مهدی کاکولی: درود و سلام به شما خواننده خیامنامه! این هفته در بخش کتابنامه تیم کلبه کتاب کلیدر با معرفی چند کتاب تازه همراه شماست. نخست، خودم دو کتاب از مولفین نیشابور معرفی میکنم تا بعد ببینیم همکارانم چه کتابهایی را برگزیدهاند. فعلا برویم به سراغ خانمها کرخی و رحمتی. عشق میچکد از روسری از […]
مهدی کاکولی: درود و سلام به شما خواننده خیامنامه! این هفته در بخش کتابنامه تیم کلبه کتاب کلیدر با معرفی چند کتاب تازه همراه شماست. نخست، خودم دو کتاب از مولفین نیشابور معرفی میکنم تا بعد ببینیم همکارانم چه کتابهایی را برگزیدهاند. فعلا برویم به سراغ خانمها کرخی و رحمتی.
عشق میچکد از روسری
از خانم «نرگس کرخی» پیشتر دو کتاب شعر منتشر شده بود. «به لهجهی ریواسها میخوانمت» و «شکوفههای برفی». حالا ایشان با کتاب تازهای به نام «عشق میچکد از روسریام» پا به کتابفروشیها گذاشتهاند. شعرهای این مجموعه را «هاشور» نام نهادهاند، شاید چیزی شبیه «هایکو». در دو مقدمه کوتاه که «بهروز وندادیان» (استادِ خانم کرخی)، بر این کتاب نوشته، درباره هاشور توضیحاتی داده شده است. بخشی را بخوانیم: «فضای دوست داشتنی “هاشور” با خودنمائی پاراگرافی کوتاه اما توام با بالهای مضاعف و قدرتمند از اندیشه، ازدههی چهل همیشه برایم مطرح بود وهست. وقتی به نوشتن هاشور دست زدم منظورم قالبی شبیه رباعی و دوبیتی بود که کنارِ شعرهای کلاسیک، خوب و ارزنده به درستی نشسته است. هاشور، درواقع عصارهی یک شعر بلند و خوشترکیب است با تمام صلابتش.»
کتاب تازهی خانم کرخی، 120 صفحه دارد و انتشارات سخنوران تهران، آن را در قطع رقعی و جلد سخت به قیمت 22هزارتومان منتشر کرده است. با همدیگر چند شعر از این کتاب را میخوانیم:
تکثیر میشوم
با پروانهها
از
پیلهی دامنت…
***
جمعهست
حاشیهی رودخانه
قلاب و
سکوت و …
التماس ماهی!
***
حوصلهام تنگ میشود؛
وقتی کنار پنجره
با یاد تو
تبخیر میشوم…
***
چکه میکند
چهارراه در حجمی مذاب!
کودکی
چراغ قرمز شده ست!…
آرزوهای کال
سیما رحمتی به تازگی 9 داستان کوتاه خود را در کتابی با عنوان «آرزوهای کال» گرد آورده است. این کتاب، 92 صفحه دارد و انتشارات «آوایرعنا»ی مشهد در قطع رقعی و با قیمت 15هزارتومان منتشر کرده. خانم رحمتی متولد مشهد است اما مدتی ساکن نیشابور بوده و حضوری فعال در جلسات داستاننویسی و نشستهای ادبی انجمن داستان سیمرغ دارد. این پنجمین کتابی است که از ایشان منتشر میشود. با همدیگر چند سطر از داستان «قورمهخوران» از کتاب آرزوهای کال را میخوانیم:
«جلوی خانه مادربزرگ که رسیدیم غمی روی دلم نشست، پاهایم کشش پیاده شدن نداشتند اما از ترس پدر به روی خودم نیاوردم. دیوارهای خانهی مادربزرگ مثل نانی که کسی گازش زده باشد بود، حتما آب باران و برف به این روز نشانده بودشان. پدر جلوتر از بقیه ایستاده بود وبا ته کلیدش چند بار به در آهنیِ زنگ زده که جاهایی از آن تهرنگ آبی برجا مانده بود، تقه زد. نگاه من روی زنگی که از دیوارها آویزان بود سر خورد، هرچه فکر کردم یادم نیامد که اصلا صدای این زنگ را شنیده باشم.»
پاپ و مرتد
مهرنوش چمنی: در شهر رم، یک میدان پربیننده وجود داره که مجسمهای وسط اون قرار دادن. مجسمه مردی که حدود چهارصد سال پیش، درهمون نقطه به جرم بدعت در دین، توسط دادگاه تفتیش عقاید به آتش کشیده شد و خاکسترش رو بر باد دادن که دیگه اثری از اون آدم باقی نمونه. اون مرد، «جوردانو برونو»، کشیش و دانشمند ایتالیایی بود که نظریات و انتقاداتش نسبت به دین مسیحیت، باعث سالها آوارگی، پس از اون چندین سال زندان و در نهایت مرگش شد. ایشون معتقد به وحدت وجود بود و نقدی بر تثلیث داشت.
کتاب «پاپ و مرتد» بر اساس اسنادی که پس از سالها کندوکاو پیدا شدن، زندگی جوردانو برونو و مردمان دیگری که در دوران تفتیش عقاید زندگی میکردند رو روایت میکنه. این کتاب ترسناک، دردناک و غمانگیز تاریخی، جنایاتی رو به تصویر میکشه که به نام دین انجام شدن. اما شاید زیباترین بخش اون، توصیف نویسنده از مرگ برونو و ترکیب اون با نظریه اصلی این فیلسوف باشه که یک جورهایی این شعر خیام رو یاد آدم میندازه «این کوزه چو من عاشق زاری بودهست»:
«بچهها تا آنجا که جرئت میکردند، نزدیک شعلههای آتش میدویدند و مادران وحشتزده آنها را عقب میکشیدند. هنگامی که نمایش به پایان رسید و دنیا از وجود بدعتگذار دیگری پاک شد، خاکسترهای برونو روی هرهها و مزارع نزدیک جایگیر شد. باران مولکولهایی که زمانی بدنش را ساخته بود، به درون خاک کشید. با گذشت ایام، مولکولهایش باز شدند، اتمهاشان جذب گیاهان شد، گیاهان را حیوانات خوردند و برخی از آنها به میزهای رم و نواحی دورتر راه یافتند. عناصر دیگر برونو در آب افتاد و آنقدر چرخید و چرخید تا به صورت شناگران و نیز در جامهای نوشیدنیشان پاشید. و هم از این رو، شاید بالاخره، دست کم در سطحی اتمی خود پاپ به بدعتگذار پیوسته باشد.» ص207
***پاپ و مرتد/ مایکل وایت/ فروغ پوریاوری/ نشر ثالث/244 صفحه/ قیمت: 28هزارتومان
فکر نکن تنهایی
سعیده تیموری: در ترکیه نمیدونم شرایط این نویسنده چهجوریه اما در ایران فرقی نمیکنه شما کتابخوان باشی یا نباشی یا حتی فقط از جلوی کتابفروشی رد شده باشی، در هر صورت حتما اسمی از این نویسنده ترک و کتاب «ملت عشق»ش شنیدین. بله! به سراغ «الیف شافاک» میریم و کتاب تازهای که صابر حسینی ترجمه کرده و نشر مروارید به بازار فرستاده با عنوان ««فکر نکن تنهایی». این کتاب، مجموعهای از نوشتههای پراکندهی نویسنده است که در روزنامههای مختلف منتشر میشدن. در این کتاب، شافاک در مقام یک همهچیزدان قرار داره و به موضوعات مختلفی مثل ادبیات، هویت زن، مسائل اجتماعی و حتی مسائل سیاسی خاورمیانه و ترکیه پرداخته. البته شافاک از گفتن مسائل شخصیش هم دریغ نکرده و خاطراتش رو در طول کتاب جسته گریخته روایت میکنه. چند سطرش رو با هم میخونیم:
«در کوچه و خیابان، در محل کار، هنگام گردش و پیکنیک، هنگام صرف چاشت، در سفر، در قهوهخانه، در حمام، در مکانهای تجمع زنان، در مسابقهی تخته نرد مردها، هر لحظه، در هر جا و مکان… دربارهی هر چه که حرف بزنیم، بالاخره حرف مسائل مملکت به میان میآید. در ذهن همهمان این سوال میچرخد: «چه بر سر این مملکت خواهد آمد؟» اگر اهل ترکیه باشی، احتمالا باید از یافتن جواب برای این سوال قدیمی منصرف شوی. گاهی چنان جناحبندیهای سیاسی ـ ایدئولوژیکی را جدی میگیریم که اصل قضیه و ماهیت انسان را فراموش میکنیم. یکی از سخنان زندهیاد جمیل مریچ به ذهنم خطور میکند (جملهای به نقل از علی بولانچ) که به دانشجویانش میگوید: «در این مملکت راستگرا و چپگرا، مترقی و ارتجاعی وجود ندارد. در این مملکت باشرفها و بیشرفها هستند.» و بهشان تاکید میکند: «شما جزو آدمهای باشرف باشید.» ص37
***فکر نکن تنهایی/ الیف شافاک/ مترجم: صابر حسینی/ نشر مروارید/ چاپ اول بهار 1398/ 236 صفحه/ قیمت: 36هزارتومان