مهدی کاکولی: درود! فکر کنم قبلا هم همینجا گفته بودم که نیشابور در موارد بسیاری چوب نزدیکیاش به مشهد را میخورد. کم شدن بودجه این شهر به دلیل این که مرکز استان، بسیاری از بودجهها را میبلعد موجب شده نیشابور در سایه مشهد بماند و افسوس که این نیشابور چهها دارد و آن بالانشینان قدرش […]
مهدی کاکولی: درود! فکر کنم قبلا هم همینجا گفته بودم که نیشابور در موارد بسیاری چوب نزدیکیاش به مشهد را میخورد. کم شدن بودجه این شهر به دلیل این که مرکز استان، بسیاری از بودجهها را میبلعد موجب شده نیشابور در سایه مشهد بماند و افسوس که این نیشابور چهها دارد و آن بالانشینان قدرش را نمیدانند. اما علاوه بر اینها بیمهری برخی از همشهریان هم که با خریدهایشان از مشهد رونق کسب و کار اینجا را خدشه دار میکنند ناگوار است. دیدهام و شنیدهام که بسیاری از نیشابوریان در آستانه نوروز با سفر به مشهد خرید نوروزیشان را انجام میدهند. توجیهشان هم این است که آن جا اجناس، متنوعترند. اینها بماند همین چند روز پیش خانمی با دو فرزندش به کلبه کتاب کلیدر آمدند. دم رفتن بود و من ازشان خواستم کمی سریعتر کتاب مورد نظرشان را انتخاب کنند. خانم گفت ما همیشه از پردیس کتاب مشهد خرید میکنیم امروز همینجوری گذارمان این طرف افتاد و گفتیم دوری بزنیم. گفتم ببخشید جایی دعوتم والا عجلهای نداشتم. گفت نه منظورم این نبود. بعدش هم دو تا کتاب خریدند و رفتند.
پیکان سرنوشت
احمد خیامی متولد 1303 در مشهد از بنیانگذاران کارخانجات ایران ناسیونال بود که همراه برادرش، محمود، نخستین بار اتومبیل «پیکان» را به خیابانهای ایران روانه کردند. بهتازگی کتابی با عنوان «پیکان سرنوشت ما» بر اساس نوشتهها و خاطرات احمد خیامی به بازار آمده است. کتابی که فرزندش مهدی خیامی گردآورده و نشر نی در 246 صفحه منتشر کرده است. این کتاب، هم برای کارآفرینان جالب است هم برای دوستداران تاریخ و هم البته برای اهل سیاست که در لابلای سطور کتاب و چه بسا نانوشتههایش نکاتی جذاب را در خواهند یافت. چند سطر از این کتاب را با هم میخوانیم.
پیکان بی رقیب نشاید!
به عالیخانی گفتم اضافه کردن 2500 تومان به قیمت پیکان هیچ اثری در فروش آن نخواهد داشت، ولی جلوگیری از واردات اتومبیل موقعیت انحصاری برای محصولات داخلی محسوب میشود و هر کاری که انحصاری شود تلاش برای ارتقای کیفیت و رقابت با محصولات مشابه را منتفی میکند و این به زیان کارخانههای سازندۀ اتومبیل است. برنامۀ ما این است که محصولات خود را از نظر مرغوبیت به پایۀ محصولات بزرگترین کارخانههای دنیا برسانیم و شاید بهتر از آنها بشویم تا بتوانیم محصولاتمان را به دیگر کشورها صادرات کنیم. وزیر در جواب گفت فکر کن، خیلی به نفع شماست. گفتم منافعی در جلوگیری ورود سایر اتومبیلها نمیبینم، مگر این که مردم به همین دلیل اعتمادشان از ما که بزرگترین تولید کنندۀ اتومبیل در داخل کشوریم سلب میشود. ص158
سفر به دور اتاقم
سعیده تیموری: هفته پیش از گرمای تابستون گفتیم، این هفته میخوایم از خوبیهای تابستون و سفر رفتن بگیم. و چه بهتر که این سفر کمهزینه باشه! چی؟ بله داریم همچین سفری: «سفر به دور اتاقم». اگزویه دومستر کتاب «سفر به دور اتاقم» رو در سال 1795 منتشر کرده و یه جورایی زندگینامه خودنوشت نویسنده محسوب میشه. دومستر بعد از دوئل با یک افسر ایتالیایی که به پیروزی نویسنده ختم میشه، محکوم به 42 روز حبس یا اقامت اجباری در اتاقش میشه. راوی رمان که یه افسر جوانه و موقعیتی مشابه نویسنده داره، سفری رو به دور اتاقش شروع میکنه که روایت این سفر شش هفتهای در 42 فصل کوتاه اومده.
به سوی غل و زنجیر
در این سفر که به گفته راوی مناسب همه سنین با هر شرایطی هست، از موضوعات مختلفی گفته شده. گاهی راوی دست به توصیف اشیای داخل اتاقش میزنه: «بستر شاهد زاده شدن ماست و شاهد مرگ ما. تئاتری است همواره دستخوش دگرگونی که همه ابنای بشر یک به یک در آن نمایشهایی جذاب، لودهگریهایی خندهآور و تراژدیهای خوفانگیز بازی میکنند. گهوارهای است آراسته به گلها. سریر عشق است. مقبره است.». گاهی از خاطراتش میگه و گاهی از دانستههاش. نویسنده همواره در سفرش از تعامل روحش با جسمش میگه. اما به نظر من بیش از همه نویسنده با نوشتن این کتاب به ریش آزادی خندیده. مثلا در فصل آخر و موقعی که افسر میخواد از حبس آزاد بشه میگه: «باری، امروز روزی است که من آزاد میشوم. به عبارت بهتر، امروز روزی است که من دوباره به غل و زنجیر کشیده میشوم و یوغ اشتغالات روزمره دوباره بر گردنم سنگینی خواهد کرد. دیگر گام هم برنخواهم داشت، مگر در دایرهی تنگ آداب و وظایف تعریفشده.»
سوزان سانتاگ، منتقد و نظریهپرداز ادبیات «سفر به دور اتاقم» رو «کوتاهترین سفری» میدونه که در تاریخ ادبیات جهان انجام شده. لابهلای خوندن نقد و نظرها
به یک نقل قول از پاسکال رسیدم که بهنظرم فقط اگزویه دومستر این گفته رو درک کرده: «تنها علت ناخشنودی انسان در آن است که نمیداند چگونه در اتاقش آرام بگیرد.»
*«سفر به دور اتاقم»/ اگزویه دومستر/ مترجم: احمد پرهیزی/ نشر ماهی/ چاپ دوم بهار 1398/ 128صفحه/ قیمت: 12هزارتومان
تابستانه
مهرنوش چمنی: خب من بازم یه لیست از کتابهای تابستونی برای کودکان و نوجوانان آماده کردم. امیدوارم در این روزهای گرم بخونید و لذت ببرید:
*گروه سنی الف: رفتم بالا اومدم پایین (رفتم بالا انار بود)/ ناصر کشاورز/ نشر شهر قلم/ قیمت 9هزارتومان
*گروه سنی ب: سوفی نابغه/ لیسا گرف/ نوشین ابراهیمی/ نشر پیدایش/ قیمت: 18هزارتومان
*گروه سنی ج: مامورZ (با جنگجوی نقابدار روبهرو میشود)/ مارک هادون/ بیتا ابراهیمی/ نشر هوپا/ قیمت: 20هزارتومان
*گروه سنی د: سرزمین دختران فراموششده/ ارین انترادا کلی/ شهلا انتظاریان/ نشر داستان جمعه/ قیمت: 25هزارتومان
*گروه سنی ه: سه تاج شوم/ کندارا بلیک/ محمدصالح نورانیزاده/ نشر باژ/ قیمت: 37هزارتومان
وصال نیشابور (24)
بخش دیگری از سفرنامه «مسعود خیام» به نیشابور که در حوالی سال 1370 انجام شده (از کتاب «خیام و ترانهها»، نشر نگاه):
به سوی معدن فیروزه راه میافتم. نیشابور از قدیم به شهر فیروزه معروف است. نمیشود به نیشابور رفت و از فیروزه دیدار نکرد. نیشابور شهر فیروزه است. به شهادت گوهرشناسان جهان فیروزۀ نیشابور روی زمین مقام اول را دارد. معدن فیروزه در فاصله 53 کیلومتری شمال غربی شهر قرار دارد. ماشین به سوی سبزوار به راه میافتد سپس در امتداد شمال به سوی قوچان میپیچد. غنای رنگی نیشابور حیرتانگیز است. همۀ رنگها را در طبیعت میبینم. بر زمینۀ سبز مزارع و قهوهای کوه و فیروزۀ آسمان، ارغوانی گیاهان تابلو را به اوج زیبایی رسانده است. تگرگی که همین دیشب باریده دهها هکتار گندم را سر کنده از بین برده. گندم در طول تاریخ یاد گرفته با خم کردن سر از شر توفان در امان بماند اما فشار بارش تگرگ با خم کردن سر برطرف نمیشود. در نیشابورم. در خراسانم. خراسان عشق من. با آن خاک خوبش. با آن مردمانش. با آن گویندگان خوب بزرگش. و با آن شاهان و بزرگان بد و کوچکش.