در بهشت آن لحن ها بشنوده ايم: لطفا مسئولان با  هنر موسيقي مهربان تر باشند!
در بهشت آن لحن ها بشنوده ايم: لطفا مسئولان با  هنر موسيقي مهربان تر باشند!

گفت و گو: سيدهاشم مداح آموزش جدي گرفته شود؛ نيشابور به يکي از قطب هاي موسيقي کشور تبديل خواهد شد يکي از مهجورترين هنرهاي ايراني، هنرساخت سازهاي گوناگون از جمله: «تار»،» سه تار»،  «عود»، «سنتور» و… است. اين هنر در طي ساليان متمادي به صورت خودجوش و به دست هنرمندان عاشق که محنت سختي ايام […]

گفت و گو: سيدهاشم مداح

آموزش جدي گرفته شود؛ نيشابور به يکي از قطب هاي موسيقي کشور تبديل خواهد شد

يکي از مهجورترين هنرهاي ايراني، هنرساخت سازهاي گوناگون از جمله: «تار»،» سه تار»،  «عود»، «سنتور» و… است. اين هنر در طي ساليان متمادي به صورت خودجوش و به دست هنرمندان عاشق که محنت سختي ايام را به جان خريده اند، به حيات خود ادامه داده است . چنين به نظر مي رسد که اکثر نوازندگان در قديم خود ساز مورد استفاده شان را مي ساخته اند . «بخشي» ها و «عاشيق» ها از اين گروه اند . «گردوي» کوه هاي سر به فلک کشيده، «توت» مناطق کويري، «صدف» درياهاي شمال وجنوب و …. در باروري هنر «ساز» سازي بي تاثير نبوده است . نوازندگي نيز که آن را در رديف کاربردي ترين هنرها قرار داده اند،  برخاسته از سر انگشتان هنرمندِ نوازنده است که از عمق جان نواخته مي شود .

در اين شماره سراغ هنرمندي رفتيم که خود ساز مورد استفاده اش را مي سازد. «اميد سمقاني» نوازنده و سازنده تار و سه تار که سال هاي زيادي است به اين هنر اشتغال داشته است. ايشان از گذشته ي خود و  خاطرات تلخ و شيرين اش براي ما سخن ها گفت.

ضمن تشکر از شما که وقت خود را در اختيار خيام نامه قرار داديد، لطفا از چگونگي آشنايي با «ساز» و  ساخت آن براي ما بگوييد؟

من هم از توجه خيام نامه به هنر و هنرمندان و تلاش براي معرفي بيشتر آنان به جامعه سپاس گزارم. من از سنين کودکي با ساخت اسباب بازي هاي چوبي آشنا شدم و ازاين کار لذت مي بردم، در سن 12 سلگي توسط برادرم که نوازنده تنبک بود با اين ساز آشنا شدم. اما علاقه ي من ساز ديگري بود. مدت زماني گذشت تا اين که برادرم فروشگاه عرضه و فروش سازهاي گوناگون را در نيشابور راه اندازي کرد. من براي اولين بار  با ديدن ساز «سه تار» جذب آن شدم  و بلافاصله  يادگيري اين ساز را شروع کردم . ابتدا پيش دوستان و آشنايان و سپس  نزد جناب «رهبري»  مقدمات نواختن اين ساز را ياد گرفتم . به دليل علاقه زياد من به اين ساز برادرم «حميد» مرا به زنده ياد دکتر« افشين جنيدي» معرفي کرد و در ادامه ي  راه  از آموزش هاي ايشان بهره وافري بردم . استاد بعدي من «مجيد سجادي» از شاگردان استادکيوان ساکت بود که پيش ايشان قطعاتي از ساخته هاي استاد عليزاده را کار کردم . پس از آن نزد« امير رضا مشير فلسفي» رديف را شروع کردم .

در نهايت در سالهاي  80 تا  85 با اجراي کنسرت هايي با استاد شاکري و گروه موسيقي سپهر رسما نوازندگي را ادامه دادم .ضمنا در تهران از کمک هاي استاد« بهروز همتي» و همچنين از مستر کلاس استاد «عليزاده» هم بهره فراوان بردم .

اما نگفتيد ساخت ساز را کي شروع کرديد؟

به دليل شوق زياد و ياد ايام سخن به درازا کشيد .  اما ساخت «ساز »، اين شوق زماني در من پديدار شد که در حسرت داشتن يک ساز خوب، زمان را سپري مي کردم تا اين که بالاخره با تهيه يک کاسه ي« سه تار» شوق تمام کردن آن مرا به وادي ساخت ساز کشاند. در آن زمان حدود هيجده سالم بود و با اتمام اين ساز آن هم با دست خالي و بدون ابزار مناسب پنجره دنياي ديگري برايم گشوده شد . با تشويق جناب «محسن قرباني» و ديگر دوستان و همراهان و به طور خود آموخته؛ ساختِ ساز را شروع کردم . اين سه تار ابزار نوازندگي من شد .

و پس از آن چه تحولي در شما صورت گرفت؟

ساخت اولين سه تار مرا به اين باور رساند که من مي توانم کارهاي مهم تري انجام دهم. لذا به تحقيق و تفحص در اين رشته پرداختم ، در ابتدا با اساتيد و نوازندگان مطرح کشور در تهران ارتباط بر قرار کردم. اساتيدي چون «مسعود شعاري –  بابايي بهروز همتي حميد سکوتي» و…. . در سال 82 با ساختن« تار» و سازِ «شورانگيز» تحول قابل ذکري در کارهايم پديدار گشت . اوج کار من در ساخت ساز  «تاري» بود که در مستر کلاس استاد عليزاده رونمايي شد و توسط ايشان نواحته شد . بعد از آن ساخت سازِ شورانگيز را شروع کردم .  قابل ذکر است که اين ساز ابتدا توسط استاد «تجويدي» معرفي شد و اين ساز ترکيبي از« تنبور»، « سه تار» و «تار» مي باشد.   اين ساز هم در اجراهاي استاد عليزاده استفاده مي شود .

پس شما نوازندگي و ساختِ ساز را در کنار هم  ادامه داده ايد. مهمترين اجراهاي شما چه بوده است؟

من هيچ گاه نتوانسته ام اين دو را از هم جدا کنم. همان طور که گفته شد به همراهي گروه موسيقي سپهر اجراهايي با «حجت اشرف زاده» داشتيم که من در آن زمان «تار» و «بم تار» مي نواختم .همکاري من با اين گروه مدت هفت سال ادامه داشت و بعد از آن اجراهاي دو نوازي و سه نوازي را ادامه داده ام .

سازهاي ساخت دست شما در اختيار چه هنرمندان صاحب نامي  قرار گرفته است؟

«من در اجراهاي موسيقي اصيل که توسط خواننده صاحب نام کشور «همايون شجريان» در شهرمان داشت دست اندر کار بودم . اين برنامه ها که در سال 90 اجراشد با استقبال زيادي مواجه شد.  من در آن زمان ضمن کمک به اجراها ،  آشنايي و ارتباط با مهندس رفيعي (داماد استاد شجريان ) و مدير برنامه هاي همايون شجريان ،  ساز سه تاري را که ساخته بودم در اختيار ايشان قرار دادم که ايشان هم آن را به همسرش مژگان شجريان هديه داد.

ساز سه تار ديگري هم تقديم استاد «بابايي» (خواهر زاده استاد مشکاتيان ) شد که آ ن هم مورد قبول ايشان قرار گرفت . سه تاري که براي ايشان ساخته شد کاسه آن به صورت يک تکه از چوب تراشيده شده بود .ايشان با نواختن ساز در حضور استادان نامي چون «حميد رضا نوربخش» و «هادي آذر پيرا»  در آموزشگاه «عارف» تهران موجبات دل گرمي و انبساط خاطر مرا مهيا کرد. لذا با تشويق ايشان به کارم اميدوارتر شدم .

هنر موسيقي در عرصه اجتماعي و شخصيت افراد چه تحولي ايجاد مي کند؟

يکي از ويژگي هاي بارز موسيقي داشتن نظم و منطق خاص آن است که لاجرم پس از مدت زماني به نوازنده منتقل مي شود . مساله ديگر داشتن تمرکز است که اين هم در شخصيت افراد اثر مثبت دارد و حتي در مواردي کاربرد آرامش بخش هم دارد . نکته ي بعدي اين است که قدرت تفکر را در شما بر مي انگيزد و شما قادر خواهيد بود پس از مدتي کارِ موسيقي، سه يا چهار کار را همزمان انجام دهيد که اين يعني قدرت و  مهارت شما افزون تر شده است .

در حال حاضر چه برنامه هايي فکر و ذهن شما را به خود  مشغول کرده است؟

درحال حاضر ضمن ساختن ساز به آموزش موسيقي  هم اشتغال دارد و لازم به ذکراست که يکي از هنرجويانم به نام عليرضا دهنوي در جشنواره موسيقي نيشابور به مقام اول رسيده است . فعلا در حال تمرين قطعات موسيقي هستيم که قرار است ضمن ضبط و عرضه به بازار موسيقي کشور به صورت کنسرت اجرا شود.

 فعاليت هاي موسيقايي را در شهرمان چگونه ارزيابي مي کنيد؟                                                         

در طول حدود هيجده سال تجربه در کار موسيقي به اين نتيجه رسيده ام که علاقه مردم روز به روز به موسيقي بيشتر شده، اما هنوزهم  خانواده ها به اهميت آموزش اين هنر به فرزندان خود پي نبرده اند . اگر مساله آموزش موسيقي جدي گرفته شود دير نخواهد بود که شهرمان نيشابور به يکي از قطب هاي موسيقي کشور تبديل شود.  زيرا استعدادهاي زيادي در زمينه موسيقي در اين شهر وجود دارد .

آيا درخواستي از مسئولين داريد؟

خواهشم از مسئولين  اين است که با مقوله ي هنر موسيقي مهربان تر باشند زيرا که موسيقي بخشي از فرهنگ و هويت ما ايرانيان است . ارتباط موسيقي با ادبيات غني ما برهيچ کس پوشيده نيست. اشعار مولوي، حافظ ، سعدي ، فردوسي، خيام و …. بارها توسط خوانندگان و نوازندگان کشور اجراشده و شما تاثير آن را ديده ايد . لذا اگر مسئولين مي خواهند نام نيکي از خود به يادگار بگذارند با نهادينه کردن فعاليت هاي موسيقي به اين امر کمک کنند باشد که با اين کار فرهنگ ما عني تر گردد.

کلام آخر

توصيه من به تمامي علاقمندان به موسيقي اين است که با شناخت فرهنگ غني خودمان به فعاليت بپردازند زيرا هويت و موجوديت  هر هنرمندي بستگي به فرهنگي دارد که با آن زيسته و از آن ايده گرفته است .به قول مولانا:

بانگ گردش هاي چرخ است اينکه خلق 

 مي سرايندش به تنبور و به حلق

ما همه اجزاي آدم بوده ايم

در بهشت  اين لحن ها بشنوده ايم