حجت حسن ناظر نوشته ی طاهره ی فکور حدادیان ( حوریا ) “زندگی صحنه ی یکتای، هنرمندی ماست /هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود / صحنه پیوسته بجاست / خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.” کتاب پیش رو سرگذشت نامه ی مادری خاطره انگیز ، تجربه آذین و فداکار با […]

حجت حسن ناظر

نوشته ی طاهره ی فکور حدادیان ( حوریا )

“زندگی صحنه ی یکتای، هنرمندی ماست /هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود / صحنه پیوسته بجاست / خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.”

کتاب پیش رو سرگذشت نامه ی مادری خاطره انگیز ، تجربه آذین و فداکار با نام مولود بانوسراجان را واگویه گر ، روایت پردازو حکایت آور است . این یک داستان واقعی از یک زندگی با تمامی فراز و فرودهایش و در همان حال با لایه های پنهان ، اشک ها ، لبخندها ، صبوری ها ، امیدها، ثبات ها  است ثباتی که میوه و محصول یک زیست دلاورانه ، صبورانه و جگرآورانه است . هشتاد و پنج سال حیات پر فراز و فرود ، درس آموز و پندآفرین زمینه ساز پیدایش خاطره نگاری و ثبت زندگینامه ای شد که فرزند چهارمش با نام طاهره کوشید ، تکاپو ورزید و صبوری آورد تا قادر شد مولود بانو را به خانه ها و کتابخانه ها بکشاند تا شاید حکمتی ، پیغامی ، پندی ، اندرزی و درسی برای آنان که هستند و آنان که  فردا می آیند و آیندگانی که برآنند خوشه چین باشند و باشد الگوواره ای از تلاش ، گذشت ، مهرورزی ،استقامت و پایداری در شداید . این سرگذشت نامه می تواند سرگذشت مادرانی باشد که در طوفان ها از پای نیفتادند و کوه آسا ایستادند تا چراغ راهی باشند برای فرداییان . اینان بیداری بخشند ، انگیزه آور و عبرت آجین . مهم نیست که نگارشگرکوشنده ی این اثر تا چه میزان و تا کجا به این قهرمان گمنام و این یل آوردگاه زندگی نزدیک شده باشد چرا که خواننده ، مخاطب و ناظر این اثرپس ازخوانش  قرار نیست با نویسنده ای حرفه ای، و استادی طراز اول در نگارش ملاقات نماید. مهم این است که تهور و شجاعت مثال زدنی نگارنده را در رقم زدن پیکره و آناتومی یک زندگی پرتلاطم و طوفانی ادراک کرده باشد .

این اثر بیانگر، نمایشگر و گویای زنانی جسور ، قدرتمند و تلاش گر است که شکست را شکست داده اند و آلام ، تراژدی ها و مصایب روزمرگی زندگی کاهنده هرگز و هرگز نتوانست آنان را به زانو در آورده ، به تسلیم وادار نموده و خاموش و فراموش نماید . زنان امروزجامعه ی ما باید زندگی نامه ی صبر پیشگان و پایداران را بسیار و بسیار مشق نماید تا نیک بیاموزند که چسان و چگونه می توان از مانداب و گرداب امواج سهمگین و خردکننده سربلند نموده و طلوعی دیگر باره و ظهوری دیگر گونه نمایند.

این کتاب پنجمین اثر این نگارشگراست، آثار دیگر او : ” با ستاره ها ، مهار خویشتن، شراره های عرفانی ، گل واژه های معرفت، مولود بانو(چاپ سوم)، در دست تالیف و چاپ : دل نوشته ها ، نیایش. ”

این اثر محصول گردآوری هشت ماه خاطره گویی و خاطره پردازی بی خستگی و عاشقانه است . قابل ذکر است که از آن پیش که خاطرات کامل به پایان خود برسد زمستان عمر مولود بانو فرا رسید و راقم و نگارنده جمع آوری نهایی و نقطه ی پایان را خود گذاشت . روان نویسی ، پاکیزه نویسی و ساده نگاری یکی از اصولیست که باید نویسندگان امروز و فردا بسیار مشق نمایند. مولود بانو همسر حاج حبیب فکور بود کسی که قالی نادر و هنرمندانه ی آرامجای پیر اسرار نیشابور عطار را پیش از نیم قرن پیش آماده سازی  وبا همیاری یاوران هنر افرینش  اجرا نمود که سه سال به طول انجامید که صد طراح ، شاگرد و استاد پای کار تا پایان خلق این یادگار هنری مجدانه و پیگیر و عاشقانه کوشیدند .

” زندگی تکرار فرداهای ماست  / میرسد روزی که فردا نیستیم  /  آنچه می ماند فقط نقش نکوست  / نقش ها می ماند و ما نیستیم. ”