نويسنده ي سه ميليارد و هفتصد ميليون توماني!
نويسنده ي سه ميليارد و هفتصد ميليون توماني!

نويسنده ي سه ميليارد و هفتصد ميليون توماني! سلام به کلبه کتاب، خوش آمديد! اين هفته با يک کتاب قديمي آغاز مي کنيم که در هيچ عطاري و بقالي هم گيرتان نمي آيد اما اين معرفي دليل دارد بخوانيد تا بدانيد دليلش چيست! نگاهي مي کنيم به پرفروش هاي بازار کتاب نيشابور و سري هم […]

نويسنده ي سه ميليارد و هفتصد ميليون توماني!

سلام به کلبه کتاب، خوش آمديد! اين هفته با يک کتاب قديمي آغاز مي کنيم که در هيچ عطاري و بقالي هم گيرتان نمي آيد اما اين معرفي دليل دارد بخوانيد تا بدانيد دليلش چيست! نگاهي مي کنيم به پرفروش هاي بازار کتاب نيشابور و سري هم مي زنيم به آکادمي نوبل! با ما همراه باشيد.

زمين خوب

«زمين خوب»، نوشته ي خانم پيرل. س. باک، ترجمه ي فريدون بدره اي، سازمان چاپ و انتشارات مرجان، چاپ دوم، فروردين ماه 1349. داستان اين کتاب شرح زندگي يک کشاورز خرده پا در کشور چين است. ماجراي فقر و تنگ دستي او و مبارزه اش با دشواري هاي زندگي و سرانجام مالک زميني شدن و… . «زمين خوب» يکي از دلايل اصلي برنده ي نوبل شدن خانم پرل باک در سال 1938 بود. پرل باک اگر چه در آمريکا به دنيا آمد و در سال 1973 در همان جا هم از دنيا رفت اما از 3 ماهگي تا 41 سالگي در چين زندگي کرد. «ميهن پرست»، «نسل اژدها» و «مادر» از ديگر کتاب هاي مشهور اين نويسنده اند. اما ماجراي جالبي که در اين کتاب آمده چيست؟ شايد اين جمله معروف را درباره نيشابور شنيده ايد که گفته مي شود يعقوب ليث صفار به هنگام فتح نيشابور گفته‌است:

«شهري را گرفتم که گِل آن خوردني، بوته آن ريواس و سنگ آن فيروزه است.»

اين ماجراي گِل يا خاک خوردني، براي بسياري عجيب به نظر مي رسد اما جالب است که در کتاب «زمين خوب» و در شرح قحط سالي، به خاکي خوردني اشاره مي شود و آن طور که با ترجمه ي فريدون بدره اي آمده است آن را «ربة النوع زمين رحم دل» مي ناميدند: «…او مي توانست که کمي خاک از نقطه ي معيني از يکي از مزارعش بکند و به کودکانش بدهد، بي آنکه خودش هوس خوردن کند. اين خاک را که مدتي بود با آب مي خوردند «ربة النوع زمين رحم دل» مي ناميدند، زيرا مقدار کمي مواد غذايي در خود داشت، گر چه سبب ابقاي حيات آنان نمي شد، اما هرچه بود وقتي آن را به صورت بلغور در مي آوردند تا مدتي گرسنگي بچه ها را تسکين مي داد و شکم خالي و باد کرده ي آن ها را تا اندازه اي پر مي ساخت.»

کتاب هاي پرفروش در نيشابور

اين روزها بيشتر کتاب فروشي ها درگير فروش نوشت افزار و يا کتاب هاي کمک درسي هستند. ما هم در کلبه کتاب کليدر از هر 5 نفري که وارد مي شوند به چهارتايشان مي گوييم نداريم! از آن يکي هاي باقي مانده هم از هر چهار تايشان سه نفر نگاهي به قيمت کتاب ها مي کنند و مي گويند يک دوري بزنيم بعدا برمي گرديم! حالا با اين اوضاع و احوال، نام بردن از کتاب هاي پرفروش يک کمي سخت است. با اين حال براي اين که در جريان باشيد بايد خدمتتان بگوييم پرفروش ترين کتاب هاي اين روزهاي ما کتاب هايي درباره ي بازاريابي شبکه اي و تکنيک هاي فروش هستند. البته گويا اين شبکه با آن شبکه ي هاي غيرمُجازي که قبلا گلدکوئست مي کردند! فرق دارد و مجوز قانوني دارد. اين هم چند نمونه از اين دست کتاب ها: «از سير تا پياز بازاريابي شبکه اي»، «دانشکده کسب و کار» و «تجارت قرن بيست و يکم». اما از اين ها که بگذريم در يک هفته ي اخير، «گندم» از مودب پور، «شفاي زندگي» از لوئيز هي، «اتاق آبي» سهراب سپهري، «صيد قزل آلا در آمريکا» از ريچارد براتيگان و سرانجام، يک کتاب تازه درباره ي زندگي بتهون با عنوان «روي موج اف ام با بتهون» از پرفروش ترين هاي ما بوده اند. راستي با توجه به اين که 20 مهر روز ملي حافظ بود اين را هم بگويم که چند تايي هم ديوان و فالنامه ي حافظ فروختيم!

نوبل ادبيات

در هفته ي گذشته اعلام شد، صد و هفتمين نويسنده ي برنده ي نوبل ادبيات، جناب آقاي «پاتريک موديانو» از کشور فرانسه است. از اين نويسنده، در ايران، کتاب هاي «خيابان بوتيک‌هاي تاريک»، «در کافه‌ي جواني گم‌شده» و «افق» با ترجمه ي زنده ياد ساسان تبسمي، «محله گمشده» با ترجمه اصغر نوري، «تصادف شبانه» با ترجمه مهسا ابهري، «آه اي سرزمين محبوب من» با ترجمه رويا خويي، «افق» و «تصادف شبانه» با ترجمه حسين سليماني‌نژاد و«سفر ماه عسل» با ترجمه نسرين اصغر زاده منتشر شده است. بد نيست بدانيد هر برنده ي جايزه ي نوبل، هشت ميليون کرون سوئد دريافت مي کند که معادل حدود سه ميليارد و هفتصد ميليون تومان
مي شود!

کلبه کتاب