خیامِ ریاضی دان، آینده را استخراج کرد فروغ خراشادی- بزرگداشت حکیم عمر خیام، در زادروزش با همایش ها و برنامه های گوناگونی همراه بود که در این سال ها به شکل سنت درآمده و قابل پیش بینی ست و این کثرت الزاما هم نشانه کیفیت نمی تواند باشد. با این حال شماری از این ها، […]

خیامِ ریاضی دان، آینده را استخراج کرد

فروغ خراشادی- بزرگداشت حکیم عمر خیام، در زادروزش با همایش ها و برنامه های گوناگونی همراه بود که در این سال ها به شکل سنت درآمده و قابل پیش بینی ست و این کثرت الزاما هم نشانه کیفیت نمی تواند باشد.

با این حال شماری از این ها، از سوی گروه ها و سازمان مردم نهاد سامان می یابد که نسبت به نمونه های دستوری، از کیفیت خوبی برخورداند. از جمله ی این موارد، همایش «اسرار ازل» با محوریت انجمن نویسندگان و پژوهشگران ابرشهر بود که به رغم همزمانی با جلسه دیگری با موضوعی تقریبا مشابه که از سوی انجمن کتاب سیمرغ برپا شده بود، با حضور و استقبال مردمی خوبی همراه شد.

این همایش که در سه زمینه نجوم، ترجمه و تحلیل محتوایی رباعیات خیام در سالن همایش های جهاد دانشگاهی برگزار شد، نه تنها از سوی مردم که از جانب برخی چهره های سیاسی شهرستان نیز مورد توجه قرار گرفت و جز آن که برای برنامه ای تقریبا دوساعته، از دو مجری، یکی برای اعلام برنامه های کلی و دیگری برای معرفی حاضران در پنل علمی، استفاده کرده بود که خود موجب اتلاف وقت و گزافه گویی شد، شاید ایراد دیگری نتوان بر آن گرفت و به ویژه در بحث محتوایی می توان ادعا کرد از مجموعه‌ی همایش های دیگر برتر بود.

ما به لطف خیام یک لحظه علمی را جشن می گیریم

نخستین سخنران پنل علمی، محمدرضا خسروی پور، مطلب مورد ارائه را با یک پرسش ساده آغاز کرد: منجم کیست و چرا خیام منجم است؟

این دانشجوی دکتری گرانش و کیهان شناسی دانشگاه شهید بهشتی با بیان معانی مختلفی که از واژه منجم مستفاد می شود، یکی از آن معانی را چنین بیان کرد: کافی ست ریاضی بلد باشید تا بتوانید تقویم استخراج کنید و خیام به اعتبار تدوین گاهشمار جلالی بر پایه دانش هندسه و ریاضی، منجم بود.

او که در فرصتی یک ماهه محقق مهمان در بزرگ‌ترین آزمایشگاه فیزیک ذره‌ای جهان (سِرن) بوده است، بیان داشت: برای تدوین یک گاهشمار نیازمند شناسایی یک پدیده طبیعی دوره ای هستیم (شمسی یا قمری)؛ همچنین باید یک مبدا برای آن تعیین کنیم (هجری یا میلادی) و دیگر این که باید تقسیم بندی دقیقی برای پدیده در نظر بگیریم (جلالی یا گریگوری)

این مدرس فیزیک در ادامه سخنانش به نقطه اعتدال و لحظه سال تحویل اشاره کرد و گفت: رصد خانه های بزرگ دنیا در حال رصد همان لحظه ای هستند که من و شما پای سفره هفت سین منتظر تحویل سال نو هستیم؛ پس از منظر نجوم، آن لحظه یک پدیده خاص و رصد آن یک رصد علمی ست و ما نیز در واقع یک لحظه علمی را جشن می گیریم؛ تقسیم بندی گردش ظاهری خورشید (از دید ناظر زمینی) بر مبنایی که ما امروزه آن را یک سال خورشیدی می نامیم کاری طاقت فرسا و بزرگ بوده که خیام آن را با دقتی بی نظیر انجام داده است.

خسروی پور ادامه داد: وقتی بدانیم که تقویم گریگوری مسیحی هر 2500 سال یک روز خطا دارد اما تقویم جلالی، هر 10هزار سال، یک ثانیه خطا دارد، به بزرگی کار خیام پی می برید و متوجه می شوید کاری که خیام بدون ابزار پیشرفته امروزی تنها با محاسبات دقیق عددی و هندسی نزدیک به 1000 سال قبل انجام داده است، چه کار سترگی بوده است! کاری که امروز به لطف ابررایانه ها باز هم با دقت و وسواس فراوان انجام می شود.

خسروی پور به مساله دیگری نیز توجه داد و آن استفاده از ریاضیات خیامی توسط یک ریاضیدان روس به نام «لوباچوفسکی» بود که خود زمینه ای برای ارائه نسبیّت انیشتن فراهم کرد و به این ترتیب یادآور شد که خیام در ریاضیات علاوه بر «مثلث خیام پاسکال» که تقریبا همه از آن می دانیم، کارهای بزرگ دیگری انجام داده است که ما از آن ها بی اطلاعیم و سعی هم نمی کنیم از این دیدگاه به خیام نزدیک شویم که او را به عنوان یک چهره علمی تاثیر گذار معرفی کنیم.

او سخنانش را چنین پایان داد: من نمی دانم گذشته مهم است یا خیر؟ اما آینده حتما مهم است!

خیام را منجم می دانیم چرا که تسلط او بر ریاضیات و هندسه موجب شد تا یک تقویم دقیق استخراج کند و خیام آینده را برای ما استخراج کرد.

تفاوت در گزینش و ترجمه رباعیات خیام بر اساس رویکرد مترجمان

سخنران دیگر که از استادان مدعو در همایش نوبت صبح، همایش دوزبانه حکیم خیام نیشابوری، هم بود، درباره دیدگاه برخی بزرگان ادب جهان درباره ترجمه رباعیات خیام سخن گفت. دکتر مریم خلیلی جهانتیغ که مجری پنل به دلیلی نامشخص! او را «پروفسور» می خواند، از کریستن سن دانمارکی یاد کرد که در یکی از آثارش عنوان می کند: باید رباعیات اصیل را از غیر اصیل جدا کنیم و آن را حاصل روح ایرانی بدانیم.

خلیلی بیان کرد: این ایران شناس از مجموع 1112 رباعی که در اختیارش بوده، 113 تا را به خیام منتسب می کند و الباقی را جعلی می داند با این حال چون کریستن سن زبان را با واسطه آموخته و با فرهنگ و شرایط اجتماعی ایران آشنا نبوده است، دیدگاهش چندان قابل استناد نیست.

این استاد دانشگاه زاهدان ادامه داد: دکتر روزن آلمانی  نیز ضمن تحقیقاتش درباره خیام، 329 رباعی را اصیل می داند و  بقیه را رد می کند با این حال آن ها را ترجمه کرده است.

خلیلی افزود: محقق دیگری از نسخه «نیکولایژوکوفسکی» از بین 463 رباعی 82 مورد را جدا می کند و آن ها رباعیات سرگردان می داند.

وی به پاسکال نیز اشاره کرد که حدود 60 سال پیش 400 رباعی را گلچین کرده و در ترجمه اش به دو مورد توجه داشته است؛ این عضو هیات علمی دانشگاه زاهدان بیان کرد: دو ویژگی وفاداری به متن ( به گفته او برخلاف فیتزجرالد) و توضیحات سودمندی که راجع به آن ها می دهد، همچنین آمار مفصلی که از نسخه های معروف و ترجمه های مهم جهان ارائه می کند، از نقاط قوت این اثر است.

خیام محصول طبیعی روزگار خودش نیست

آخرین سخنران این پنل علمی دکتر هادی بکائیان، دانش آموخته تاریخ و نایب رئیس انجمن نویسندگان ابرشهر بود.

وی با رویکرد تحلیل محتوایی به رباعیات خیام پرداخته بود و با توجه به احاطه اش در زمینه تخصصی تاریخ، نسبت به عصری که خیام در آن می زیسته، به بررسی رباعیات پرداخت.

این مدرس دانشگاه بیان کرد: سیاست عصر خیام با سلجوقیان به پایتختی نیشابور گره خورده است؛ بیش از 150 سال حاکمیت این قوم غیر ایرانی بر ایرانیان، جدایی آشکار رهبری دنیوی و معنوی را سبب شده بود. بررسی تحولات سیاسی نشان می دهد که رباعیات خیام را می توان از چند دیدگاه شامل اجتماعی-مذهبی، علمی-فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بررسی کرد.

بکائیان افزود: سیزده رباعی خیام مستقیم و غیر مستقیم طعنه هایی به وضعیت سیاسی دوران اوست؛ 15 رباعی به شرایط اجتماعی و مذهبی اشاره دارد و در مجموع هم 43 بار او مفاهیم یا واژه های در نقد اوضاع اجتماعی آن دوره اشاره کرده است:

«قومی متفکرند اندر ره دین…»

«می خور که ز دل کثرت و قلت ببرد…»

این عضو انجمن نویسا ضمن اشاره به مفاهیمی از نجوم و گردش دوران در رباعیات خیام به بیان نکاتی چند در زمینه های مورد نظر خیام پرداخت: گسترش شهرنشینی، منازعات مذهبی، اختلافات شدید حنفی و شافعی، رشد اشعری‌گری، همچنین وابستگی به حکومت از جمله مضامینی ست که زمینه انتقادی رباعیات خیام بر اساس آن ها شکل گرفته است؛ وی همچنین به ناماندگاری قدرت، فناپذیری و دلزدگی از قدرت نیز اشاراتی دارد: (آن قصر که جمشید در او جام گرفت…)

او ادامه داد: از نکات قابل تامل در رباعیات خیام، رشد اندیشه شعوبی‌گری در آن هاست که در آغاز ظهور این اندیشه در ایرانیان، مقابل حمله اعراب شکل گرفته بود و سپس در مقابله با ترکان مطرح شد و در قالب نام شاهان و بازگشت به میراث قدیم ایرانیان در رباعیات بازتاب یافته است.

بکائیان گفت: واژگانی چون «کیخسرو، جمشید، کیکاووس، جم و…» در رباعیات خیام دیده می شود که نشانگر اندیشه بازگشت به دوران کهن است.

این پژوهشگر تاریخ به نکته ای در بحث اقتصادی نیز اشاره کرد: خیام با توجه به کوزه گری که شغل رایج آن دوره بوده و هنر سفالگری که اوج خود را در عصر سلجوقی می گذرانده، از مضامین مرتبط استفاده کرده است چندانکه این واژگان در رباعیات او پر بسامدند.

بکائیان در جمع بندی سخنانش ابراز داشت: با توجه به بررسی رباعیات با روش تحلیل محتوا می توان گفت که خیام نابغه ای بوده که محصول شرایط طبیعی روزگار خودش نیست و بر خلاف شرایط علمی و فرهنگی روزگارش حرکت کرده و در سپهر فرهنگی و علمی ایران درخشیده است؛ او بیش از شاعری، اندیشمند بوده است.