فروغ خراشادی خشونت علیه زن عمری به بلندای حضور انسان هوشمند یا به تعبیری خردمند دارد. هنگامی که از خشونت حرف می زنیم به یاد چشم های کبود و صورت های تغییر شکل داده می افتیم. اما خشونت فیزیکی تنها یکی از انواع خشونت است. به عنوان مثال ممانعت از انجام بسیاری کارهایی که هر […]

فروغ خراشادی

خشونت علیه زن عمری به بلندای حضور انسان هوشمند یا به تعبیری خردمند دارد. هنگامی که از خشونت حرف می زنیم به یاد چشم های کبود و صورت های تغییر شکل داده می افتیم. اما خشونت فیزیکی تنها یکی از انواع خشونت است. به عنوان مثال ممانعت از انجام بسیاری کارهایی که هر انسانی می تواند آزادانه انجام دهد و برای اجتماع یا خودش آسیب زا نیست، مصداق بارز خشونت است حال این خشونت چه در مورد زن انجام شود چه مرد!

این که در طول تاریخ خشونت با صورت های متفاوت بر هر دو جنس تحمیل شده، امری جداگانه است و این موضوع که در دنیای امروز و عصر ارتباطات، هنوز زنان از انواع و اقسام خشونت های خانگی و اجتماعی که در عصر حجر متداول بوده، رنج می برند، امری دیگر است.

زن امروز که با گوشی هوشمند می تواند در چشم برهم زدنی اخبار را به سراسر جهان مخابره کند، ممکن است در منزلش از طرح مساله ای پیش پا افتاده محروم باشد. ممکن است مجوز اظهار نظر در مورد پوشش، تربیت فرزندان، یا حتی در صورت کارمند بودن، حقوقش را نداشته باشد. او در اجتماع به دلیل جنسیت و در برخی موارد به علت ضعف جسمانی ممکن است مورد آزار قرار بگیرد؛ همین زن اگر در مسند و مسئولیتی باشد، یعنی به عنوان شخصیت حقوقی، از امکان مصونیت نسبی برخوردار است، اما همچنان به عنوان زن، آسیب پذیر است. در مجموعه نوشتارهای پذیرش زن بودن، به دلایل اسطوره ای، تاریخی و آئینی این نوع نگاه به زنان اشاره کردیم، اما آن چه در این نوشتار مورد توجه قرار خواهد گرفت، وظیفه زن امروز به عنوان احدی از جامعه در برابر این رویکرد غیرمنصفانه است.

بگذریم که شاید دیدگاه غالب در برابر خشونت، رفتار متقابل باشد یعنی فرد می تواند با طرح دعوی و شکایت، به آن پاسخ دهد یا می تواند با مقابله به مثل کردن، موجب نوزایی و بازآفرینی خشونت شود اما راهکار سومی به ویژه در جوامع کم‌تر برخوردار از حقوق شهروندی مبنی بر رعایت عمومی این حق شاید نتوان متصور شد. به هر روی این که کدام گزینه را به عنوان راه حل برگزینیم، موضوعی است که به پس از آسیب برمی گردد اما توجه ما بر پیشگیری یا کنشگری در حین وقوع خشونت متمرکز است و به نقش خودمان به عنوان یک شهروند تاکید می کنیم. خشونت عریان علیه زنان از تعیین تکلیف سن ازدواج، مزاحمت های خیابانی، اظهار نظر در خصوص اندام، تحقیر کردن در جمع و تهدید و تحذیر تا ضرب و شتم های خانگی و خیابانی موضوعی است که هر روزه زنان بسیاری با آن مواجه می شوند.

مساله مهم برای من به عنوان یک زن، پیش از پیگیری چند و چون ماجرا، درک وضعیت و شرایطی است که فرد تحت خشونت در آن قرار گرفته است. زنی که از سوی یکی از افراد خانواده یا از سوی یک شهروند مورد آزار واقع شده است، پیش از اقدام به موقع پلیس که البته الزامی است، نیازمند حمایت اجتماعی از سوی همه به ویژه زنان دیگر است. این که در برخورد با زنی آسیب دیده در آپارتمان کناری یا در خیابان، سکوت اختیار نکنیم و دست کم بی درنگ با 110 تماس بگیریم، اگر با زن آسیب دیده ای در راهرو یا راه پله ساختمان مواجه شدیم، او را دریابیم و اگر اتفاقا در خیابان با آسیب دیده ای برخورد کردیم، او را به حاشیه امن ببریم و از ادامه یافتن خشونت درباره او به شیوه های امن، ممانعت کنیم، از جمله کنش هایی است که شاید قدری آسیب های وارده را کاهش داده، درد روحی را تقلیل دهد و صدمات جسمانی را مرهم شود.

در شماره های آتی از ساز و کارهای فرهنگی در این خصوص خواهیم گفت…