فاطمه رضایی: قرار است با هم سری به یک مدرسه بزنیم و با یک دانشآموز آشنا شویم. دانشآموزی که مادرش تا بیست سال بعد به او نگفت که در همان کلاس اول دبستان از مدرسه اخراج شده است، فقط گفت میخواهد او را به مدرسه دیگری ببرد که بیشتر دوستش داشته باشد! کتاب «توتوچان دخترکی […]
فاطمه رضایی: قرار است با هم سری به یک مدرسه بزنیم و با یک دانشآموز آشنا شویم. دانشآموزی که مادرش تا بیست سال بعد به او نگفت که در همان کلاس اول دبستان از مدرسه اخراج شده است، فقط گفت میخواهد او را به مدرسه دیگری ببرد که بیشتر دوستش داشته باشد! کتاب «توتوچان دخترکی آن سوی پنجره» قصهی کودکیست با تمام ویژگیهای خاص و معمول یک کودک که هرگز نخواسته پا در چارچوب سفت و سخت جهان اطرافش بگذارد. جهان خودش را دوست داشته و شاید اگر بزرگتر بود هرگز زیبایی جهانش را برای آدمهای اطرافش توصیف نمیکرد. اما شجاعت و جسارت یک کودک، او را به سمتی میبرد که خودش را بدون سانسور ابراز کند. توتوچان قصهی بچههاست برای بچهها، برای بزرگترها. او که در جهانِ ساختهٔ دست آدمبزرگها جا نمیگیرد؛ از آن بیرون رانده و به بهشت پا میگذارد. مدرسهای برای بچهها. بهشتی که آقای کوبایاشی برای بچههایی خوشبخت ساخته. مدرسهای خاص و دلچسب برای کودکانی که میتوانند در جهانشان زندگی کنند و درس بخوانند. آنچه دوست دارند بخوانند و تجربیاتی را کسب کنند که دیگران از آنها محرومند. توتوچان روایتیست که خواندنش لذتی عمیق دارد و تصور زندگی کردنش رویایی بهنظر میرسد. کتابی خواندنی برای تمام کسانی که روزی کودک بودهاند و حالا با کودکان سرو کار دارند.
کتاب «توتوچان دخترکی آن سوی پنجره» نوشتهی «تتسوکو کورویاناگی» است که نشر نی در ۱۹۴ صفحه منتشرش کرده و قیمتش هم ۱۴۰هزارتومان است.
لاشهی لطیف
مینا مژدکانلو: منتقد نیویورک تایمز دربارهاش مینویسد «درست از لحظهای که کتاب را در دست میگیرید، خودتان را هم لرزان و ترسان در صف سلاخی میبینید و شک ندارید آنچه پیش رو دارید ذرهای از آنچه پشتسر گذاشتهاید بهتر نخواهد بود.»
داستان اینطوری شروع میشود که یک ویروس لعنتی جهان را دربر میگیرد و بعد از آن سکوت. سکوتی از جنس نبود حیوانات. و بعد مردمی که به آدمخواری روی میآورند و «راس» را تولید میکنند! انسانهایی بیگناه که فقط برای خوردن به وجود آمدهاند و به چشم یک تکه گوشت مبادله میشوند از قصابخانهها به آزمایشگاهها و شکارگاهها جابهجا میشوند. حتی در بدو تولد، تارهای صوتی خود را از دست میدهند و آنجاست که ذات بشری سقوط میکند شاید نوبت پیروزی شر به خیر رسیده باشد.
«لاشهی لطیف» در کنار داستان هنجارشکن و کوبندهی خود که میخواهد آدمیزاد را یکباره روبروی یک آیینه قرار داده و با ذات نازیبای خود روبرو کند پای اخلاقیات و احساسات را نیز به بازی میکشد و یکی از زیباترین کتابهای حال حاضر را پدید میآورد.
«لاشهی لطیف» نوشتهی آگوستینا باستریکا است که نشر چشمه با ترجمه سحر قدیمی منتشرش کرده است. ۲۱۸ صفحه دارد و قیمتش هم ۲۳۰هزارتومان است.
فکر آزادی
مهرنوش چمنی: من این هفته به سراغ کتابی از فریدون آدمیت رفتهام با عنوان «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت» و برایتان بخش کوتاهی از آن را انتخاب کردهام. بخشی از متن میرزا ملکمخان در دفتر قانون: «یک خبط کلی ما نیز این است که علوم مملکتداری را آسانتر از ادنی صنعت میشماریم. مثلا به وزرا میگوییم بیایید شما از برای دولت یک شمع کافوری بسازید. همه میخندند و میگویند نمیتوانیم. بعد میگوییم بیایید شما ایران را نظم بدهید. فیالفور همه فریاد میزنند که ما حاضر هستیم و بهتر از همه کس میتوانیم از عهدهی این کار برآییم. و هیچکس نمیپرسد که آقای وزیر، علم تنظیم ایران از کجا آسانتر از ساختن شمع کافوری شد؟ شما میگویید چون درس نخواندهام و چون در کارخانه کار نکردهام، نمیتوانم شمع کافوری بسازم. پس بفرمایید این درس تنظیم را در کجا خواندهاید؟»
این کتاب را انتشارات گستره در ۲۸۶ صفحه و با قیمت ۱۸۰ هزارتومان منتشر کرده است.