آزاده مهديار/ مسيح مهاجري به خاطر ارتباطات نزديک ش با بسياري از سياست مداران با نفوذ در ايران، اطلاعات دست اولي از بسياري از وقايع سياسي کشور و پشت پرده هاي آن دارد. مدير مسئول روزنامه جمهوري اسلامي و نماينده رئيس جمهور در دانشگاه مذاهب اسلامي، هفته گذشته و در پايان جلسه اي که […]
آزاده مهديار/ مسيح مهاجري به خاطر ارتباطات نزديک ش با بسياري از سياست مداران با نفوذ در ايران، اطلاعات دست اولي از بسياري از وقايع سياسي کشور و پشت پرده هاي آن دارد.
مدير مسئول روزنامه جمهوري اسلامي و نماينده رئيس جمهور در دانشگاه مذاهب اسلامي، هفته گذشته و در پايان جلسه اي که براي آن به نيشابور دعوت شده بود، در گفت و گويي اختصاصي با «خيام نامه» به چند سوال سياسي مهم روزپاسخ داد؛ از علت اعمال محدوديت براي سيد محمد خاتمي تا ترکيب کابينه جديد
حسن روحاني.
مهاجري از 1360 تاکنون مدير مسئول روزنامه جمهوري اسلامي است که ابتدا به عنوان نشريه حزب آغاز به فعاليت کرد. او از نجات يافتگان بمب‌گذاري دفتر حزب جمهوري اسلامي در 7 تير سال 1360 است و از اشخاص بسيار نزديک به مرحوم هاشمي رفسنجاني شناخته مي شود. در سال 88 شايع شده بود که مهاجري در ارديبهشت از شوراي نگهبان درخواست کرده‌است تا محمود احمدي‌نژاد را به دليل دروغ‌گويي رد صلاحيت کند و از اين که در دولت احمدي‌نژاد دروغ گفتن حکم «مستحب موکد» و حتي «واجب» پيدا کرده انتقاد کرده و روزنامه‌هاي کيهان و بخش خبري 20:30 صدا و سيما را امکانات رسانه‌اي دولت نهم براي تخريب و «بي‌آبرو کردن» افراد توصيف کرده بود. آن چه مي خوانيد حاصل پرسش و پاسخ خبرنگارما با اين چهره نام آشناي سياسي است:
- از ابتداي انقلاب همواره عده اي با بداخلاقي سعي کرده اند برخي چهره ها را تخريب کنند؛ از تخريب هايي که دايره وسيعي هم دارد، و آقاياني هم چون بازرگان، بهشتي، رفسنجاني و خاتمي و حتي ناطق نوري را در بر مي گيرد. فکر مي کنيد ريشه اين پديده کجاست؟
در هر اجتماعي رقابت وجود دارد؛ اگر اخلاق نباشد رقابت منجر به تخريب مي شود، افرادي که نام برديد به دليل بزرگواري شان، ديگران احساس کردند که با وجود اين ها، جاي خودشان تنگ مي شود و اگر آنها را تخريب و ترور شخصيت کنند براي خودشان جا باز مي شود.البته اين تفکري انحرافي است، ولي افرادي که اخلاق درستي ندارند و دنبال قدرت هستند اين طور فکر مي کنند به همين دليل سعي مي کنند آن افراد بزرگ را از صحنه خارج کنند، ريشه ماجرا همين است.
- نظرتان در مورد محدوديت هايي که براي آقاي خاتمي ايجاد شده چيست؟
من هميشه معتقدم که آقاي خاتمي يک انسان وارسته و صاحب اخلاق است و اين که محدوديت هاي تصويري يا اسمي يعني مطرح نشدن اسم و نمايان شدن تصوير ايشان در جامعه وجود دارد، اين کار درستي نيست. ايشان مثل همه شهروندان کشورمان حق دارند اظهار نظر کنند و مطرح شوند و براي اين محدوديت ها تا به امروز دليل روشني که منطقي باشد، پيدا نشده است.
- نظرتان در مورد تخريب ها و اهانت هايي که عليه آقاي روحاني صورت مي گيرد، چيست؟ آيا اين ها هم در ادامه روال گذشته است؟
تجربه ما در سال هاي گذشته نشان داده کسي با تخريب به جايي نمي رسد بلکه ضرر مي کند. اين همه نسبت به آقاي هاشمي تخريب کردند در سال هاي 92 و 94 و 96 ديديم که مردم به همان جهتي که آقاي هاشمي ترسيم کردند گرايش پيدا کردند و راي دادند. حتي در سال 96 علي رغم همه تخريب ها و در حالي که خود آقاي هاشمي نبودند ولي وصيت ايشان کارساز شد و مردم به همان توصيه توجه کردند و به آقاي روحاني راي دادند. معني اش اين است که بداخلاقي و تخريب جواب نمي دهد و محکوم به شکست است؛ من توصيه ام به رقباي آقاي روحاني، يا محافظه کاران و يا هر تعبير ديگري که براي اين ها به کار برده مي شود، اين است که اخلاق را محور کار خود قرار دهند و با رقابت سالم و نقد منصفانه در صحنه فعال باشند.
- نظرتان در مورد ترکيب کابينه آينده حسن روحاني چيست؟
ايشان بايد کابينه خود را تقويت کنند، مسئله پير و جوان خيلي مهم نيست بلکه مسئله کارآمدي مهم است. بايد افرادِ قوي تر و کارآمدتر مشغول شوند چون کار خيلي زياد است و ما از جنبه هاي مختلف اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي نياز داريم که جامعه ما پيشرفت بيشتري داشته باشد. آقاي روحاني با کابينه قوي تر مي تواند چنين کند. با اين راي بالايي که مردم به آقاي روحاني دادند اميدواري هاي زيادي ايجاد شده که چنين اتفاقي بيفتد و تلاش ها بر اين است که کابينه بعدي قوي تر باشد.
- بسياري معتقدند که محافظه کاران به بن بست رسيده اند و بايد دنبال راه برون رفت از اين بن بست باشند. به نظر شما که جريان ها را از نزديک دنبال مي کنيد، آيا راه حلي براي خروج محافظه کاران از بن بستي که دچارش شده اند وجود دارد؟
رقباي آقاي روحاني الان عصباني هستند ولي نبايد عصباني باشند چون در جامعه اي که مسائل به راي گذاشته مي شود بايد به راي مردم تمکين کرد. اين که تمکين نمي کنند و عصباني هستند يعني راي مردم را قبول ندارند و خود محور هستند. اين وضع بايد در جامعه ما عوض شود و آنها بايد به اخلاق و رقابت سالم برگردند و تلاش کنند تا مردم درباره آنها قضاوت کنند و نظر دهند و آنچه مي خواهند به آن برسند از طريق راي مردم باشد و آن هم با رويکردي اخلاقي تر از آن چه تا کنون اتفاق افتاده است.
