نعمت احمدی کارشناس مسائل سیاسی متاسفانه آقای روحانی مدتی است که رویه عجیبی در سخنرانیهای مختلف در پیش گرفته است. او در مراسمی حرفهایی میزند و بعد به واسطه دیدن بازخورد کلامش در رسانهها و مطبوعات در سخنرانی بعدیاش صد و هشتاد درجه رویکردش را نسبت به موضوع مطرح قبلی تغییر میدهد. نمونه این موضوع […]
نعمت احمدی
کارشناس مسائل سیاسی
متاسفانه آقای روحانی مدتی است که رویه عجیبی در سخنرانیهای مختلف در پیش گرفته است. او در مراسمی حرفهایی میزند و بعد به واسطه دیدن بازخورد کلامش در رسانهها و مطبوعات در سخنرانی بعدیاش صد و هشتاد درجه رویکردش را نسبت به موضوع مطرح قبلی تغییر میدهد.
نمونه این موضوع سخنان و انتقادات انتخاباتی رییسجمهور بود. آقای روحانی تاکید داشت که شورای نگهبان با این ردصلاحیتها کیفیت انتخابات را پایین میآورد اما دیدیم که در نشست خبری خود خلاف این موضوع را گفتند و اعلام کرد ندکه انتصابات در زمان شاه بوده است. متاسفانه ثبات گفتمانی در بین مسوولان ما نیست. اگر میبود دچار این همه تناقضگویی از جانب آنها نمیشدیم. آقای حاجیزاده صبح چهارشنبه میگوید که وقتی از قرارگاه غرب میآمده تلفنی به او خبر دادند که اشتباه انسانی در سقوط هواپیمای اوکراینی رخ داده. حاجیزاده اعلام کرد که موضوع را به اطلاع رسانده اما در آن مدت سه روز، هم هواپیمایی، هم سخنگوی هیات دولت و هم آقای آشنا اصرار میکنند که قصه چیزی دیگر است. بعد از سه روز آنچه را که در صبح چهارشنبه میدانستند اعلام میکنند با آن هزینههای سرسامآوری که در بعد جهانی میتواند داشته باشد.کشتهشدههای حوادث اجتماعات خیابانی انسانند و هویت دارند. اگر اسامی بیان نشود صورت مساله هم پاک نمیشود و این را مسوولان باید بدانند. ضمن اینکه اگر آمار اعلام نشود یککلاغ چهلکلاغ میشود. خب عدد رسمی تا کنون اعلام نشده. حقوق بشر عدد سیصد و خردهای را اعلام کرده ضمن اینکه معلوم است رسانههای بیگانه عدد را اضافه میکنند. این موضوع در مورد زندانیان نیز صدق میکند. این پردهپوشیها که امکان پنهان کردن هم وجود ندارد نفعی برای کشور ندارد. از نظر اصول کلی، آقای روحانی سه پست در کشور دارد که او را در نوک هرم قرار میدهد. او مسوول اجرای قانون اساسی است و هر اقدامی هم انجام میشود ایشان رییس قوه مجریه است. دوم اینکه رییس شورایعالی فرهنگی است و کلی جدال هم با بعضی مسوولان این شورا دارد. سوم ایشان رییس شورایعالی امنیت ملی است. چطور میشود پزشکی قانونی که شاخهای از قوه قضاییه است از دید آقای روحانی حقوقدان در این رابطه مسوولیت دارد ولی رییس شورایعالی امنیت، رییس دولت، رییس شورای انقلاب فرهنگی و مسوول اجرای قانون اساسی مسوولیت ندارد؟ متاسفانه ما بیشتر داریم به موضوعات شبههافکن دامن میزنیم. پردهپوشیهای نابجا و تکذیبیههای توام با خنده داغ مردم را تازه میکند و شکاف بین مردم و حاکمیت را بیشتر میکند. قبل از انقلاب هر روز روزنامهها چه قبل از تعطیلیها چه بعد از آن آمار شهدایی که در شهرهای مختلف بیان میشد را منتشر میکردند آن هم در اوج انقلاب. حالا اعتراضات آبانماه که سه روز هم بیشتر طول نکشید اما این اعتراضات خوراک چندسال را برای دشمن مهیا کرد. به راحتی میشد جلوی ابهاماتی که به حیثیت نظام لطمه میزند را گرفت اما این اتفاق نیفتاد آقای روحانی میگوید آمارها با آنچه دشمن میگوید خیلی متفاوت است خب اگر این آمار را آقای رییسجمهور میداند اعلام کند. آقای روحانی متاسفانه کشتهشدگان را تقسیمبندی میکند و میگوید تعدادی خودی و غیرخودی بودند. خودی را نیروهای بسیج میداند و غیرخودی را معترضان. این تقسیمبندی برازنده مسوول عالیمقام کشور نیست. این سخن با خندههای ملیح و این تفکیک قائل شدن به اعتماد مردم بیشتر لطمه میزند. وقتی حادثهای بروز پیدا میکند باید در دو مسیر چارهاندیشی کرد. عوامل ایجادکننده را کنترل کنیم و از بین ببریم و خسارات و تقابلی که به وجود آمد را به حداقل برسانیم نه اینکه فضای بازی را در نظر بگیریم و اجازه دهیم رویترز، حقوق بشر و حتی برخی مقامات در داخل هر کدام یک تحلیل داشته باشند وقتی که مردم حرف نهایی درست را دریافت نکردند دیگر واقعیتها را هم نمیپذیرند. با اعلام عمومی این موضوع باید جلوی سازهای مخالف که دنبال این هستند که با حرمت نظام و کشور بازی کنند را بگیریم.