گفتگو با نویسنده ی پر کار شهرمان خانم سیما رحمتی
گفتگو با نویسنده ی پر کار شهرمان خانم سیما رحمتی

برای من نوشته هایم مثل فرزندانم هستند لغت داستان در زبان فارسی به معنی قصه،حکایت، افسانه وسرگذشت به کار رفته است  در فارسی قدیم لغت داستان دو بخش داشت یعنی «دا» و «ستان» ، «دا» به معنای آفرینش و «ستان» به معنای مکان یا زمان و واژه ی داستان جایگاه یا زمان آفرینش معنی می […]

برای من نوشته هایم مثل فرزندانم هستند

لغت داستان در زبان فارسی به معنی قصه،حکایت، افسانه وسرگذشت به کار رفته است  در فارسی قدیم لغت داستان دو بخش داشت یعنی «دا» و «ستان» ، «دا» به معنای آفرینش و «ستان» به معنای مکان یا زمان و واژه ی داستان جایگاه یا زمان آفرینش معنی می شد.

امروزه داستان اصطلاحی عام به حساب می آید که از یک سو شامل شکل های مختلف قصه است و از یک سو انشعابات مختلف ادبیات داستانی از قبیل داستان کوتاه، رمان، داستان بلند و دیگر نمونه های این شاخه از ادبیات خلاق را در بر می گیرد . جمال میرصادقی داستان را نقل واقعی می داند که به نحوی تابع توالی زمان باشد و دست کم سه واقعه داشته باشد .

رابطه ی علت و معلولی بین واقعه ها،  بنیاد داستان را پی می ریزد.داستان در یک معنا با تاریخ هم قرابت دارد چنان که در زبان انگلیسی story به معنای داستان و history به معنای تاریخ بوده و از نظر لغوی به هم نزدیک است به عبارتی  دیگر، داستان بازآفرینی رویداد ها و حوادث به ظاهر واقعی است، ولی تکرار و واگویی واقعیت نیست ؛ بلکه داستان  تخیلی است که در جهان خود واقعی نمایانده می شود.

امروزه ، داستان یا قصه به نثری گفته می شود که روایتی تخیلی در آن نقل شود .داستان شامل انواع رمان ،داستان کوتاه، داستانک،داستان فیلمی-عکسی ، می شود .داستان از نوع ادبی است که شامل تخیلات نویسنده می شود و حوادث و شخصیت های آن واقعیت ندارد . پس از این پیش درآمد به گفتگوبا نویسنده ی پر کار شهرمان خانم« سیما رحمتی» می پردازیم . داستان های چاپ شده ی ایشان معرف حضور همشهریان عزیز هست.

با تشکر از شما اگر ممکن است برای آشنایی بیشتر همشهریان خودتان را بیشتر معرفی کنید؟

من سیما رحمتی هستم و کارم نوشتن داستان و رمان است . دوران کودکی و نوجوانی ام را در مشهد سپری کردم .از دوران کودکی علاقه و شوق نوشتن درمن وجود داشت اما پس از اتمام دوران تحصیل و دانشگاه و پس از سکوتی پانزده ساله نویسندگی را شروع کردم و در نهایت داستان هایم را به چاپ رسانده و تقدیم علاقمندان به ادبیات نمودم. من تا کنون کتاب های  «من و گنجشکای خونه »(داستان بلند – سال91) ، «پرواز 6550»(رمان – سال93) «شوکران »(رمان – سال95) « آن خاکستری مرموز »(داستان های  کوتاه – سال96) را منتشر کرده ام . بنده هم اکنون درانجمن های داستان مشهد و نیشابور ،انجمن کتاب سیمرغ ، فعال هستم و درحال انتقال دانسته ها و اندوختن آموزه های جدید هستم .

چه زمانی با دنیای کتاب خوانی  و نویسندگی آشنا شدید؟

همان طورکه گفتم دوران ابتدایی را درمدرسه شمس طوس مشهد گذراندم همان جا بود که علاقه به نوشتن در من شکل گرفت ، دلیل آن هم مدیر مدرسه مان خانم گرایلی بود که هفته ای دو ساعت با نوار قصه و کاست های موزیکال اوقات کلاس ما را پر می کرد و در انتها ازما می خواست که احساس و برداشت خودمان را از این قصه ها روی کاغذ بیاوریم . من کم کم به این تکلیف علاقه مند شدم و نوشتن برایم کاری دوست داشتنی شد وانشاهای من برای دیگران خوانده می شد. این کار را دردوران دبیرستان هم ادامه دادم ، واژه ها و کلمات برایم ابزاری شد برای بیان احساسم . کم کم خواندن داستان و رمان را شروع کردم و پس از مدت زمانی حس کردم که واژه ها به من فشار می آورد و ناچار شروع به نوشتن کردم.این نوشته ها را به دوستانم می دادم و آنها ابراز می کردند چرا این نوشته ها را چاپ نمی کنی ؟ و بالاخره این اتفاق افتاد، ضمنا من در دبیرستان سعدی نوشتن مقالات و شرکت در جشنواره ها را تجربه کرده بودم .

اولین کتاب شما کی چاپ شد؟

پس ازاتمام تحصیلات عالیه ودردوره ی فترت پانزده ساله و خانه داری فرصت پیدا کردم دوباره به علاقه ی اصلی ام یعنی نوشتن برگردم .این اتفاق حدود هشت سال قبل روی داد و من اولین داستانم را با نام “من و گنجشکای خونه “به چاپ رساندم .انگیزه ی من پس ار نوشتن این کتاب بیشتر شد و کتاب های بعدی من هم آماده شد .

در بین داستان هایی که نوشته اید کدام را بیشتر می پسندید؟

برای من نوشته هایم مثل فرزندانم هستند و هرکدام ارزش خاص خود را دارند اما کتاب شوکران به دلیل وقتی که گذاشته ام و ارتباطی که با قصه برقرار کرده ام و شادی ها و غمی که با این کتاب تجربه کرده ام برایم خاطرات بیشتری ساخته است .

این رمان براساس یک قصه ی واقعی نوشته شده است و داستان یک دختر پرورشگاهی است که پدرش معتاد است و مادرش خود سوزی کرده است . این دختر در یک ازدواج نا مناسب گرفتار مردی می شود که تعادل روانی ندارد و به ناچار همانند مادرش دچار خود سوزی می شود و بقیه ی ماجرا…

از خاطرات اقامت در نیشابور بگویید؟

از سال 82 ساکن نیشابور هستم، لذا بهترین سالهای زندگی ام را در این شهر و در کنار خانواده گذرانده ام . در طول این سالها خاطرات زیادی را در ذهن جای داده ام .

آیا فعالیت های فرهنگی و هنری بانوان با زندگی خانوادگی نا هماهنگی ایجاد نمی کند؟

فعالیت های فرهنگی من همزمان با زندگی خانوادگی مشکل ساز است اما عشق به کار و هدف و استفاده ی بهینه از وقت ، این فرصت را به من داده تا بتوانم فعالیت های فزهنگی و علایق شخصی را به سامان برسانم .

مشکلات سر راه کارهای فرهنگی – هنری مخصوصا برای بانوان کدام است ؟

مشکلات حوزه ی فرهنگ و هنر برای همگان آشکار است اما برای بانوان مشکلات خاص تر است. شاید بانوان بیش تر درگیرظواهرهستند و هنوز خودشان را قبول ندارند از طرف دیگرحمایت خانواده ها هم هنوز در حد مطلوب نیست .از سوی دیگر بانوان در یک دور باطل و پوچ قرار گرفته اند و لذا هنوز به خودشناسی لازم نرسیده اند و نتوانسته اند با خود واقعی شان روبرو شوند .

به دلیل نگاه درجه دوم به بانوان آنها اعتماد به نفس لازم را ندارند لذا در فعالیت های اجتماعی با تمام انرژی شرکت نمی کنند .از طرفی کار برای بانوان در جامعه ی ما از شرایط مطلوب برخوردار نیست . من خودم که درانجمن های فرهنگی فعال هستم و با اشخاص فرهیخته  سر و کار دارم؛ شاهدم که هنوز آقایان خودشان را صاحب نطر می دانند و بانوان نتوانسته اند جایگاه مناسب خود شان را پیدا کنند .

چه تفاوتی بین یک داستان نویس خانم و آقا وجود دارد؟

تفاوت از زمین تا آسمان است .معمولا داستان نویسان مرد همیشه از طرف یک خانم حمایت می شوند، اما عکس این مساله صادق نیست و بانوان باید شرایط طاقت فرسایی را از سر بگذرانند تا بتوانند با فراغ بال به نوشتن بپردازند؛ لذا مقایسه ی بین این دو مقایسه ای یک طرفه است .

چه برنامه هایی برای آینده دارید؟

من کتابی در دست انتشار دارم که به دلیل اینکه از داستان های  کوتاه تشکیل شده باید منتظرنتایج جشنواره ها بمانم .تا بتوانم اجازه ی نشر بگیرم .از طرف دیگر من ترجیح می دهم که کتاب زمانی منتشر بشود که با هزینه ی شخصی نباشد لذا امیدوارم شرایط هر چه زودترمهیا گرد د تا بتوان فعالیت ها را ادامه داد.

و سخن آخر

برای حسن ختام باید بگویم افراد ابتدا باید علایق و استعدادهای خود را پیدا کنند و سپس از روزمرگی دور شده و ازمسایل پیش پا افتاده فاصله گرفته و از زمانی که در اختیار دارند حداکثر استفاده را بنمایند.