . بعد از مرگش زندگی و کارهایش سوژه کتابها و فیلمهای مستند شد در همان زمان فیلم مستندِ در جستجوی ویویان مایر ساخته شد. این فیلم مستند نامزد جایزهی اسکار بهترین فیلم مستند از هشتاد و هفتمین دورهی جوایز اسکار بود.
اثری که مشاهده می کنیم یکی از مشهورترین آثار ویویان مایر است. در کادر مربع و سیاه و سفید مایر، کالسکهای را می بینیم که گویا دو زوج جوان در کابین آن برای هم دلبری میکنند. اثری بسیار شاعرانه که میتوان برایش دنیایی شعر عاشقانه سرود. بیشتر پیش زمینهی اثر را سیاهی های مطلق پر کرده است ، اما مایر چه زیبا و هنرمندانه اثر را خلق کرده که در اولین نگاه چشم مخاطب به صورت این زوج گره میخورد! کالسکهای که مانند یک گلدان سیاه در درونش دو شاخه گل زیبا روییده است. شاید اشارهی مایر به این باشد که عنصر عشق هیچ جغرافیا و یا رنگ تاریکی را نمیشناسد، عنصری پاک و دلربا که روح انسان را میپرورد و در هر شرایط سخت و دشواری میتواند باعث شکوفایی انسان باشد.
در سمت چپ تصویر در تیر رأس نگاه مخاطب چرخ کالسکه ، میتواند اشارهای باشد به چرخهی روزگار، گویا تمام انسانها در گردونهی این چرخ طبیعت خواسته و یا ناخواسته میچرخند. در این اثر مایر،یک طنز تلخ هم دور از ذهن نیست! تلخی این اثر را میتوان درشکه چی دانست که در سمت چپ، پشت به این قصهی عاشقانه کرده تا درشکه چی که در بالای سر این دو زوج با کلاه سیاه ایستاده و با حسرت زندگی از دست رفتهی خود را مرور می کند؛ دانست.
به یقین این اثر، متضاد با زندگی مایر که یک عمر تنها بود وکسی نبود تا برایش دلبری کند، نیست. این اثر را میتوان در شاخهی عکاسی لحظهی قطعی دانست. در بک گراند تصویر، ساختمان های سر به فلک کشیدهای را میبینیم با ترکیب بندی و فرم های یک دست به طوری که تراکم این سازه ها برای مخاطب فشار و اسارت انسان را تداعی میکند. اما پیش زمینهی تصویر، خلاف واقعیت پس زمینه را تداعی می کند. با این که ارتفاع کالسکه نسبت به ساختمان ها بسیار اندک است اما نمیتوان انکار کرد
که عشق و گرمی زندگی در کابین کالسکه موج میزند. به یقین که این زوج شادی را از اسارت و تراکمی که در بک گراند تصویر دیده میشود، به درون جامعه به ارمغان آوردهاند.
عکاس : ویویان مایر
- نویسنده : رضا معتمدی
- منبع خبر : خیامنامه