سلام و درود به همه. مهرنوش چمنی در خدمت شماست با یک کتاب از پایان دیکتاتوری که شاید تو این هوای داغ تابستونی کمی دلتون رو خنک کنه. بعد از اون ساجده تیموری یک کتاب نوجوان رو معرفی میکنه و سپس دوباره خودم فهرست پیشنهادی کودکانه و نوجوانانه دارم؛ بعدشم قسمت دیگری از «وصال نیشابور» […]
سلام و درود به همه. مهرنوش چمنی در خدمت شماست با یک کتاب از پایان دیکتاتوری که شاید تو این هوای داغ تابستونی کمی دلتون رو خنک کنه. بعد از اون ساجده تیموری یک کتاب نوجوان رو معرفی میکنه و سپس دوباره خودم فهرست پیشنهادی کودکانه و نوجوانانه دارم؛ بعدشم قسمت دیگری از «وصال نیشابور» رو با هم میخونیم. با ما همراه باشید.
طلسم وحشت
آریل دورفمن، به عنوان یک نویسنده و نمایشنامهنویس شیلیایی معروف است و رمانهای زیادی نوشته، اما کتاب «شکستن طلسم وحشت» ماجرای محاکمهی «پینوشه»، دیکتاتور شیلی است. دورفمن که مشاور فرهنگی «آلنده» بود، بعد از کودتای پینوشه مجبور به فرار از کشور شد و تا سالها بعد موفق نشد به شیلی برگردد.
این کتاب یک پیشکش دارد و یک پیشگفتار و بعد از آن وارد بخشهای اصلی کتاب میشویم. وقتی پیشکش را خواندم، در پایانش متوجه شدم نفسم را حبس کرده بودم، وقتی پیشگفتار را خواندم، اشک ریختم و فهمیدم چقدر خستهام. وقتی وارد بخشهای بعدی شدم، چیزی در قلبم شروع به کوبیدن کرد. حس مردمی که بعد از سالها شکنجه و کشتار و سرکوب، دلشان میخواهد انتقامشان را بگیرند، مردمی که عزیزانشان را از دست دادند و حتی جنازهی آنها را تحویل نگرفتند، مردمی که به دلایل واهی مثلا اجرای یک نمایش، دستگیر و شکنجه شدند، مردمی که برای به دست آوردن بدیهیترین حق و حقوقشان مبارزه کردند، مردمی که حتی سالها پس از پایان دیکتاتور میترسیدند که نکند دوباره برگردد. چند سطر از این کتاب را با هم بخوانیم:
استادیوم مرگ
در جریان کودتای 1973، رهبران جدید ارتش شیلی که تعداد زیادی زندانی سیاسی روی دستشان مانده بود، ایدهای به ذهنشان خطور کرد که لابد فکر بکری به نظر رسیده است: چطور است استادیوم ملی، بزرگترین محوطهی ورزشی کشور، را به یک اردوگاه مرگ غولآسا تبدیل کنیم؟ چند ماه بعد، پس از اینکه هزاران مخالف را دستگیر و شکنجه کردند، پس از اینکه صدها نفر بازجویی و اعدام شدند، مقامات، زمینها را سابیدند و نیمکتها را رنگ زدند و استادیوم را دوباره به روی عموم باز کردند. داورها دوباره در سوتهایشان دمیدند، توپ دوباره در همان میدان قل خورد… و بهتدریج فوتبالدوستها شروع کردند به برگشتن.
*شکستن طلسم وحشت/ آریل دورفمن/ مترجم: زهرا شمس/ نشر کرگدن/ 200 صفحه/ 30هزار تومان
دنیای مجازی؛ خطر واقعی!
سلام. ساجده تیموری هستم و اگه یادتون باشه سه هفته قبل که چند روزی توی کتابفروشی کلیدر مشغول به کار بودم یه کتاب براتون معرفی کردم. امروز دوباره اومدم با یه کتاب تر و تازه. گاهی اوقات فکر میکنم چقدر شگفتانگیز میتونه باشه اگه بتونی پا بذاری توی دنیایِ خیالیِ بازی. اونوقت خیلی از کارهایی که توی دنیای واقعی نمیتونی انجام بدی و براش محدودیت داری رو اونجا انجام بدی. تو برای یک هدف مشخص بازی میکنی و تلاش میکنی توی بازی مورد علاقهت به مراحل بالاتر صعود کنی. میتونم حدس بزنم کسی که همچین دنیایی رو تجربه کرده، دیگه دنیای واقعی چقدر براش کسلکننده میشه. خب شاید کمی براتون عجیب باشه اما یه همچین جایی هست! جایی که «مایکل» و دوستانش و هزاران آدم دیگه هستند، مکانی به نام «ویرتنت». اما همین مکان هیجانانگیز که میتونی تکتک رویاهات رو محقق کنی، میتونه تبدیل بشه به وحشتناکترین کابوسها. مشکل از جایی شروع میشه که مرزی بین دنیای مجازی و واقعی نباشه. هکری به اسم «کِین» که خودش یکی از کارکشتهترین کاربران ویرتنت هست یه سری دردسرها و خطرها برای بقیهی کاربرا درست کرده. برای همین مایکل و دوستانش دیگه برای صعود به مراحل بالاتر بازی نمیکنن، اونا به درخواست دولت با تواناییهایی که در هک کردن و کدزنی دارند باید به دنبال «کین» بگردن تا بتونن مرزی برای دنیای واقعی و مجازی به وجود بیارن. هر چه خوندید در مورد کتاب «چشم ذهن» بود که جلد اول از مجموعهای به اسم «شکارچیان مجازی» هست. این کتاب رو نشر پرتقال منتشر کرده و مثل اینکه دو جلد دیگه هم داره که توی راهه.
چند سطر کتاب
شبیهساز مرگ با چهار مشت عظیمش به مایکل ضربه زد، طوری که انگار از سگ به انسان تغییر شکل داده بود. مایکل برای لحظهای گذرا بدن واقعیش در تابوت را تجسم کرد که داشت دستوپا میزد در حالی که چیزهای مختلفی مانند پفهای هوایی و ژلهای مایع و سیم اعصاب، باعث میشدند تکتک ضرباتِ کوبندهی موجود را احساس کند. تقصیر خود مایکل بود که واقعگرایانهترین تابوتی که در بازار وجود داشت را انتخاب کرده بود. آدرنالین رگهایش را میسوزاند. تمام قدرتش را جمع کرد و با هر دو پا به کمر شبیهساز مرگ لگد زد. جانور به عقب پرت شد و به دیوار راهروی کوتاهِ میان در و پله کوبیده شد.
*چشم ذهن (شکارچیان مجازی 1)/ جیمز دشنر/ مترجم: فرانک معنوی امین/ نشر پرتقال/ 302 صفحه/ فیمت: 39000 تومان (راستی مجموعهی دوندهی هزارتو هم مال همین نویسنده است).
پیشنهادهای تابستانه
گروه سنی الف: «لوسیا دختر نقابدار»/ سینتیا لئونور گارزا /حمیدرضا شکاری/ نشر پرتقال/ 20000تومان
گروه سنی ب: «زنان کوچک رویاهای دور و دراز، ماری کوری»/ ام. ایزابل سانچز وگارا/مریم فیاضی/ نشر شهر قلم/ 16000تومان
گروه سنی ج: «مهندس الی»/ جکسون پیرس/ سعیده اشرفیان/ نشر پرتقال/ 20000تومان
گروه سنی د: «لاکوود و شرکا(1)پلکان ارواح»/جاناتان استراود/ آرزو مقدس/ نشر پرتقال/ 24000تومان
گروه سنی ه: «فرمین موش کتابخوان»/ سم سوج/پوپه میثاقی/ نشر مرکز/ 22500تومان
وصال نیشابور (26)
بخش دیگری از سفرنامه «مسعود خیام» به نیشابور که در حوالی سال 1370 انجام شده (از کتاب «خیام و ترانهها»، نشر نگاه)
بر سراشیب بینالود ایستادهام. به نیشابور مینگرم. بینالود هزاران سال است همینجا سر جایش ایستاده به نیشابور مینگرد. چه وحشتناک است آنچه او دیده و میبیند. و من چه خجالت میکشم از آن چه ما انسانها در طول تاریخ به او نشان میدهیم. هرگاه با کسی آشنا میشوم و میخواهم باب دوستی باز کنم اول فکر میکنم طرف هنگام عصبانیت چهگونه دعوا میکند. این شیوه هرگز تاکنون اشتباه نکرده است. در نیشابور نتوانستم با هیچکس دوست شوم چون نتوانستم بدانم چهگونه دعوا میکنند. رنج عظیم تاریخی این قوم به من قبل از هر چیز خاکساری داد. یاد آن فرزانۀ فرانسوی (مونتسکیو گمانم) افتادم که پرسید «حیرت میکنم که چگونه میتوان ایرانی بود؟» اگر ما را از نزدیک میشناخت یقینا حیرت میکرد چهگونه میتوان نیشابوری بود.