انديشه ي ملامتيان نيشابور در شعر حافظ
انديشه ي ملامتيان نيشابور در شعر حافظ

در نشست ادبي هفته فرهنگي نيشابور عنوان شد: عرفان يعني شناخت خود، خلق و خدا انديشه ي ملامتيان نيشابور در شعر حافظ دريکي از شب هاي هفته ي فرهنگي نيشابور، فرهنگسراي سيمرغ در نشستي تحت عنوان «نيشابور، عرفان وفرهنگ» ميزبان دکتر «رضا اشرف زاده»، عضو هيئت علمي و استاد زبان و ادبيات فارسي و دکتر […]

در نشست ادبي هفته فرهنگي نيشابور عنوان شد:

عرفان يعني شناخت خود، خلق و خدا

انديشه ي ملامتيان نيشابور در شعر حافظ

دريکي از شب هاي هفته ي فرهنگي نيشابور، فرهنگسراي سيمرغ در نشستي تحت عنوان «نيشابور، عرفان وفرهنگ» ميزبان دکتر «رضا اشرف زاده»، عضو هيئت علمي و استاد زبان و ادبيات فارسي و دکتر «مهدي نوروز»، استاد دانشگاه نيشابور بود.

دکتر رضا اشرف زاده در اين نشست فرهنگي با بياني ساده و جذاب، از مباني عرفان سخن گفت.

اشرف زاده عرفان را ستايش گر روح آدمي و «حماسه سراي روح» آدمي دانست و کلمه ي عرفان را مترادف با شناخت دانست و شناخت را در سه مرحله عنوان کرد: مرحله ي اول شناخت خود است، مرحله ي دوم شناخت خلق است و شناخت سوم، شناخت خداست.

وي ادامه داد: شناخت انسان از کجا مايه مي گيرد؟ اين که کسي خود را معرفي کند و بگويد مثلا محمد نيشابوري هستم متولد فلان تاريخ و شهر و …. اين شناخت کافي نيست. شناخت اين است که انسان هويت اصلي خودش را بشناسد و زماني که آدم پا به اين عرصه گذاشت، فکر و دغدغه اش اين بود که من که انسان و اشرف مخلوقات هستم آيا مثل ساير حيوانات هستم؟ آيا انسان اين است و اگر اين است که واي به حال انسان که با حيوان فرق ندارد.

وي ادامه داد: در تفکرات عرفاني با دو عنصر در رابطه با انسان برخورد مي کنيم؛ نيمي عنصر جسماني و نيمي عنصر معنوي. نيمي از آب و گل و نيمي از جان و دل. حتي صورت ظاهري انسان با ارزش است و نزد خدا ارج دارد، زيرا که خدا تمام موجودات را با امر کٌن آفريد امّا گِل انسان را با دست خود سرشته و هر روز به شکلي ديگر در مي آورده تا اينکه زيباترين صورت را به جسم انسان داده است و زماني که انسان را آفريد به خود درود فرستاد- فتبارک ا.. احسن الخالقين-

اشرف زاده با بيان اين که عرفا به اعتبار اين که انسان زيباست و دوست دارد خود را در آينه ببيند خودخواه و خودپسند بار مي آيد و متکبر مي شود، ادامه داد: به اين خاطر جسم را به وسيله رياضت لاغر مي کنند.

به گفته اين استاد ادبيات، آن چه که به عنوان روح انسان مطرح است، خدايي است و اين هست که اگر انسان کوشش کند، به قرب حق مي رسد و در خدا فاني مي شود. وقتي مردان خدا هويت ذاتي خود را مي شناسند، وقتي شمشير بر فرق سرشان مي خورد، به جاي «آخ» مي گويند «فزت»

اين جا حقيقت «خود» را شناخته که «کجايي» است:

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

به کجا ميروم آخر ننمايي وطن ام

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

يا چه بوده است مراد وي از اين ساختنم

وي ادامه داد: وقتي تمام فلاسفه اين سوالات را مطرح مي کنند به بن بست مي خورند يا اگزيستانسياليست مي شوند و يا نيهليست و در آخر از گورستان سر در مي آورند و خودکشي مي کنند، اما عرفان اسلامي جا را تعيين کرده و پس از اين که سوالات را مطرح مي کند، پاسخ هم مي دهد.

من به خود نامدم اينجا، که به خود باز روم

آن که آورد مرا، باز برد در وطن ام

اين استاد ادبيات در ادامه افزود: عرفان در ارتباط با «خلق» و طبق اين که بني آدم اعضاي يک پيکرند و همه از يک نور نشات مي گيرند و يک نور درون ما تابيده، دردشان درد ديگري است. همان گونه که شيخ ابوالحسن فرقاني بر در خانقاهش نوشته:

«هرکس که در اين خانقاه درآمد، نانش دهيد و از ايمانش نپرسيد، زيرا آن کس که در نزد خدا به جاني ارزد، در نزد ابوالحسن به ناني ارزد.» اين نشان مي دهد که انسان مخلوق خداست و بايد احترام اش کرد.

وي با بيان اين که مرحله ي سوم از شناخت، شناخت خداست اضافه کرد: اين شناخت، همان شناخت روح خود است، اگر مي خواهي خدا رابشناسي، بنشين و فکر کن و خود را بشناس. چيزي که در روح توست خدايي است و اگر رشد و تکاملش بدهي، ديدت الهي مي شود و بعد از آن به هرچه بنگري خدا را مي بيني و در هر کاري هم خدا را مي بيني. بايد انسان آنچنان در شناخت خدا فرو برود که وجودش يکسره الهي بشود.

اشرف زاده سخنراني خود را با اين بيت به انتها رساند:

ز بس کردم خيال تو، تو گشتم پاي تا سر من

تو آمد خرده خرده رفت من آهسته آهسته

در اين شب، که مقارن با شب حافظ بود، مهدي نوروز در ابتدا به سخنراني پرداخت و از چگونگي ارتباط و پيوند حافظ با نيشابور گفت.

وي نيشابور را مهمترين شهر، از لحاظ وجود فرق و مذاهب، در ادوار گذشته دانست و گفت: نيشابور به جز يکي دو قرن اول پس از اسلام، از نظر سياسي، اقتصادي و فرهنگي همواره پايتخت بوده است و از نظر جايگاه اديان و مکاتب و مذاهب، سرآمد شهرهاي خراسان بزرگ بوده است و در حوزه ي فرهنگي آن چه که مايه ي مباهات است وجود شخصيت هاي مهم عرفاني، فلسفي، فقهي و کلامي است. وي با از يادي از دکتر شفيعي کدکني و جمله ي معروفش که «نيشابور از نگاه من فشرده اي است از ايران بزرگ، شهري در ميان ابرهاي اسطوره و نيز روشناي تاريخ»، وجود بيش از هفت هزار شخصيت بزرگ در نيشابور را از جمله افتخارات اين شهر دانست و اظهار کرد: نيشابور خاستگاه فرقه هاي عرفاني زيادي از جمله بکتاشيه، قواميه، کراميه، قصاريه و ملامتيه بوده است.

وي با بيان اصول تفکر ملامتيان گفت: فرقه اي وجود داشتند که تنها به محبت خدا فکر مي کردند و پايه و اساس تفکرشان بر ملامت بود. آنها اصولي داشتند از جمله اين که با زهد آشکار مخالف بودند، خود را بر ديگران برتري نمي دادند، از ادعاي کشف و کرامات پرهيز مي کردند، ماديات نزدشان بي ارزش بود، لباس ساده بر تن مي کردند، فقط به معشوق مي پرداختند و همواره مجاهدت و رياضت سرلوحه ي کارشان بود.

نوروز در ادامه به 206 موضوع در ديوان حافظ که با انديشه هاي«ملامتيان» همخواني دارد اشاره کرد و گفت: حافظ مي گويد صوفيان و زاهدان رياکارند و در غزل هايش همه را رد مي کند.

وي با اشاره به شخصيت «رند» در غزل هاي حافظ، با ذکر ابياتي چند از ديوان خواجه شيراز، گفت: رندِ حافظ مي گويد نبايد عبادت و قرآن، دامي براي تزوير باشد:

حافظا مي خور و رندي کن و خوش باش ولي

دام تزوير مکن چون دگران قرآن را

به گفته نوروز، حافظ ابزاري مثل سجاده و تسبيح و نماز ريايي را رد مي کند و نگاه مثبتي در ديوانش وجود ندارد، چون معتقد است کساني که متولي اين کار هستند رياکارند. رند حافظ بي اعتنا به دنياست و سرنوشت و قسمت را ازلي مي داند (مرا روز ازل کاري به جز رندي نفرمودند

هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد)، رند حافظ دشمن رياست و مخالف زهد و زاهد ريايي است (عيب رندان مکن اي زاهد پاکيزه سرشت

که گناه دگري بر تو نخواهند نوشت)

اين مدرس دانشگاه آن چه را در باب رند ذکر کرد با انديشه هاي ملامتيان که ريشه شان در نيشابور است، تطبيق داده و اظهار عقيده کرد: رگ و ريشه هاي ملامتيه، که نيشابور مهم ترين پايگاه و خاستگاه آنان بوده است، حتي در ابن عربي هم ديده مي شود و اوج اش هم در غزليات حافظ است.

در اين نشست فرهنگي جمع زيادي از شهروندان، به ويژه اهالي ادبيات، معلمان، دانشجويان و دانش آموزان حضور داشتند که سخنراني هاي صورت گرفته با استقبال و تشويق آنان روبه رو شد.

گزارش: الهام صادقی