محله اي که امنيت اش دستخوش ساکنان قبرستان متروک شده است
محله اي که امنيت اش دستخوش ساکنان قبرستان متروک شده است

محله اي که امنيت اش دستخوش ساکنان قبرستان متروک شده است حوالي شهرک انديشه، در انتهاي خيابان شهيد حسيني 7 که آسفالت هم نيست، گورستاني بين دو مدرسه (دبيرستان دخترانه شهيد اميني و دبستان مرحوم منتظريان) قرار گرفته است که به معضلي بزرگ براي ساکنين آنجا تبديل شده است .گورستاني در سطح شهر که به […]

محله اي که امنيت اش دستخوش ساکنان قبرستان متروک شده است

حوالي شهرک انديشه، در انتهاي خيابان شهيد حسيني 7 که آسفالت هم نيست، گورستاني بين دو مدرسه (دبيرستان دخترانه شهيد اميني و دبستان مرحوم منتظريان) قرار گرفته است که به معضلي بزرگ براي ساکنين آنجا تبديل شده است .گورستاني در سطح شهر که به دليل نداشتن هرگونه حصار و عدم رسيدگي، محلي امن براي انواع جرايم ازجمله داد و ستد مواد مخدر است.

2 (1)

ساعت 5بعداز ظهر ساعت تعطيلي مدارس، هوا تاريک است و قبرستان هم بدون هرگونه روشنايي، محل رفت و آمد افرادي معلوم الحال است، که يا دوره گرفته اند و يا مشغول استعمال مواد مخدرند! براي لحظه اي خودتان را به جاي والدين نگراني که بايد فرزندانشان را قدم به قدم با ترس، به مدرسه برسانند و بازگردانند، بگذاريد. شهرونداني که ازحداقل امنيت در محل سکونت شان محروم اند و با وجود سال ها نامه نگاري و درخواست هاي مکرر از شهرداري گرفته تا دادستاني هنوز اقدامي براي رفع مشکل شان صورت نگرفته است.

وقتي به درخواست اهالي به آن محله مي روم، مادران و بعضا پدراني را مي بينم که دست در دست فرزندشان آن ها را به مدرسه مي رسانند. وقتي از مشکلات آنها سوال مي کنم به اميد اين که من مي توانم صدايشان را به گوش مسئولين برسانم مي گويند: باورتان نمي شود به چه اندازه در اينجا سختي مي کشيم جرات نداريم از ترس جوان هايي که در اينجا جمع مي شوند و براي مان ايجاد مزاحمت مي کنند، بچه هاي مان را، مخصوصا اگر دختر باشند، تنها به مدرسه بفرستيم. آن ها هميشه هستند، شب و روز ندارد، حتي جلوي در خانه هايمان هم نمي توانيم بياييم.

يکي از ساکنين ادامه مي دهد: مجبورم در ساعت هايي براي آوردن بچه هايم از مدرسه کارم را تعطيل کنم چون همسرم هم جرات ندارد از اينجا عبور کند، غروب بايد بياييد وامنيت اينجا را ببينيد! بسياري ازخلاف کاران از ترس پليس به علت تاريکي در اينجا پنهان مي شوند و هر گاه هم که در خيابان هاي ديگر درگيري به وجود مي آيد به اينجا مي کشانند، ما دائم بايد با 110تماس بگيريم.

خانم مسني مي گويد : در خانه نبوديم و وقتي برگشتيم ديديم که عده اي به داخل حياط ما وارد شده اند وآثار مصرف مواد مخدرشان را ديديم. يکي ديگر از اهالي مي گويد: من براي دخترم سرويس گرفتم و او را به مدرسه ي ديگري فرستاده ام، نمي توانم هرروز با او بروم و بيايم ولي همه توانايي گرفتن سرويس را ندارند و مجبورند در همين جا ثبت نام کنند. آقايي تاريخ سنگ قبري را نشانم مي دهد و مي گويد 15 سال است که دفن در اينجا ممنوع است ولي مي بينيد که اين تدفين چند ماه قبل انجام شده است! علاوه بر اين ها فضاي باز اين گورستان باعث شده علاوه بر تخيله زباله و نخاله هاي ساختماني در گوشه و کنار اين محله سگ هاي زيادي در صبح و شب جمع شوند و مشکل مان رادوچندان کرده اند.

بعضي اوقات بچه ها را دنبال مي کنند. خانم ديگري مي گويد: ما که بزرگسال ايم مي ترسيم از اين جا به تنهايي عبور کنيم، چند شب پيش کيف يک خانم را در همين جا سرقت کردند و چند خانم به اتفاق مي گويند که چند روز قبل هم چند موتور سوار مزاحم يک دختر دبيرستاني شده بودند که اهالي آنها را دور کردند.

خانمي با ناراحتي مي گويد: آن قدر اين منطقه مشکل دارد که خواستگار براي دختران مان پايش را به اينجا نمي گذارد و بسياري ديگر از گلايه ها و مشکلات که به دليل جلوگيري از اطاله ي گزارش ذکرشان را ضروري نمي بينم.

بقيه هم از پيگيري هاي مستمرشان و نتيجه نگرفتن مي گويند. يکي از اهالي هم مي گويد: آقاي صائب نيا به ما گفتند که من قول مي دهم اينجا را درست مي کنم. اگر هم نشود حاضرم با عبايم اين جا را ديوار کنم ولي به وضعيت ما رسيدگي نمي کنند، انگار ما اصلا وجود نداريم!

در همسايگي دبستان منتظريان محوطه اي با ديوارهاي کوتاه نيز وجود دارد که آن هم براي مردم دردسر آفرين و براي اراذل و معتادين مامن شده است. چهار ديواري اي که شايعات مي گويد، متعلق به يکي از سرمايه داران و نزديکان يکي از نمايندگان شهر است و به همين دليل است که اجازه ي هرگونه تغيير کاربري و يا بهسازي محيط به آن جا داده نمي شود.

زرندي شهردار نيشابور در اين رابطه به خبرنگار ما مي گويد: عده اي به عنوان هيات امنا در آنجا ادعاي مالکيت کرده اند و در اين زمينه اختلاف هايي وجود دارد که به دنبال حل و فصل موضوع هستيم تا منطقه از اين وضعيت درآيد.

تاجيک معاونت اجتماعي نيز گفت: چند روز قبل به همراه بخشدار از منطقه بازديد کرده ايم و دستور نقشه برداري از آن منطقه داده شده است و قرار است آن محوطه را ديوار کشي کنيم تا به مجموعه فرهنگي تبديل شود ، درصدد تعيين تکليف زمين ها ي آن منطقه هستيم تا بتوانيم طرح هايمان را اجرا کنيم.

و در آخر اين که اگر اين زمين ها به فضاي سبز و يا حتي مرکزي فرهنگي تبديل شوند به غير از پويايي بيشتر خيابان، چهره بسيار زيباتري به شهر اضافه خواهد شد. اگر مسئولان بتوانند اين مجموعه را با يک تغيير کاربري به مجموعه اي زيبا تبديل کنند، خدمت ماندگاري را به شهر ارائه داده اند.

حال بايد ديد که مسئولين مربوطه از شهرداري و شورا به عنوان متولي اصلي مديريت شهري گرفته تا آموزش و پرورش، چه گونه و چه زماني به حل اين مشکل خواهند پرداخت و بهتر اين است که اين مسئله را در اولويت قرار دهند، قبل از اينکه اتفاق ناخوشايندي براي فرزندان اين شهر بيفتد.

الهام صادقی