آيا تيغ توقيف بر سر مطبوعات است؟
آيا تيغ توقيف بر سر مطبوعات است؟

نقد و نقبي بر سخنان رييس محترم دستگاه قضا آيا تيغ توقيف بر سر مطبوعات است؟ صفحه آراي محترمِ خيام نامه لطفا آن کلمه ي «طنز» را از بالاي اين ستون برداريد مي خواهم چهار کلمه جدي بنويسم يک وقت سوء تفاهم نشود! راستش صحبت هاي چند روز پيش رييس دستگاه قضايي کشور بدجوري مرا […]

نقد و نقبي بر سخنان رييس محترم دستگاه قضا

آيا تيغ توقيف بر سر مطبوعات است؟

صفحه آراي محترمِ خيام نامه لطفا آن کلمه ي «طنز» را از بالاي اين ستون برداريد مي خواهم چهار کلمه جدي بنويسم يک وقت سوء تفاهم نشود! راستش صحبت هاي چند روز پيش رييس دستگاه قضايي کشور بدجوري مرا فکري کرده است. وقتي جناب آقاي آملي لاريجاني، صراحتا مي گويد: «برخي روزنامه‌هاي زنجيره‌اي در زمينه فساد به بزرگنمايي و سياسي کاري مي‌پردازند.» و بعد تهديد مي کند: «من به دادستان تهران تاکيد کرده‌ام که مطالب اين روزنامه‌ها را رصد کند و در صورت تخلف با آنها برخورد قانوني به عمل آورد.» و بلافاصله يکي از سايت هاي خاص، اين رصد را داوطلبانه انجام مي دهد و با رديف کردن تيتر مشابه چند روزنامه نتيجه مي گيرد که آن ها در صدد ترويج فساد در کل کشور هستند! راستش کسي که کار مطبوعاتي مي کند دست و دلش مي لرزد! خب طبيعي است وقتي سه وزير دولت اصول محور احمدي نژاد که ساليان سال مورد حمايت برخي جريانات خاص بود مورد بازجويي قرار گيرند اين خبر تيتر اول روزنامه هايي مي شود که هشت سال انتقاد کردند و کسي تحويل نگرفت. مثلا در همين شهر نيشابور خودمان وقتي سرقت مسلحانه ي خونين در روز روشن اتفاق افتاد خب همين چارتا و نصفي نشريه ي شهرمان تيتر اولشان همين خبر بود. آيا اين نشانه ي هماهنگي آن ها براي تخريب نيروي انتظامي بود؟ از طرفي اين که مطبوعات، بزرگنمايي کنند هيچ جاي اشکالي نيست. مطبوعات حق دارند وقتي برخي مسئولان به برخي موضوعاتِ خاص آن طور که بايد رسيدگي نمي کنند، بزرگنمايي کنند تا تلنگري باشد براي آنان. باز هم مثلا همين خيام نامه ي خودمان وقتي خبر فساد ميليون توماني در يکي از ادارات، پخش شد، تيتر زد «فساد ميلياردي»! خب مبلغ را به ريال نوشت که اتفاقا بزرگنمايي هم نيست بلکه استفاده از واحد رسمي پول کشور است. بعدا البته برخي از مسئولان گفتند بزرگنمايي کرده ايد. ولي معلوم نيست چرا چند روز بعد موارد فساد را از پشت ميز محل فسادشان دک کردند به يک جاي ديگر!

اما سخني با آقاي لاريجاني رياست محترم دستگاه قضا و آن اين که حقيقتا وقتي بزرگترين مقام قضايي کشور اين گونه مطبوعات را مي نوازد و از لفظ «زنجيره اي» براي مطبوعات منتقد استفاده مي کند مهم ترين چيزي که براي من به عنوان يک روزنامه نگار زير سوال مي رود واژه ي عدالت است که انتظار مي رود دستگاه قضايي تمام هم و غم خود را براي برقراري آن به کار گيرد. از طرفي به کار بردن واژه ي زنجيره اي توسط آقاي لاريجاني که حتما به بار معنايي و حقوقي کلمات به خوبي آشنا هستند هم جاي سوال دارد. معناي اين واژه دقيقا چيست و آيا زنجيره اي بودن جرم است؟ آقاي لاريجاني در همين قوه اي که شما اکنون زحمت رياست آن را به دوش مي کشيد، زماني دادستاني بود که استاد تمام عيار قلع و قمع مطبوعات بود. سال ها گذشت و روزنامه هاي بسياري به دستور او سر بريده شدند اما روزنامه نگاران ديگر آمدند و نوشتند و تيتر زدند و به قول شما بزرگنمايي کردند تا سرانجام دستگاه قضايي، بدرستي ايشان را برکنار کرد. حتما مي دانيد از قاضي مرتضوي مي گويم که اتفاقا هنوز هم جا دارد درباره ي ايشان تيترهاي درشت زده شود. بايد دانست آن که در اين مملکت و در چارچوب قوانين رسمي ، کار مطبوعاتي مي کند و مشکلات و معضلات و فسادها را آشکارا در پيش ديدگان ملت مي گذارد قصد تخريب و براندازي ندارد که اگر داشت بدون دغدغه و متهم شدن، از فضاي بي در و پيکر اينترنت و رسانه هاي خارج از کشور سود مي جست . آقاي آملي لاريجاني، همين چندي پيش سخنگوي قوه ي قضاييه از شبکه هاي موبايلي شاکي بود و تهديد به برخورد کردن و فيلتر نمودن کرد. آيا بهتر نيست با استفاده از قدرت رسانه هاي مسئول وفعال در داخل کشور به جنگ با مفسدان و قانون ستيزان در داخل و بدخواهان در خارج برويم و اعتماد بيشتر توده ي مردم را به نظام باعث شويم ؟من معتقدم با توقيف ، فيلتر و پارازيت، مردم بي «خبر» نمي مانند!

…مطلب قبلي خيلي سنگين بود با اجازه ي شما رفتم 20 دقيقه سخنراني دکتر رحيم پور ازغدي تماشا کردم کمي شنگول شدم برگشتم. اما عرض به خدمتتان در يکي دو هفته ي گذشته پيام هايي درباره ي آخر و عاقبت 20 ميليارد تومان اهدايي دولت به دو نماينده ي نيشابور برايمان ارسال کرده بوديد که در ستون صداي مردم اين شماره و شماره قبل چند تايي اش آمده. فقط قبلش براي دوست عزيزي که نشسته و کلي حساب کتاب کرده که اگر جمعيت نيشابور را 500هزار نفر بگيريم از اين مبلغ، نفري 40 هزار تومان گير هرکس مي آيد بايد عرض کنم با توجه به اين که انتخابات بعدي مجلس در اسفندماه 1394 برگزار مي شود و تا آن موقع هيفده هيجده ماهي هنوز باقي است و با در نظر گرفتن اين که نمايندگان محترم اصول گرا اصولا اين پول را مي گذارند براي همان روزهاي آخر، شما حساب کنيد اگر اين مبلغ را در راستاي بانک داري اسلامي به يکي از همين صندوق هاي ضرب الحسنه بدهند ماهي 20درصد هم که نزول، ببخشيد بهره ي کاملا مشروع و مقبول بگيرند مي شود… بله يکي از دوستان نزول خور ماشين حساب موبالش را راه انداخته و دارد حساب مي کند… جان؟ بله، مي فرمايند هر نماينده چيزي حدود 3ميليارد و پانصد ميليون تومان پس انداز مي کند. خب به سلامتي! ما که بخيل نيستيم. جاي دوري نمي رود. اصلا جيب من و ايشان ندارد. نماينده ي ما آن بالاي مجلس بنشيند انگار ما نشسته ايم. والا!

طنز خیام نامه