تعریف سبک جدیدی از زندگی , سفر با دوچرخه همراه کودک شیرخوار
تعریف سبک جدیدی از زندگی , سفر با دوچرخه همراه کودک شیرخوار

  با الگو گرفتن از خانواده ای فرانسوی فهمیدیم می توان با کودک هم طولانی مدت رکاب زد زن و شوهر دوچرخه سواری که همراه باکودک شیرخوار خود اقدام به رکاب زنی و سفر چند ده روزه می کنند، این بار در جریان یکی از سفرهای شان و مصادف با روز عطار به نیشابور رسیدند، […]

 

با الگو گرفتن از خانواده ای فرانسوی فهمیدیم می توان با کودک هم طولانی مدت رکاب زد

زن و شوهر دوچرخه سواری که همراه باکودک شیرخوار خود اقدام به رکاب زنی و سفر چند ده روزه می کنند، این بار در جریان یکی از سفرهای شان و مصادف با روز عطار به نیشابور رسیدند، از این رو فرصت را غنیمت شمردیم تا گفتگویی با این زوج در مورد سبک خاص زندگی شان داشته باشیم؛احسان منصوریان متولد 1363 و شیما هاشم نیا متولد 1364 هر دو متولد مشهد.

آزاده مهدیار/ مرد خانواده در مورد سوابق فعالیت دوچرخه سواری خود به «خیام نامه» می گوید: من سال 80 دوچرخه سواری را شروع کردم که قالبا سفرهای کوتاه مدت یک روزه بود، در سال 93 برای همسرم دوچرخه خریدم و از آن جا تصمیم گرفتیم برنامه رکاب زنی را منسجم تر داشته باشیم. در فروردین 93 به صورت گروهی از تبریز تا وان ترکیه را رکاب زدیم و خودمان را محک زدیم و فهمیدیم که نسبت به هم تیمی ها آمادگی خوبی داریم. پاییز 93 هم از مرز کشور تا آنتالیا و جنوب ترکیه حدود هزار کیلومتر را رکاب زدیم که 24 روز طول کشید. البته برگشت مان با پرواز بود. هزینه سفر دو نفرمان همراه با بلیط پرواز حدود 3 میلیون تومان شد و به طور کلی سفر با دوچرخه خیلی هزینه بر نیست.

منصوریان ادامه داد: سفر بعدی در سال 94 بود که از کنار ساحل آنتالیا به مسافت هزار و هشتصد کیلومتر را  در30 روز طی و از استامبول و شهرهای تاریخی دیدن کردیم. هزینه اقامت در کمپ ها و دیدن اکثر موزه ها و 8 بلیط پروازی که تهیه کردیم، در مجموع 5 میلیون و 300 هزار تومان شد.

حالا دوچرخه سواری بخش جدانشدنی از زندگی ما شده و تلاش می کنیم وقت و پول پس انداز کنیم برای سفرهای بعدی.

وی در خصوص سفر با کودک گفت: من عکسی در اینترنت دیدم که خانمی روی دوچرخه نشسته و بچه 3 ماهه اش را شیر می دهد، پیدا کردن جزئیات آن با یک عکس خیلی سخت بود ولی با کلی جست و جو از طریق ویدئوهای یوتیوب متوجه شدیم زن و شوهری فرانسوی هستند که با دو فرزندشان با دوچرخه سفر می کنند و هر دو فرزندشان را در سفر به دنیا آورده اند! آن ها در سال 2003 تصمیم گرفتند شمال فرانسه را به سمت هلند رکاب بزنند ولی سفرشان 7 سال به طول انجامید، سال اول خانم باردار می شود و به فرانسه برمی گردند، یک سال منتظر به دنیا آمدن و بزرگ شدن بچه می مانند و بعد دوباره سفر را پی می گیرند. تا ماه هفتم حاملگی بعدی خانم، این خانواده همچنان به سفر با دوچرخه ادامه می دهند و در آمریکای جنوبی چند ماهی را برای به دنیا آمدن بچه توقف می کنند و باز مجددا سفر را آغاز می کنند. جالب این که آن ها به ایران هم می آیند و از بندرعباس و ارومیه عبور می کنند و از مرز ارمنستان خارج می شوند.

وی افزود: این موضوع برای ما انگیزه شد، با این خانواده هم تماس داشتیم و برای پسرمان ارسلان، یک تریلر طراحی کردیم، فرزندمان با وسایل مورد نیازش حدود 35 کیلوگرم بار به ما اضافه کرده و در مجموع باری که من و همسرم باید حمل کنیم حدود 130 کیلوگرم است و غیر از وزن بدن مان این میزان را هم با عضله های مان تحمل می کنیم.

وی در مورد توشه سفرشان می گوید: باری که باید حمل کنیم شامل دوچرخه ها، چادر، گاز، وسایل پخت و پز،  خوراک و لباس و لوازم تعمیر دوچرخه است و نسبت توزیع بار 2 به 3 میان همسرم و من است.

زن خانواده صحبت های همسرش را پی می گیرد.

شیما هاشم نیا در مورد همراهی کودک شان در سفر گفت: با تجربه این زوج فرانسوی متوجه شدیم با پسرمان هم می توانیم به سفر ادامه دهیم، الان هم همه تلاش مان را می کنیم که خودمان را در سفر با فرزندمان تطبیق دهیم و طوری حرکت می کنیم که هیچ خطر و ناراحتی برای فرزندمان به وجود نیاید.

منصوریان در مورد این که چطور این قدر با هم هماهنگی دارید و هر دو به این کار علاقه مندید، گفت: من سعی کردم برای ازدواج کسی را انتخاب کنم که با فضای فکری و روحی من تطابق داشته باشد، در گروه های کوه نوردی متوجه شدم که خانواده ای که بیشترین قرابت را با روحیات و سبک زندگی من دارد، خانواده شیما است و این منجر به ازدواج مان شد. جدا از این موضوع، من و همسرم صمیمی ترین رفیق هم هستیم و رابطه ما  صرفا چیزی نیست که در شناسنامه نوشته شده باشد. من سال ها فعالیت ورزشی کرده ام و اگر خودم از لحاظ سطح آمادگی بدنی بالاتر هستم، خودم را با میزان آمادگی ورزشی همسرم تطبیق دادم تا با هم فضای جدیدی را خلق کنیم؛ مثل دوچرخه سواری طولانی مدت، از طرفی ورزش و دوچرخه سواری بستر ارتباطی بهتری را برای آشنایی با دوستان خوبی هم فراهم آورد.

وی در پاسخ به این سوال که با سفرهای طولانی مدتی که می روید، چطور هزینه های زندگی و سفر را تامین می کنید؟ بیان کرد: تحصیلات من مهندسی عمران است ولی قالبی که با روحیات ماجراجویانه من سازگار باشد را انتخاب کردم و به همین خاطر به کار عکاسی معماری مشغول شدم و درآمد نسبتا مناسبی دارم. علاوه بر آن دوربین های با قابلیت ضبط طولانی مدت پروژه های عمرانی طراحی کردم که آورده مالی ثابتی برای من دارند. جدا از این موضوع ما سطح توقعات مان از مادیات زندگی را پایین آوردیم تا به علایق مان بهتر رسیدگی کنیم.

منصوریان در مورد سفر فعلی گفت: هدف ما ایجاد چالش برای زندگی ماشینی امروز است و اسم سفرمان «چرخ زندگی» است تا سبک جدیدی برای چرخه زندگی نشان دهیم، مسیر ما از مشهد آغاز شد، نیشابور، سبزوار، اسفراین، بجنورد، آشخانه، گرگان و بعد به سمت غرب تا انزلی را در برنامه داریم.

وی در مورد نیشابور گفت: ارتباطات ما با نیشابور مربوط به دوستان نیشابوری مان در مشهد و سفرهای مان است. نیشابور مردم فرهیخته و مهمان نوازی دارد. مراسم روز عطار هم به خاطر آب و هوا تغییر کرد، قرار بود با گروه بزرگی، مسافتی را به صورت نمادین به سمت آرامگاه خیام و عطار رکاب بزنیم که محقق نشد و فقط با تعدادی از دوستان زیر باران ادامه دادیم، اما آن طور که انتظار داشتیم مسئولان شهر استقبال چشم گیری از حرکت ما نداشتند.

این ورزشکار در مورد دوچرخه سواری گفت: نیشابور بعد از مشهد منسجم ترین و بهترین تیم های دوچرخه سواری را دارد و خوب است به بهانه های مختلف این ورزش تقویت شود.

وی در باره با مخاطرات دورچه سواری گفت: خیلی از راننده ها مراعات نمی کنند، به خاطر این که بچه همراه مان است تابلوی بوق نزنید را نصب کرده ایم اما خیلی ها توجه نمی کنند، در عین حال هدف خیلی ها احوال پرسی یا خداقوت گفتن است که همین هم تمرکز دوچرخه سوار را به هم می زنند و کار درستی نیست. این بی توجهی نشات گرفته از این است که مردم ما عادت ندارند به تابلوها و علایم توجه کنند.

این خانواده معتقدند که دوچرخه سواری نیاز ما به سوخت و واردات خودرو را کم می کند و این برای اقتصاد کشور کمک کننده است، موجب نشاط و تندرستی است و به کاهش تاثیرات آلاینده های زیست محیطی کمک می کند.