مهرنوش چمنی: سلام. این هفته تیم کلبه کتاب کلیدر در خدمت شماست با یک کتابنامهی دیگر. قبل از همه شما رو میبریم به مهمانی خانم «الیف شافاک» و کتاب تازهاش. بعد فهرست تابستانه. سپس سری به یک کتابفروشی کوچیک میزنیم. و سرآخر میبینیم ماجرای «قدیس» شاملو چی بوده و یک شعر هم میخونیم. دهدقیقه و […]
مهرنوش چمنی: سلام. این هفته تیم کلبه کتاب کلیدر در خدمت شماست با یک کتابنامهی دیگر. قبل از همه شما رو میبریم به مهمانی خانم «الیف شافاک» و کتاب تازهاش. بعد فهرست تابستانه. سپس سری به یک کتابفروشی کوچیک میزنیم. و سرآخر میبینیم ماجرای «قدیس» شاملو چی بوده و یک شعر هم میخونیم.
دهدقیقه و سیوهشت ثانیه
خانم شافاک، نویسنده پرکار تُرک، بعد از اینکه کتاب ملت عشقش گل کرد و حسابی معروف شد، دیگه تقریبا تمام کتابهاش توسط ناشران ایرانی ترجمه و چاپ شدن. خیلیها از کتاب «ملت عشق» خوششون اومده بود، اما به نظر من سایر کتابهای این نویسنده حرفهای بیشتری برای گفتن دارن و هر بار با نثری قویتر از قبل مواجه میشیم. شافاک نویسندهای نیست که تنها رمان بنویسه، بلکه به واسطه تحصیلات و دغدغههاش، هربار با هر رمان، حرفی برای گفتن داره. این بار با کتاب «دهدقیقه و سیوهشت ثانیه در این دنیای عجیب» به سراغ موضوع آزار جنسی رفته و کاری ویژه منتشر کرده. دهدقیقه و سیوهشت ثانیه، مدت زمانیه که برخی دانشمندان معتقدند مغز انسان پس از مرگ، همچنان فعاله و میتونه خاطراتش رو مرور کنه. شافاک دراین کتاب از این نکته به عنوان بهانهای استفاده کرده تا زندگی یک روسپی در استانبول رو به تصویر بکشه. «لیلا» در استانبول به قتل میرسه و در دقایق پس از مرگ زندگیشو مرور میکنه. در این دقایق ما هم شاهد زندگی گذشتهی اون و هم اتفاقات بعد از مرگش هستیم: «هرچند قلبش از تپش باز ایستاده بود، اما مغزش مقاومت میکرد و تا آخرین دم در حال مبارزه بود. وارد حالتی از هشیاری فزاینده میشد و مرگ جسم را نظاره میکرد، اما حاضر نبود پایان خود را بپذیرد. حافظهاش مشتاق و چالاک به کار افتاد و قطعات زندگیای را که داشت به پایان میرسید، جمع کرد.»
*مترجم: علی سلامی/ نشر مهراندیش/ 345صفحه/ 52هزار تومان
تابستانه و کودکانه
این هم فهرست پیشنهادی این هفته برای کودکان و نوجوانان و شاید هم بزرگترها:
گروه سنی الف: «وگی ورجه2، وگی تو رختخوابه دوست نداره بخوابه»/ جاناتان لاندن/ ناصر کشاورز/ نشر افق/ قیمت: 12000تومان
گروه سنی ب: «لونای کلمه جمع کن»/ سونیا ویمر/ پیام ابراهیمی/ نشر پرتقال/ قیمت: 22000تومان
گروه سنی ج: «فرانکی خیارشور»(سه جلدی)/ اریک وایت/ صبا اسلامی/ نشر هوپا/ قیمت هر جلد: 15000تومان
گروه سنی د: «این کتاب را ممنوع کنید»/ الن گرتز/ سارا عاشوری/ نشر پرتقال/ قیمت: 22000تومان
گروه سنی ه: «رویازاد آهنین1 ، پادشاه آهنین»/ جولی کاگاوا/ نجلا محقق/ نشر باژ/ قیمت: 29500تومان
کتابفروشی کوچک
سعیده تیموری: وقتی «کتابفروشی کوچک بروکن ویل» رو می خوندم مدام به این فکر میکردم که ما کتابفروشها چه امتیازاتی داریم! ما با کتابها زندگی میکنیم و کتابها برامون خاطره میسازن: گذاشتنشون تو قفسه ممکنه خاطره بسازه، همچنین خوندنشون، فروختنشون و… . «سارا» ده سال کتابفروش بوده. دختری سوئدی که با کتابها بزرگ شده، دختری که پشت کتابها قایم شده. همه چی از نامهنگاری سارا با دوست آمریکاییش «اِیمی» (که تا به حال ندیدهش) شروع میشه. سارا کارش رو از دست میده و اِیمی به محضی که میفهمه به سارا پیشنهاد میده به «بروکنویل» بیاد. اما شنیدهها از این خبر میدن که بروکنویل جایِ معمولیای نیست. ماجرا فقط این شهر کوچیک مرموز هم نیست، اِیمی، کسی که سارا به خاطرش هزاران کیلومتر رو طی کرده، مُرده!
خب همین که شخصیت اصلی داستان یک کتابفروشه، یعنی قراره خواننده از کتابهای زیادی بشنوه. همه جور کتابی. «از زنان کوچک و هری پاتر گرفته تا جودی پیکولت و جین آستین، از استیگ لارسن و جویس کارول اوتس گرفته تا مارسل پروست. کتابیست دربارهی لذت و شعف کتاب خواندن، دربارهی آموختن از کتابها و گریختن به آنها، و حتی شاید پنهان شدن پشت آنها. کتابیست دربارهی این سوال که کتابها بهترند یا زندگی واقعی.»
*نویسنده: کاتارینا بیوالد/ مترجم: لیلا کرد/ نشر کولهپشتی/ 448 صفحه/ قیمت: 55هزار تومان
یکتنه، چندین مرد بود
مهدی کاکولی: سلام به همه. حتما خبر دارین تلویزیون بالاخره شاملو را از ممنوعالتصویری در آورد و ویژهنامهای برای او پخش کرد البته برای تخریبش! بله صدا و سیمای خودملیخوانده که نام و تصویر شاملو را قدغن کرده حالا در مستندگونهای به نام «قدیس» به خیال خودش به تقلیل و تخفیف شاملو پرداخته. اصلا بحث بر سر این نیست که شاملو هم عیب و خطا زیاد داشته و برخی اظهار نظرهایش را حتی دوستدارانش نمیپسندند، حرف این است چرا تلویزیونی که سالهاست بهکلی شاملو را سانسور کرده حالا یادش افتاده نقدش کند. «سلمان امین»، داستاننویس میگوید: «شاملو آبی توی سوراخ مورچهی ایدئولوژی برخی ریخته که دلیل این همه خشم و عصبانیت را توضیح میدهد. گاهی فکر میکنم در فیش حقوقی بعضی از رسانهایها ردیفی هست با عنوان حق نفرتپراکنی، حق حماقت، حق کودنی. فقط این طوری میشود فلسفه پخش بعضی از برنامهها را فهمید.»
بخشی از شعر «کلارا خانس» شاعر اسپانیایی را برگزیدهام برای پایان کتابنامه این هفته. شعری برای احمد شاملو:
هميشه اسبی است در آخرين شعرهايم
هميشه شقايق و سوگِ سياوش
هميشه آتشی در درون
و رقصِ شعلهها در پيچکهای پارک “برمن”
که برمن پارکی است و رودی آرام با مرغابیها
و وقارِ سربزيرِ درختانی که در آبها برگ میشويند!
“برمن” اما رسيدن است و
بیدرنگ سلامکردن به سعید، شاعری که به آلمانی مینويسد.
با او از شاملو سخنگفتن است و
نظارهی چشمانش که غرق اشک میشوند.
میشنوم:
“بزرگ بود، یکتنه، چندین مرد بود
هيچکس قهرمانان را نسرود
آنگونه که او…”
نازلی بهار خنده زد و ارغوان شکفت…
پس تقلای واژه پنهان شد
اما انعکاس لرزش نخستیناش در هوا باقیماند
چنين است که خیالم را رها نمیکند
جوانی که با من از موطنِ سلاخان و پرندگان میگويد