طاقت زندگی و مرگم نیست ( کلبه کتاب )
طاقت زندگی و مرگم نیست ( کلبه کتاب )

مهدی کاکولی: درود به شما همراهان بخش ویژه‌ی کتاب در نشریه‌‌ی خیام‌نامه. این هفته تیم سه‌نفره‌ی کلبه کتاب کلیدر با معرفی سه کتاب برگزیده و یک مطلب دیگر برای چند دقیقه‌ای شما را به دنیای کتاب و کتاب‌خوانی می‌بریم و به اتفاقِ هم، سرانه‌ی مطالعه کشور را افزایش خواهیم داد! فعلا من آنچه شرط بلاغ […]

مهدی کاکولی: درود به شما همراهان بخش ویژه‌ی کتاب در نشریه‌‌ی خیام‌نامه. این هفته تیم سه‌نفره‌ی کلبه کتاب کلیدر با معرفی سه کتاب برگزیده و یک مطلب دیگر برای چند دقیقه‌ای شما را به دنیای کتاب و کتاب‌خوانی می‌بریم و به اتفاقِ هم، سرانه‌ی مطالعه کشور را افزایش خواهیم داد! فعلا من آنچه شرط بلاغ است…

 

جامعه‌شناسی خودمانی

«حسن نراقی» چند سال پیش با کتاب «جامعه‌شناسی خودمانی» به شهرت رسید. خودش هم فکر نمی‌کرد که کتاب‌اش اینطوری گُل کند و هی تجدید چاپ شود. (الان رسیده به چاپ سی‌و‌یکم). او بعد، یکی دو کتاب دیگر هم نوشت و به تازگی ضمیمه‌ای بر آن کتاب را با عنوان «من آنچه شرط بلاغ است» منتشر کرده. یک کتاب 150 صفحه‌ای که ده فصل دارد و نویسنده کوشیده تا ضمن برشمردن برخی از مهم‌ترین معضلات امروزِ ایران، به «چه باید کرد؟» هم پاسخ دهد. البته باز هم منتقدان، یادداشت‌های ایشان را «جامعه‌شناسی غیرآکادمیک» خواهند نامید اما لحن خودمانی و دست گذاشتن روی دغدغه‌هایی که ذهن بیشتر مردم را درگیر کرده شگرد نویسنده است که تا حالا خوب جواب داده! برویم و چند سطرش را با هم بخوانیم.

اختلاس و رانت و از این حرف‌ها

«همه می‌گویند که اخلاق سقوط کرده؛ بله من هم اذعان دارم، ادب از روابط آدم‌ها به‌ویژه در مکان‌های عمومی که کسی کسی را نمی‌شناسد تقریبا رخت بربسته. ضمنا این هم درست است که دروغ، فساد و کلاهبرداری زیاد شده، جیب‌بری و فحشا و اعتیاد و طلاق هم. خب؟ دنبال چه می‌گردید؟ دلیلش چندان پیچیده نیست. کم‌وبیش همه‌ی ما هم می‌دانیم. این تعجب ماست که بیشتر جای تعجب دارد. در کشوری که از تحصیلات عالیه بدون کنکورش گرفته تا بستری شدن در بیمارستان و معافیت سربازی و فیش‌فروشی برای وام مسکن‌اش و از آن دردناک‌تر فیش برای حج و زیارتش و آزاردهنده‌تر از اینها شخصیت کاذب اجتماعی آدم‌ها، خلاصه همه چیز و همه چیزش به کمک پول تامین می‌شود؛ اما هم‌زمان بانک‌هایشان هم اسلامی است و بی‌بهره! و هکذا مدارس‌شان هم غیرانتفاعی! یعنی فقط در راه رضای خدا کار می‌کنند و دولتمردان‌شان هم ذوب در خدمت! منتها همراه با هر از چندی صدایی از سقوط سریالیِ یک طشت رسوایی کوچک! آن هم با این ارقام ناقابل نجومی. خب، نتیجه‌اش مشخص است؛ در این جامعه همه‌ی افراد در حداقل زمان و با کمترین زحمت می‌خواهند پولدار شوند و طبعا وقتی مردمی این همه عجله برای پولدار شدن آن هم در حجم زیاد از خود نشان بدهند، مسلم است یکی از کوتاه‌ترین راه‌های‌شان، اگر آن بالا بالاها نشسته باشند و دست‌شان به دمی بند باشد، اختلاس و رانت و از این حرف‌هاست و اگر پایین‌تر باشد و جنم و عرضه‌اش را داشته باشد، دلالی؛ ببخشید بیزینس است! و اگر دیگر خیلی از جماعت سطح بالا! فاصله داشته باشد اما سری نترس و شجاعتش را داشته باشد، شبانه از دیوار من و شما بالا می‌آیند…» ص83

*من آنچه شرط بلاغ است/ حسن نراقی/ نشر اختران/ چاپ اول 1398/ قیمت: 18هزارتومان

و سرانجام اولیس!

مهرنوش چمنی: «اولیس» اثر جیمز جویس یکی از رمان‌های برتر دنیاست که در سال 1922 منتشر شد و تابه‌حال ترجمه‌ای کامل از اون در ایران منتشر نشده بود. البته آقای «منوچهر بدیعی» پیش از این کتاب رو ترجمه کرده بودند اما به دلیل مواجه شدن با سانسور، مترجم و ناشر تن به این کار ندادند و انتشار اون ناکام موند.

این اثر ظاهرا از دو جنبه کار مترجم ایرانی رو سخت می‌کنه. اول از همه نثر سخت و پیچیده و فرم روایت داستان باعث این سختی می‌شه و دوم مساله سانسور هست که باعث به وجود اومدن بحث‌های زیادی درباره این کتاب شد. تصور می‌کنم علت عصبانیت سایرین از انتشار این کتاب، همراهی با سانسور باشه و این‌که مترجم قبلی سال‌ها تن به این کار نداد و حالا چاپ نسخه‌ای جدید از اون به نوعی بی‌احترامی محسوب می‌شه.

این کتاب سه شخصیت اصلی داره و ماجرا در هشت صبح روز پنجشنبه اتفاق می‌افته و تا پایان روز در ساعات مختلف، ماجراهای گوناگونی رخ میده. البته گاهی هم ساعت رخدادها به طور موازی هستند که بهتره حواستون باشه. راستی فعلا از ترجمه فرید قدمی یک جلدش اومده. اگه می‌خواین با این رمان دست و پنجه نرم کنین بفرمایین!

*اولیس(جلد اول) /نویسنده: جیمز جویس/ مترجم: فرید قدمی/ نشر مانیا هنر/192 صفحه/ قیمت: 28 هزار تومان

ترس از داستان!

صحنه اول:

یک عدد مامان با پسر کوچولوی مهدکودکیش (رو کیفش نوشته بود مهد فلان) اومدن کتابفروشی برای معلمش هدیه بخرن.

مادر، بودجه مورد نظر رو گفت و من چندتا کتاب بهش پیشنهاد دادم. سه چهارتاشو انتخاب کرد و بعد برای بچه در مورد هر کدوم توضیح داد و آخر پرسید کدوم رو انتخاب می‌کنی؟

و انتخاب نهایی بچه رو خرید و کادو کرد و رفتن. و نگفت بچه نمی‌فهمه خودم براش انتخاب می‌کنم.

صحنه دوم:

بچه حدودا ده یازده ساله اومد با هیجان کتاب ته‌جدولی‌ها (یک داستان فوتبالی آموزنده و مهیج و پرطرفدار) رو انتخاب کرد. مامانش پرسید این در مورد چیه؟ بچه کمی مکث کرد و آخر گفت داستانه.

مادر جواب داد یه چیزی بخون که به دردت بخوره چیزی ازش یاد بگیری.

بعد رو به ما گفت پسرم کتابای علمی خیلی دوست داره، علمی‌هاتون کجاست؟

در نهایت بچه دوتا کتاب نجوم انتخاب کرد و مادر مدام می‌گفت پسر من خیلی علاقه به نجوم داره.

***

هنوز نمی‌دونم با ترس والدین از کتاب داستان برای بچه‌ها چیکار کنم، اما گاهی هم بهشون آزادی عمل بدین. اگه با چیزی موافق نیستین دلایلتون رو براش توضیح بدین و بذارید اون هم حرف بزنه. اگه چیزی که میخواد بخره گرونه، در مورد قیمت و بودجه خرید بهش بگید و تشویقش کنید خودش برای خریدش برنامه‌ریزی کنه.

مو یان و طاقت زندگی در چین!

سعیده تیموری: کتابی که من این هفته برایتان انتخاب کرده‌ام از نوبلیست چینی، «مو یان» است که به‌تازگی توسط نشر ثالث منتشر شده. نمی‌خواهم مقایسه کنم اما اینقدر در ایران حرف از موراکامی زده شده که حتی کتابخوان‌های حرفه‌ای هم کم پیش می‌آید سراغ نویسنده‌های دیگر آسیای دور بروند. از نظر من مو یان یکی از نویسندگان زبردست چین است که آنطور که باید شناخته و خوانده نشده. اگر برای حرفم مدرک بخواهید، همین کتاب: «طاقت زندگی و مرگم نیست»! مو یان تاریخ کشورش را خوب بلد است و آن را در کنار ماجرایی تازه و سوررئال در این کتاب روایت می‌کند. ماجرای کتاب مربوط می‌شود به «شیمن نائو» یک ارباب چینی‌ که بعد از روی کار آمدن حکومت کمونیستی در دوره‌ی اصلاحات ارضی به ضرب گلوله کشته می‌شود. داستان با یک دادگاه در دنیایی دیگر با قضاوت «فرمانروا یاما» شروع می‌شود. در این دادگاه شیمن از ناعدالتی‌ای که در حقش شده می‌نالد و معتقد است که پایان خوبی برای مردی سی ساله که شوهر، پدر و پسر خوبی برای اطرافیانش بوده، در نظر نگرفته‌اند. بر همین اساس فرمانروا یاما برای شیمن تناسخی در نظر می‌گیرد و او در قالب یک خر، ورزا، خوک، سگ و در نهایت در قالب انسان به زمین فرستاده می‌شود. جدا از قلم خوب مویان، ترجمه خوب جناب «مهدی غبرایی» هم مهر تاییدی است بر کتاب. ترجمه ای که با کمک خانم سحر قدیمی انجام شده است. خودِ آقای غبرائی در کامنتی که در صفحه اینستاگرام کلبه کتاب کلیدر گذاشت نوشت: «امیدوارم قدر این رمان شگفت‌انگیز چنانکه بایسته است شناخته شود. نوشتنش جای خود (که بی‌تردید شاهکار است)، پای ترجمه‌اش نیز بس عرق روح ریخته شد و ناچار شدم کمک بگیرم.»

*طاقت زندگی و مرگم نیست/ نشر ثالث/ چاپ اول 1398/ 786صفحه/ قیمت: 88هزارتومان