گفتگوی «خیام نامه» با قدیمی ترین فعال حزبی نیشابور پس از انقلاب حمید ترقی: داشتن پشتوانه حزبی، یک «ارزش» است آن زمان مردم فکر می کردند هر کس که به جمهوری اسلامی رای داده باید عضو حزب جمهوری اسلامی باشد بسیاری از مسئولان یا کاندیداها اعلام می کنند که ما حزبی نیستیم و این را […]

گفتگوی «خیام نامه» با قدیمی ترین فعال حزبی نیشابور پس از انقلاب

حمید ترقی: داشتن پشتوانه حزبی، یک «ارزش» است

آن زمان مردم فکر می کردند هر کس که به جمهوری اسلامی رای داده باید عضو حزب جمهوری اسلامی باشد

بسیاری از مسئولان یا کاندیداها اعلام می کنند که ما حزبی نیستیم و این را برای خود ارزش و افتخار می دانند در حالی که داشتن پشتوانه تشکیلاتی و استفاده از خرد جمعی یک ارزش است

آزاده مهدیار/ در سه-چهار سال اخیر شاهد بارقه هایی از فعال شدن احزاب در شهرستان نیشابور بوده ایم و در این میانه، کنش گران سیاسی به ویژه جوانانِ متمایل به فعالیت سیاسی، بخت خود را برای تاثیرگذاری بر فضای سیاسی در چارچوب فعالیت حزبی می آزمایند. هفته گذشته شعبه حزب اراده ملت در نیشابور اعلام موجودیت کرد و فعالیت رسمی خود را با برگزاری مجمع عمومی و انتخاب اعضای شورای مرکزی در نیشابور آغاز کرد. پیش از آن هم تشکل ها و احزابی مانند حزب مردم سالاری، کانون دانشگاهیان و انجمن اسلامی معلمان و برخی دیگر از تشکل های سیاسی با اخذ مجوز های قانونی اقدام به ایجاد تشکیلات در نیشابور نموده اند. احزابی که البته بیش تر گرایش اصلاح طلبانه دارند و نیروهای اصول گرا هنوز در قالب فعالیت حزبی به میدان نیامده و به نظر می رسد کماکان روش های سنتی و تشکیل جبهه های موقت انتخاباتی را مطلوب تر می دانند.

اما، واقعا نقش و تاثیر احزاب در کنش های سیاسی چقدر است؟ چرا گرایش عمومی به فعالیت شناسنامه دار سیاسی و در قالب حزبی (که می تواند پرورش دهنده کادرهای توانمند برای اداره سیاسی کشور باشد) در کشور ما با اقبال اندک مواجه است؟ این امر تا چه اندازه بر عدم استمرار فعالیت های حزبی و سیاسی موثر بوده است؟

برای پاسخ به این پرسش ها، به سراغ یکی از قدیمی ترین فعالان حزبی در نیشابور و از بنیانگذاران نخستین دفتر حزب حزب جمهوری اسلامی در شهرستان در سال 58 رفته ایم. حمیدرضا ترقی، فعال سیاسی و از چهره های اصولگرا، که بعد از تعطیلی فعالیت های حزب جمهوری اسلامی به «جمعیت موتلفه» پیوست و پس از آن که این جمعیت، برای تطبیق با شرایط قانونی به «حزب موتلفه» تغییر عنوان داد، همچنان تفکر حزبی خود را حفظ کرده است.

ترقی، فعالیت های اغلب احزاب فعلی کشور را برای خود فعالان حزبی، پرهزینه قلمداد می کند اما روند وضعیت فعلی به لحاظ جایگاه احزاب به ویژه احزاب ساختارمند و قوی را رو به بهبود می داند.

حمیدرضا ترقی، متولد نیشابور، نماینده دور پنجم مجلس شورای اسلامی از مشهد و مسئول حزب جمهوری اسلامی در نیشابور در سال های نخست پس از پیروزی انقلاب است.

آشنایی در زندان، راه اندازی دفتر در «ده طبقه»

او در گفتگوی اختصاصی با «خیام نامه» در مورد آغاز شکل گیری حزب جمهوری اسلامی در نیشابور می گوید: من قبل از انقلاب و از دوران زندان با برخی مسئولان و اعضای حزب (جمعیت) موتلفه آشنا بودم. افرادی مانند آقایان عسگراولادی، بادامچیان و حیدریان و به دلیل شناختی که از من داشتند بعد از تشکیل حزب جمهوری اسلامی در تهران و پس از این که دبیری حزب در مشهد بر عهده شهید هاشمی نژاد قرار گرفت و آقای واعظ طبسی هم از اعضای شورای مرکزی آن بودند، به دلیل همین آشنایی ها، مسئولیت حزب در نیشابور به من واگذار شد. ما در تیر ماه 58 در یکی از طبقات ساختمان 10 طبقه سابق نیشابور (مقابل مسجد جامع) مستقر شدیم و در فاصله کوتاهی هزاران نفر از شهر و روستا برای عضویت در حزب اعلام آمادگی کردند.

رادیو انقلاب نیشابور و مخابره اطلاعات حزبی

می پرسم «نحوه اطلاع رسانی برای عضویت در حزب چگونه بود؟»

می گوید: آن زمان مردم فکر می کردند هر کس که به جمهوری اسلامی رای داده باید عضو حزب جمهوری اسلامی باشد! و خودشان مراجعه می کردند. از طرفی ما فرستنده ای رادیویی را بالای ساختمان 10 طبقه نصب کرده بودیم به نام «رادیو انقلاب» که صداها از آن تا شعاع 50 کیلومتری ارسال می شد و به وسیله آن تبلیغات رفراندوم و بعد تبلیغات حزبی را انجام می دادیم. بعد از این که اوضاع شهر سامان گرفت و شهربانی و دادگستری و ادارات شکل گرفتند، به دلیل این که در راس حزب درکشور آقایان خامنه ای، بهشتی و هاشمی رفسنجانی قرار گرفتند، که افرادی شناخته شده بودند، مردم اقبال زیادی به حزب نشان می دادند. ما با یک جیپ استیشن به روستاها می رفتیم و اقدام به نشان دادن فیلم ورود امام و سخنرانی های اول انقلاب می کردیم؛ اغلب مردم تلویزیون نداشتند و از پخش این سخنرانی ها استقبال می کردند.

انتخابات ریاست جمهوری  و آغاز تنش ها میان انقلابیون

ترقی در مورد فعالیت های شاخص حزب می گوید: اولین تنش ها و اختلافات بین انقلابیون در شهرستان بعد از ورود به بحث انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد، آقای انصاری راد از بنی صدر حمایت می کرد و حزب هم ابتدا از جلال الدین فارسی (خیام نامه: او به دلیل شبهه ای که در تابعیت ایرانی اش به وجود آمده بود، از انتخابات کنار رفت) حمایت کرد و بعد که جامعه مدرسین حوزه علمیه از دکتر حسن حبیبی حمایت کردند، حزب هم از ایشان اعلام حمایت کرد. جلسه مفصلی هم بین این دو جریان در محل حزب برگزار شد، تعدادی از روحانیون شهر هم با آقای انصاری راد همراه بودند اما قاطبه مردم مخالف بودند. (این اظهار نظر البته در حالی است که در آن زمان در نیشابور هم بنی صدر با فاصله زیاد از دیگر کاندیداها ، آرای مردم را از آن خود کرد.)

ترقی می افزاید: تشکیل دفتر هماهنگی مردم و بنی صدر که در تضاد با فعالیت های حزب جمهوری اسلامی ارزیابی می شد، برخی تنش ها و فاصله ها را به دنبال داشت.

همچنین در سفر آقای بهشتی به نیشابور، طرفداران بنی صدر در مسجد جامع نیشابور علیه آقای بهشتی شعار می دادند، در ادامه ما به عنوان رابط مرکز و شهرستان در کلاس های درس آقای بهشتی شرکت می کردیم و آموخته ها را به اعضای حزب در شهرستان می رساندیم.

وی در پاسخ به این سوال که آیا حزب، شاخه ها و به عبارتی کمیته های تفکیک شده داشت یا خیر، می گوید: شاخه های دانش آموزی و دانشجویی، کارگری، اصناف و زنان فعال بود که شاخه زنان با مدیریت مادر من در «مکتب زهرا» فعالیت می کرد و برنامه های آموزشی و سخنرانی از سوی طلاب و شخصیت های فرهنگی برگزار می شد و اخبار و تحلیل های سیاسی در جلسات به بحث گذاشته می شد.

انفجار دفتر حزب و سرانجام آن در نیشابور

ترقی در مورد سرانجام شعبه حزب در نیشابور بیان می کند: فعالیت های ما تا سال 60 ادامه پیدا کرد؛ تا هفتم تیر که انفجار دفتر حزب در تهران رخ داد. بعد از آن من به درخواست مرحوم هاشمی نژاد، قائم مقامی حزب در خراسان را بر عهده گرفتم و کار حزب در شهرستان توسط آقایان کرباسی و مشکیان و تعدادی دیگر تا سال 63 ادامه پیدا کرد و از ساختمان ده طبقه به محل فعلی ساختمان «مشارکت های مردمی کمیته امداد» منتقل شد، تا سال 65 که دفتر بسته شد و اموال آن هم به کمیته امداد واگذار گردید.

از دلایل تعطیلی حزب می پرسم و می گوید: به دلیل این که مشغله کار کشور زیاد شده بود مسئولان کشوری، که تشکیل دهنده حزب بودند، فرصت فعالیت در حزب را نداشتند. اختلافاتی هم میان اعضای ارشد حزب با دولت آقای موسوی به وجود آمد و در نهایت به این جمع بندی رسیدند که حزب تعطیل شود تا  اگر در آینده فرصت مناسبی دست داد مجدد فعال شود. اعضا نیز تعدادی به حزب موتلفه و یا تشکل های صنفی آن زمان مثل کارگری، دانشجویی، مهندسین و کارمندی پیوستند که الان می توان آنان را در زمره گروه پیروان خط امام و رهبری شناسایی کرد.

امروز هزینه فعالیت حزبی سنگین است

از ترقی می خواهم تحلیل خود را در رابطه با فعالیت احزاب فعلی کشور و دلیل عدم استقبال جدی مردم از فعالیت در این احزاب بگوید، وی پاسخ می دهد: قبل از انقلاب احزاب «ایران نوین» و «رستاخیز» در نیشابور هم دفتر و هم تشکیلات داشتند و فعال بودند. برخی هم که پیش از انقلاب در راس اداره شهر بودند، در این احزاب فعال بودند، به همین دلیل مردم سابقه ذهنی خوبی از احزاب نداشتند.

به نظر من به طور کلی تحزب به شکل قانونی به درستی ترسیم نشده و احزاب که باید فعالیت و تجمعات شان طبق قانون باشد، در ساختار قدرت، جایگاه شان چندان مشخص نشده است. در انتخابات ها نیز فعالیت احزاب را پررنگ نمی بینیم، از طرفی هزینه فعالیت حزبی سنگین است؛ تجربه انتخابات در کشور نشان داده به محض تغییر دولت به سمت جریان مقابلِ یک حزب، تمامی عناصر حزب قبلی از قدرت کنار گذاشته شده اند و این هزینه سنگینی بر عناصر حزب وارد می کند و موجب حزب گریزی می شود. برای همین شاهد هستیم بسیاری از مسئولان یا کاندیداها اعلام می کنند که ما حزبی نیستیم و این را برای خود ارزش و افتخار می دانند در حالی که داشتن پشتوانه تشکیلاتی و استفاده از خرد جمعی یک ارزش است و فردِ برخاسته از تشکیلات قوی با فردی که هیچ پشتوانه جمعی ندارد و تک نفره است خیلی فرق دارد.

نقش احزاب رو به تکامل است

وی در ادامه می گوید: اگر احزاب فعلی ما بخواهند خود را با قانون احزاب تطبیق دهند بسیاری از آن ها باید تعطیل شوند و تنها احزاب قوی تر و بزرگ تر بمانند. در سیاست های رهبر انقلاب تاکید بر پر رنگ شدن نقش احزاب در انتخابات و نیز فعالیت شفاف و روشن است. در قانون جامع انتخابات هم نقش احزاب و ائتلاف ها پر رنگ تر و موثرتر شده و کاندیداهایی که مورد حمایت قابل توجهی از گروه های استانی، محلی و حتی صنفی هستند موفق تر خواهند بود و من فکر می کنم این روند رو به تکامل است و نقش احزاب در مشارکت سیاسی مردم و مدیریت کشور بیشتر می شود و قدرت به سمت افرادی که برنامه منسجم تر و کادرسازی محکم تری دارند، سوق پیدا خواهد کرد.

طرح استانی شدن انتخابات و جایگاه احزاب

از ترقی در مورد طرح «استانی شدن انتخابات» و جایگاه احزاب در قدرت در صورت تصویب قانون می پرسم و پاسخ می دهد: در این طرح افرادی که می خواهند نامزد شوند اگر پشتوانه حزبی و جریانی بهتری داشته باشند طبیعتا رای بیشتری خواهند داشت و احزابی که در استان دفتر و تشکیلات سازماندهی شده دارند، نیروی بیشتری برای تبلیغات دارند. اما من فکر می کنم این طرح نواقصی دارد و با سیاست های ابلاغی رهبر انقلاب اصطکاک دارد و با عدالت انتخاباتی در تناقض است؛ چراکه بخشی از جامعه را از حضور در قدرت و از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم می کند، گسست قومیتی ایجاد می کند و از طرفی دسترسی مردم به نمایندگان را کاهش می دهد و ممکن است انگیزه مردم محلی را برای شرکت در انتخابات را کاهش دهد.