مهدی کاکولی سلام! هفته گذشته کتاب «دغدغه ایران» به کلبه کتاب کلیدر رسید. کتابی که مجموعهای از یادداشتهای تلگرامی دکتر «محمد فاضلی»، استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران است. او در یادداشتهایش به سیاست و جامعهشناسی و برخی مسائل روز پرداخته. ویژگی اصلی نوشتههایش سادگی و صراحتی است که خواندنش را جذاب و تاملانگیز میکند. چند […]
مهدی کاکولی
سلام! هفته گذشته کتاب «دغدغه ایران» به کلبه کتاب کلیدر رسید. کتابی که مجموعهای از یادداشتهای تلگرامی دکتر «محمد فاضلی»، استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران است. او در یادداشتهایش به سیاست و جامعهشناسی و برخی مسائل روز پرداخته. ویژگی اصلی نوشتههایش سادگی و صراحتی است که خواندنش را جذاب و تاملانگیز میکند. چند سطری از این کتاب را میخوانیم:
استادیوم سیاست
مشکل عرصه سیاست آن است که استادیوم ندارد. بخش مهمی از سیاست و حکمرانی، در پستوها تعیین تکلیف میشود. سیاستی موفق است که استادیوم داشته باشد، رقم قراردادها و دستمزدهای بازیکنانش را مردم بدانند، مردم بتوانند بازیگرانش را با خیال راحت هو کنند، برنامه نود داشته باشد و هر هفته، بدون خط قرمز کردار بازیگر، داور، مربی و حتی توپجمعکنهای سیاست نیز از دید دوربینها مخفی نماند. فوتبال و والیبال استادیوم دارند و امروز به جایی رسیدهاند که جلوی قدرتمندترین تیم جهان، مردانه میایستند. فوتبال و والیبال خط قرمزهای زیادی ندارند؛ و چشماندازشان روشن است. ورزشکاران در استادیوم با بقیه مسابقه میدهند و توانمندیهایشان آزموده میشود. مردم در چند بازی میفهمند چه کسی بازی بلد است و چه کسی هیچ نیست؛ چهار سال یک بار جام جهانی است و ادعاها آزموده میشود. سیاست و اقتصاد اما استادیوم ندارند و آزمودن ادعاها دشوار است. بهترین کاری که میشود انجام داد «ساختن استادیوم برای سیاست و اقتصاد» و شرکت در «جام جهانی اقتصاد و سیاست» برای آزمودن ادعاهاست. استادیوم برای اقتصاد و سیاست، و یک برنامه نود برای این دو عرصه، به همان اندازه شفاف و بدون خطوط قرمز، راه رشد ما را هموارتر خواهد ساخت
پینوشت: این یادداشت را آقای فاضلی وقتی نوشته که برنامه «نود» هنوز تعطیل نشده بود. یعنی برای سیاست که «نود» ساخته نشد همان نودِ ورزش را هم برنتافتند!
کتابهای تازه
«ایران بین ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم» که درباره انقلاب مشروطه است از «ونسا مارتین». نشر اختران چاپ کرده 50هزارتومان. «توضیح جهان هستی به نوادگانم» نوشته «هیوبرت ریو» با قیمت 17هزارتومان که ناشرش پیام امروزه. «زیباشناسی هالیوود» با عنوان فرعیِ لذت در سینمای آمریکا از نشر لگا با قیمت 39هزارتومان. «سفر به قلب زنان آمریکای لاتین» که مجموعه داستان کوتاه از نویسندگان زن هست با قیمت 20هزارتومان، نشر کتاب خورشید منتشر کرده. «جهان چگونه مدرن شد» نویسندهاش «استیون گرین بلت» و ناشرش بیدگل و قیمتشم 62هزارتومانه.
چند تا هم کتاب برای کودکان و نوجوانان: «کاپیتان زیرشلواری 5» رسیده. اسمش خشم بانوی کله سبز و قیمتش 22هزارتومان. یه کتاب داریم به نام «نازلی و شهرش استانبول» که انتشارات شهر قلم منتشر کرده با قیمت 18هزارتومان. از نشر باژ هم جلد دوم جادوگران با عنوان «شاه جادوگر» اومده. قیمتشم 32500تومانه. فعلا همینا رو داشته باشین. بریم و یک شعر عاشقانهی تر و تازه از خسرو احتشامی بخونیم
بهار در زد و…
سلام، صبحبهخیر، آمدید و دیدمتان
دوباره جامهدران در بغل کشیدمتان
چه خوب شد که به یاد گذشته افتادید
به جای بوسه چکیدید و من چشیدمتان
بهار در زد و چندین انار خندیدید
برای سفرهی دل عاشقانه چیدمتان
شبی که زمزمهی کوچ کهکشانها بود
میان گلهای از اختران گُزیدمتان
سیاهمشق نوشتم اصیلتر ز اصیل
غزل سرودم و با واژه آفریدمتان
از این مغازله بوی فروغ میشنوید
که وهم سبز دمیدید و من چریدمتان
صدا گشود پروبال در فضا پیچید
چو شعر از دهن شاعران شنیدمتان
زنی فراترِ زیبایی و هنر بودید
که با فروختن اصفهان خریدمتان
*گونهی خیس خیابان، مجموعه غزل، خسرو احتشامی، نشر چشمه
وصال نیشابور (20)
بخش دیگری از سفرنامه «مسعود خیام» به نیشابور که در حوالی سال 1370 انجام شده (از کتاب «خیام و ترانهها»، نشر نگاه):
(بر مزار خیام)… این بار دست خالی نیستم. برای عزیزم گل و آب آوردهام. مزار دردانۀ یگانۀ کبیر نیشابور و جهان را میشویم. با سه بطری پر. دو تای اولش گلآب است. یواشکی در گوشش زمزمه میکنم: باید ببخشی. کجا کفاف دهد این آبها به (مستی تو نه) تشنگی تو. اما اکنون نیز امکانش نیست. مرا ببخش. بهار گلافشان کرده اما نه بر تو. دیگر در اینجا که مائیم گلافشان در کار نیست. من اما برایت گل آوردهام تا سخنت راست در آید. گل سفید بر سنگ خاکستری. گلآب و نوشابۀ سفید. نیشابور چه انگورهای خوشی دارد. آنگاه پندارم اشکی هم افشاندم.