در شماره قبل و نخستین سفر از سلسله گزارش «کوچه باغ و عمارت های تاریخی نیشابور»، ضمن معرفی باغ ملی و قیاس با باغ ایرانی؛ به بررسی معضلات و ارائه راهکار برای حل آن پرداختیم. در این گزارش همراه با شما به حوالی نیشابور و دور از مرکز شهر سفر می کنیم. آنجا که امروز […]
در شماره قبل و نخستین سفر از سلسله گزارش «کوچه باغ و عمارت های تاریخی نیشابور»، ضمن معرفی باغ ملی و قیاس با باغ ایرانی؛ به بررسی معضلات و ارائه راهکار برای حل آن پرداختیم. در این گزارش همراه با شما به حوالی نیشابور و دور از مرکز شهر سفر می کنیم. آنجا که امروز شاید منطقه ای کوچک! اما تاریخی کهن دارد. «قلعه لک لک آشیان» از جمله قلعه های تاریخی نیشابور است که در ۱۲ تیرماه ۱۳۸۴ با شماره ۱۲۰۶۲ به ثبت ملی رسیده است.
ایران کشوری است وسیع و مردم آن از دیرباز تا به امروز، در نقاط مختلف، زندگی کاملا مستقلی داشتند وبه همین دلیل در هر گوشه از این کشور پهناور و زیبا میتوانیم شاهد حضور آثار باستانی و فرهنگی گوناگونی باشیم. در مورد قلعه های ایران نیز همین طور است. در هر گوشه و دیار از کشورپهناورمان ، قلعههایی زیبا با قدمت تاریخی حضور دارند که دارای ساختار منحصر به فردی هستند. هر کدام از این قلعه ها به شکل خاصی ساخته شده و کاربرد منحصر به فردی دارند.
نیشابور شهری به بزرگی بسیاری از مراکز استان ها است، قدمت تاریخی آن نیز مثال زدنی است. در این شماره درصدد هستیم تا علاوه بر معرفی یکی از قلعه های تاریخی نیشابور، به تاریخچه قلعه ها و کاربردهای آن ها در گذشته ای نه چندان دور بپردازیم. برای آگاهی از تعداد قلعه های ثبت شده و ثبت نشده ی ملی در نیشابورسراغ معاون اداره ی میراث فرهنگی رفتیم. هادی شریفان در این رابطه گفت: در نیشابور ۱۲ قلعه ثبت ملی شده داریم که عبارتند از : قلعه شیشه، وزیر، جلال آباد، شورگز، لک لک آشیان، تپه چنگی، چهار گوشلی، کهنه کلیدر، فتح آباد، دختر، رضی و چکنه قلعه. وی افزود به علت تعدد قلعه ها در نیشابور و ناشناخته بودن و عدم دسترسی و کمبود نیروی منابع انسانی در ثبت آن ها، از ارائه رقم دقیق و اسامی قلعه ها در معذوریت هستیم؛ امیدواریم در آینده ای نه چندان دور با معرفی تمامی این گنج های پنهان، مرتبه ای دیگر به نیشابور و پیشینه تاریخی آن افتخار کنیم.
قلعه لک لک آشیان
قلعه لک لک آشیانِ افسانهای نیشابور، داستانهای ناگفتهای را در دل خود دارد. این دژ با برج وباروهای بلند و مستحکم و معماری خاص خود، پاسدار خاطرات روزگاران گذشته است. داستانهای عشق و شجاعت، امید و ناامیدی، در سایهی این قلعه چون ابرهایی گرد آمدهاند که بر فراز آن در حال گذراندن سپیدهدمی نو هستند. دیوارهای بلند و باریک این دژ، به پاسداری از فرهنگ و هنر مردمان نیشابور متاخر پرداخته و لحظاتی جاودانه را در خود محصور کرده است. در هر گوشهی این قلعه، میتوان صدای گام های نیاکان را شنید و خاطرات شکفتن گلهای امید در باغهای این دژ و آرامش در دل دشتهای نیشابور، فراموشنشدنی است. اکنون، قلعه لک لک نه تنها فضایی برای گردش و تماشا است، بلکه محلی برای یادآوری هویت و افتخاری است که بسیاری برای آن جنگیدهاند . هر بار که به این دژ خیره میشویم، گویی صدای نسیم را میشنویم که با خود قصههای عشق و فداکاری را به گوش ما میرساند. قلعه لک لک، همچنان ایستاده، انعکاسی از روح استقامت و زیبایی است؛ یادگاری از تاریخ که سرود زندگی را با نغمههای دلنواز لک لکها به طنین درآورده است.
قلعهی لکلکآشیان، در روستای لکلکآشیان بخش مرکزی شهرستان نیشابور و در ۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر نیشابور و در حدود ۵۰۰ متری جنوب شرقی تپهی تاریخی طربآباد واقع شده است. قرائن و شواهد موجود، قدمت قلعه را به دورهی قاجاریه میرساند. هر چند این اثر بر روی اراضی نیشابور کهن ایجاد شده که در دوران اسلامی، عمران و شکوفایی خاصی داشته است. قلعهی لکلک آشیان به کلاغآشیان نیز معروف بوده است. اما به گفتهی اهالی منطقه، در گذشته در این محل، درخت سروی وجود داشته و لکلکی بر روی آن، لانه ساخته و سکنی گزیده بود. تا اینکه در یک شب سرد زمستانی، بر اثر برودت و سردی و برف شدید، این مکان را برای همیشه ترک نموده است و از آن زمان، این محل در افواه مردم به نام لکلکآشیان معروف شده است. قلعهی لکلکآشیان نیز همانند قلاع قدیمی، از مجموعههای متشکل از حصار و بارو، برجهای دیدبانی و ورودی و محوطهی داخلی قلعه است. این بنا با فرم هندسی مربعشکل و به ابعاد ۶۵ در ۶۵ متر و مساحت بیش از ۴۲۰۰ متر مربع، هنوز پابرجاست و خودنمایی میکند.
درجوار قلعه لک لک آشیان یک حمام قدیمی با قدمت ۳۰۰ ساله ویک مسجد قرار دارد که برجاذبه های این قلعه تاریخی می افزاید
وضعیت موجود، معضلات با نگاهی
به آینده
قلعه لک لک آشیان امروزه دارای مشکلات مختلفی است از قبیل بی توجهی و تخریب تدریجی و تبدیل آن به زباله دانی و عدم استفاده از این قلعه به عنوان یک فرصت گردشگری . نبود بودجه کافی برای مرمت و نگهداری این بنا به مرور زمان باعث خرابی و ناپایداری ساختارهای آن شده است. همچنین حضور معدود گردشگران و عدم رعایت نکات زیستمحیطی به بروز مشکلات منجر شده است.
برای بهبود وضعیت حاضر، میتوان به تدوین برنامه جامع مدیریتی اشاره کرد که شامل ارزیابی و مرمت بنا، ایجاد مسیرهای گردشگری مشخص، نورپردازی صحیح و متناسب و کاهش تردد در مناطق آسیب پذیر باشد. استفاده از فناوریهای نوین در مدیریت گردشگری مانند اپلیکیشنهای موبایلی برای جذب و راهنمایی گردشگران میتواند ارتباط بهتری برای معرفی اثر به مسافران و بازدیدکنندگان برقرارکند. همچنین، برگزاری جشنوارهها و رویدادهای فرهنگی به جذب بازدیدکنندگان و ترویج فرهنگ محلی در منطقه کمک می نماید. برنامههای آموزشی و کارگاههای مرتبط با تاریخ و فرهنگ منطقه، میتواند ساکنان محلی را به حفاظت از این میراث ترغیب کند. در نهایت جذب کمکهای مالی و فنی به ویژه از گروههای حمایتی حفظ میراث فرهنگی نیز میتواند تأثیر بسزایی در بهبود وضعیت قلعه لک لک آشیان و محیط پیرامون آن داشته باشد. این اقدامات نه تنها به حفظ میراث فرهنگی کمک میکند بلکه به بهبود اقتصادی و اجتماعی مردم محلی نیز خواهد انجامید. اگر بخواهیم ایدههای عملی و کاربردی در راستای بهبود کاربری قلعه را ارائه دهیم، می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
- توسعه گردشگری تجربهگرا : بازدید از قلعه و شرکت در کارگاه های آموزشی محلی
- برگزاری رویدادهای فصلی: فستیوالهای برداشت محصولات و جشنهای نوروزی با موسیقی و صنایع دستی.
- تسهیل دسترسی به قلعه: ایجاد زیر ساخت های دسترسی و ارائه تورهای رایگان
- فروشگاه محلی: دایر نمودن فروشگاه های صنایع دستی و محصولات خوراکی محلی
- برنامههای گردشگری پایدار: آموزش ویژگی های سفر پایدار و ایجاد باغ های بومی
- ایجاد فضای اجتماعی: راه اندازی کافه های محلی و پروژه های هنری عمومی
- فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی: برگزاری شب های ادبی و هنری و دعوت از نویسندگان محلی
امید است با اجرای این برنامهها، قلعه به مرکزی فرهنگی و گردشگری جذاب تبدیل شده و به اعتلای فرهنگ محلی و رشد اقتصادی منطقه کمک کند.
گذری بر قلعه های تاریخی
قلعههای تاریخی، به عنوان نمادهایی زنده از دورانهای باستان و میانه که در روزگاران پرآشوب و پرالتهاب ساخته شدهاند، تجسمی از عزم و اراده انسان برای ایستادگی در برابر خطرات طبیعت و دشمنان به شمار میآیند. این دژهای چشمنواز، گاهی بر بلندیهای کوهها و گاهی در کنار دریاها بنا شدهاند و هر یک با آیینها، مراسمها و داستانهای خود، پردهای از زندگی مردم زمان خود را به تصویر میکشند. برای مثال، قلعهی اسماعیلیان در الموت ایران، نه تنها پناهگاه عشایر و مرزبانان بود، بلکه پرچمداری از تسلط و علم در برابر ظلم و ستم نیز محسوب میشد.
معماری این قلعهها گواهی بر نوآوریهای مهندسی در دوران خود است؛ دیوارهای قطور و برجهای دیدهبانی آنها در عین زیبایی، به شدت طراحی شدهاند تا از نفوذ دشمنان جلوگیری کنند. در هر گوشه از این دژها میتوان نشانهها و هنرهای گذشته را مشاهده کرد: طاقهای زیبا، نقاشیهای دیواری و حکاکیهای پرجزئیات که انعکاسی از ذوق مردمان آن دوران است.
علاوه بر جنبههای دفاعی، قلعهها مکانی برای رونق فرهنگ و هنر نیز بودهاند. درون دیوارهای آنها زندگیهای خانوادگی، مراکز تجاری و حتی محافل علمی و ادبی جریان داشته است. قلعههای تاریخی، نه تنها به عنوان یادآوری از روزهای پرشکوه گذشته، بلکه به عنوان کانونهای فرهنگی و هویتی، امروزه به جهانیان نشان میدهند که چگونه انسانها با استفاده از خلاقیت و پشتکار امرزوی به مقاومتی در برابر زمان و حوادث طبیعی پرداختهاند.
قلعهها به واقع گنجینههای گرانبهایی هستند که میتوانند ما را با داستانهای شنیدنی از شجاعت، مقاومت و زیبایی شناسی آشنا کنند و درک عمیق تری از خود و تاریخمان شکل دهند.
این بناهای شاهکار بسیاری از افسانهها و رویدادهای تاریخی گوناگوناند. ابرهایی از آزادی و ایستادگی، غمها و شادیها، امیدها و ناامیدیها در پیچ و خم دیوارهای آنها به تصویر کشیده شده است. قلعه الموت با حماسههای اسماعیلیان و قلعه گنجنامه با داستانهای عاشقانه و دلاوریهای بیپایان، برگی از تاریخ را ورق میزنند. به عبور از کریدورهای تنگ و تاریک این دژها، انسان به یاد خاطراتی میافتد که بر زندگی گذشتگان سایه افکنده و پیوندی ناگسستنی بین نسل ها به وجود آورده است. این دژها نه تنها کارکردی نظامی داشتند، بلکه برخی از آنها به عنوان مراکز فرهنگی و ادبی نیز عمل میکردند، جایی که شاعران و فلسفهدانان در پناه دیوارهای محکم آن، برای ترویج علم و هنر تلاش میکردند. قلعهها همانند کتابهای زندهای هستند که در صفحات لبریز از راز خود، تاریخچهای غنی و پربار را گنجاندهاند. امروزه، این گنجینهها نه تنها میعادگاه گردشگران و پژوهشگران، بلکه به عنوان نشانههایی از هویت و افتخار ملی در دل هر سرزمینی جاودان باقیماندهاند، یادآور شجاعت، زیبایی و آرزوهای نسلهای گذشته که با عزم و اراده، برای زندگی و فرهنگی که اکنون ما را به هم مربوط میکند، مبارزه کردند. در لحظههایی که با نگاهی به این دژها میاندیشیم، گویا صدای ذرات خاک و سنگها میگوید: ما تاریخسازان این سرزمینیم، داستانگویان سفرهای دور، و گواه بر عشق و کوشش انسان به حفظ زمین و میراث فرهنگیاش.
نگاهی بر واژه قلعه
در فرهنگ فارسی قلعه به معنای حصار بلند و پناهگاه است که بر فراز کوه یا جای بلند ساخته می شود. این قلعه ها در بلندی ها، نقاط خارج از دید مهاجمان، اطراف شهرها و روستاها، با هدف امنیت و حفاظت ساخته میشده است. سازه ها اغلب به صورت قایم الزاویه طراحی شدند. در ایران این مساکن حصار دار از ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد با نقشه های مختلف ساخته شد. قلعه های دوره پارتین ایرن باستان هنوز موجود است.
مصالح ساخت قلعه
شرایط جغرافیایی و اقتصادی، وسعت مرزها، از عوامل تاثیر گذار در استفاده از مصالح بوده است. خشت خام در کنار استفاده از لاشه سنگ و ملات گچ، از رایج ترین سنت های ساختمان محلی بوده است. استفاده از سنگ های قالب تراش خورده خصوصا برای دیوار کشی، نیز، مورد اسسقبال بوده است.
قلعه ها از نظر اقلیم
- قلعه های کوهستانی : این قلعه ها با پلان نامظم در بستر مسیرهای طبیعی و صعب العبور ساخته میشدند.
- قلعه های دشتی و جلگه ای : این بناها را میتوان به عنوان شکل اولیه و مرکز و هسته شهر ها دانست. معمولا در کنار رودخانه ها، راه های مهم و قنوات ساخته می شدند و اغلب بلند تر از محیط مجاور خود بودند.
ارگ چیست؟
از آنجا که در این گزارش به معرفی تاریخچه قلعه ها می پردازیم، بر خود لازم می دانیم تا تصویری جامع و همه جانبه را ارائه دهیم. درنگاه بسیاری از ما، دو واژه ارگ و قلعه مترادف به نظر می رسند؛ با این حال، خالی از لطف نیست بدانیم دو واژه از حیث هایی متفاوت هستند. ارگ واژه ای پهلوی به معنای دژ است که سازه ای با دیوارهای محکم و محل استقرار پادشاهان، نظامیان و خدمه بوده است و همچنین مرکزی برای فعالیت های اداری و سیاسی شهر. یونانیان این دژها را بر فراز بلندی یا کوه می ساختند و به آن اکروپولیس یا (ارگ شهر) می گفتند. ارگ یا حاکم نشین، مهم ترین مرکز حکومتی بوده است. ارگ در لغت به معنی قلعهای کوچک است که درمیان قلعهای بزرگ بسازند و دارای برج و بارو باشد. ارگ در اصطلاح به معنی اقامتگاه فرمانرواست لذا به مکانی گفته میشود که در آن فرمانروای شهر، ایالت یا کشور اقامت داشته باشد و در این مکان به اداره امور حکومتی میپردازد. ارگ ها، ساختمانهای بلند و محصوری اند که در معماری قدیم کاربرد داشتند. اما تمام ارگ ها بر فراز بلندیها ساخته نشده اند، برای مثال، ارگ تهران و شیراز که در فضای هموار بنا شده اند. قدمت ارگ درایران طبق کاوش های باستان شناسی هم زمان با ایجاد شهرهاست. تفاوت ارگ و قلعه درارتباطشان با شهر مشخص می شود ارگ قسمتی از شهر بوده در صورتی که قلعه بنایی مستقل از شهر و بیشترکاربری نظامی داشته است مانند قلعه الموت. در دوره ساسانیان به فرمانده ارگ و یا قلعه( ارگبذ ) می گفتند، ولی بعدها این عنوان به یکی از مقامات عالی لشگری داده شد.
- نویسنده : آسيه اميني
- منبع خبر : خیامنامه