آشتي تماشاگران با تئاتر شهرمان هستيم
آشتي تماشاگران با تئاتر شهرمان هستيم

منتظر آشتي تماشاگران با تئاتر شهرمان هستيم! در شماره 201خيام نامه خوانديد که سکوت تئاتر نشابور شکست و تئاتر نيشابور بعد از مدتها، با نمايش» کسي اين جا نيست؟» به عنوان تنها نمايش راه يافته از نيشابور به جشنواره منطقه اي، عنوان نمايش منتخب را نيز از آن خود کرد.به همين بهانه ديداري با کارگردان […]

منتظر آشتي تماشاگران با تئاتر شهرمان هستيم!

در شماره 201خيام نامه خوانديد که سکوت تئاتر نشابور شکست و تئاتر نيشابور بعد از مدتها، با نمايش» کسي اين جا نيست؟» به عنوان تنها نمايش راه يافته از نيشابور به جشنواره منطقه اي، عنوان نمايش منتخب را نيز از آن خود کرد.به همين بهانه ديداري با کارگردان جوان اين اثر، بهزاد آقاجاني، فارغ التحصيل کارگرداني تئاتر از دانشگاه هنر و معماري شيراز داشتيم و از سير تا پياز نمايش کسي اين جا نيست را بررسي کرديم. حتي اگر به تئاتر و نمايش علاقه اي نداريد اين مصاحبه را از دست ندهيد.

  • تئاتر نيشابور در جشنواره استاني نماينده داشت، اين اتفاق پس از چه مدتي روي داده است ؟

دقيقا نمي دانم ولي فکر مي کنم چند سالي بشود. شايد سه سال يا بيشتر. شايد هم کمتر. مي خواهم بگويم اصلا چه فرقي مي کند؟ حضور در جشنواره و ندرخشيدن دردي از تئاتر شهرستان دوا نمي کند. راهي باز نمي کند. الگو معرفي نمي کند. آدم ياد حضور تيم ملي فوتبال کشورمان در جام هاي جهاني مي افتد. حضوري بي فروغ که تنها يادآور فاصله زياد فوتبال ما با مليت هاي ديگر است. براي تئاتر هم شرايط همين است. فرقي نمي کند.

  • نمايشنامه کار آقاي مجيد کاکولي است، چقدر به نمايشنامه ايشان وفادار بوديد؟

ما ساعت ها مي نشينيم و در مورد آثار ادبي حرف مي زنيم. و اين کار حاصل ساعت ها صحبت و تحليل و برآيند نتيجه هاي مشترکمان بود. ولي چرا… مي شود گفت قسمت هاي مختلفي را در حين کار تغيير دادم يا حتي به کلي حذف کردم. چرا که هميشه نگاه ام به نمايشنامه تنها به عنوان يک پيشنهاد مکتوب به کارگردان بوده است. حتي در مورد متن هايي که خودم هم مي نويسم همين نظر را دارم. ديگر همه چيز برايم کيفيت صحنه و بازيگران مي شود و کار زيادي به نمايشنامه ندارم. حتي شده زماني نمايشنامه اي نوشته ام که در طول اجرا داستان محکم تري پيدا کرده است و من به سرعت اين تغيير را پذيرفته ام. خب، خوشبختانه مجيد هم به شيوه اجرايي من اعتماد دارد و مي داند که قرار است در نهايت چه اتفاقي بيفتد.

  • از اجراي تان و نتايج بدست آمده در جشنواره استاني بگوييد آيا ممکن است به جشنواره فجر راه يابد؟

اجراي خوبي بود. همه چيز دقيق و حساب شده جلو رفت. نور به موقع وارد شد. موسيقي درست نشست. بازيگرها اجراي درستي داشتند و ما بعد از بيست و شش سال سکوت، عنوان نمايش منتخب بيست و چهارمين جشنواره تئاتر استان را به دست آورديم… همين! البته جوايز خوبي هم گرفتيم.

اولِ کارگرداني، اولِ طراحي لباس، اول پوستر، دوم نويسندگي، دوم بازيگري مرد و سوم بازيگري زن. خيلي خوب بود. دقيقا همانطور که پيش بيني کرده بوديم و انتظار داشتيم. اما تمام اين ها تنها کف خواسته هاي ما بود. در جشنواره اي مثل جشنواره استاني «رضوان» بايد درخشيد و به مرحله بعدي راه پيدا کرد. کار سختي نيست. همان طور که گفتم اين مسير سال ها قبل توسط بزرگان تئاتر ما باز شده است.

  • کارهايي که بخواهد به جشنواره هاي معتبر برود بايد چه ويژگي هايي داشته باشد؟

قواعد مشخصي ندارد. خيلي شخصي ست. معمولا هر کس متد و شيوه خاص خودش را دنبال مي کند. اما در اين ميان چيزي که اهميت پيدا مي کند، نگاه خشک و بسته نداشتن به متد اجراست. تئاتر هنر آفرينش گر است. بايد به متد هاي شخصي تنها به عنوان آزمون و خطاهاي تئاتري نگاه کرد.

  • يعني نوع کارگرداني نقش پررنگ تري درموفقيت يک تئاتر دارد؟

نکته اي که به ندرت در تئاتر نيشابور ديده مي شود و يا بهتر است که بگويم اصلا ديده نمي شود و آن هم داشتن شيوه اجرايي مناسب است. ببينيد، شيوه اجرايي مبحث بسيار پيچيده اي ست که معمولا با سبک اجرا اشتباه گرفته مي شود. شيوه اجرايي ساختاري ست که جداي از ژانر مورد بحث قرار مي گيرد. ساختاري ست که فرم بازي ها و نحوه ميزانسن ها را مشخص مي کند. نه طراحي ميزانسن ها بر اساس ديالوگ. نه بر اساس سبک متن. نه بر اساس حرکت. بله، چيزي که من مي بينم عدم وجود ميزانسن در تئاتر شهرستان است. تئاترها ميزانسن ندارند. انگار شخصي به آن ها گفته که درون صحنه بي دليل حرکت کنند. مثلا تو از اينجا برو اونجا و يا مثلا زماني که اين ديالوگ را گفتي فلان حرکت را انجام بده. قطعا شخصي که اينچنين تئاتر را رهبري مي کند، کارگردان نيست. حرکت دهنده است.

  • عوامل «کسي اينجا نيست؟» چه کساني هستند؟

طراح و کارگردان: بهزاد آقاجاني، نويسنده: مجيد کاکولي، بازيگران: مجتبي حسيني، شيما عارف ثاني، فاطمه حاجي آبادي، آرزو نصيري نسب، جلال گداخته،امير سالاري، طراح گريم : فرح گندمکار، موسيقي: رضا صادقي، نور: سعيد سلطانيان

  • در شهرستان چه حمايتي از شما انجام گرفته؟و شما چه انتظاري داريد؟

به طور کلي به تئاتر توجه زيادي نمي شود. شهرستان ها که ديگر به خاطر بودجه ناچيز فرهنگي جاي خود را دارند. حداقل انتظار يک تئاتري شهرستاني مي تواند برآورده شدن نيازهاي اوليه شکل گيري يک تئاتر باشد. از قبيل مکان تمرين مناسب، زمان مناسب براي تمرين ها و… خوشبختانه شهرستان نيشابور به دليل مديريت خوب انجمن نمايش، آقاي عباس روشن ضمير، اين فضا را آماده کرده است. از طرفي به دليل تعامل خيلي خوب بين اين نهاد و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان لااقل امکانات اوليه هنرمندان برآورده شده است. البته ناگفته نماند که بعد از برگزيده شدن در جشنواره، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان تقبل قسمتي از هزينه هاي اجرايي نمايش را به عهده گرفته است که باز هم جاي خوشحالي دارد.

  • آيا اميدوار به کسب سيمرغ باشيم؟

نمي دانم. متاسفانه هيچ اطلاعي از سطح جشنواره امسال ندارم.

  • در جشنواره منطقه اي چه اميدي داريد؟

خب، قطعا در اين مرحله رقابت دشوارتر مي شود ولي خوشبختانه ما کار خودمان را درست انجام داده ايم و براي رقابت آماده ايم.

  • «کسي اين جا نيست» در چه قالبي کار شده است؟

شيوه اجرايي اين نمايش «آگوستوبوال و سيستم جوکر» است که با نيم نگاهي به شيوه اجرايي«برشت» قصد در ارتباط مستقيم با تماشاگرانش دارد. اين تئاتر ابتدا از در سرگرمي وارد مي شود و با قابليت هايي که دارد تماشاگر را سرگرم مي کند. حال که تماشاگر ارتباطش با اجرا برقرار شد، قصه اش را روايت مي کند.

  • تا به حال چه نمايشنامه هايي از شما به اجرا درآمده است؟ بازيگري و نويسندگي؟

نمايشنامه هاي: (فولکلوريک) آقام حنا مي بنده، نشون به اون نشون، پلاک هفت يا هشت، اجراي زنده دو کشته مرده تئاتر، نور به آرامي مي رود، ستاره ها رو به ما ميدرخشند، لاس وگاس، شمال خوش بگذره عزيزم، کسي اينجا نيست و… که در همه اين ها به عنوان نويسنده و کارگردان حضور داشته ام.

  • بيشتر چه نمايشنامه هايي را کار مي کنيد و مي پسنديد؟

پروسه خلق متن براي من هميشه سخت بوده به خاطر اين که سعي مي کنم نمايشنامه را همزمان با شيوه اجرايي مورد نظرم پيش ببرم که همين امر خودش به تنهايي زياد وقت مي برد. به خاطر همين اکثرا نمايشنامه اي را کار مي کنم که نوشته خودم باشد. يا دوستي قابل اعتماد که بشود ساعت ها در مورد شيوه اجرايي نمايش با او گفت و گو کرد

  • فکر مي کنيد گروهتان چقدر پايدار باشد و ادامه راه را چگونه ارزيابي مي کنيد؟

معلوم نيست ولي مطمئنم کار آخرمان نخواهد بود. چون ما تازه شروع کرده ايم. خوب شروع کرده ايم و همين آغاز قوي خودش دو سه سال دوام مي آورد.

  • خب کمي هم به وضعيت تئاتر در نيشابور بپردازيم. شما به عنوان کارگردان اين هنر، تئاتر نيشابور را در چه مرحله و جايگاهي مي بينيد؟ آيا امکان پيشرفت بيش از اين را دارد؟

قطعا رو به رشد خواهد بود. من دوستاني دارم که همين حالا دانشجوي رشته هاي تئاتري هستند. اين ها زماني مانند من حتما به نيشابور برمي گردند و قطعا کار خواهند کرد. اما از طرفي هم اگر تئاتري خوب باشند، تضميني براي ماندن شان نيست.

  • تماشاچيان تئاتر معمولا از چه قشري هستند؟ آيا از اين هنر در نيشابور استقبال مي شود؟

در اروپا و آمريکا به قشري که به سالن هاي تئاتر مي روند، قشر تئاتر رو گفته مي شود و اين نشان مي دهد که تماشاگران تئاتر در همه دنيا قشر محدودي هستند. حال در نظر بگيريد در شهر کوچکي مانند نيشابور و به طور کل در مابقي شهرستان ها چند نفر هستند که داخل اين قشر قرار مي گيرند. در بهترين حالت تئاتري براي تئاتري ها که تعدادشان اندک است اما خب، حضورشان باعث دلگرمي و فعاليت دوباره است.

  • معضلات تئاتر نيشابور را در چه مي بينيد؟

مشکلات و معضلات تئاتر نيشابور يکي دوتا نيست، يک قطار مشکل دارد. اما مهمترين مشکل تئاتر نيشابور از نظر من تعداد معدودي از افراد هستند که متاسفانه مثلا تئاتر کار مي کنند ولي من هنوز نفهميدم هدفشان چيست! اين ها معمولا درگير حاشيه هستند. براي ممنوع الکار شدن تئاتري ها سعايت مي کنند. روحيه اي که ديگر دوران اش به پايان رسيده است.

خود من اوايل باور نمي کردم. اما اين اتفاق بعد از راه يابي نمايش کسي اينجا نيست به جشنواره تئاتر استاني رخ داد. متاسفانه چندين بار به ما اطلاع دادند که کارهايي عليه ما انجام داده اند. ولي خوشبختانه مشکلي براي تيم ما پيش نيامد. بعد از موفقيت هم جلوه ناچيزي از اين همه جنجال را ديديم … من در اين مورد با اين آقايان حرفي ندارم زيرا ما با اين ها ادبيات مشترک نداريم.

  • براي همدلي و هم افزايي ميان هنرمندان شهرمان چه مي شود کرد؟

هنرمندان تئاتر نيشابور خودشان کاملا حرفه اي و تئاتري هستند. تئاتر فقط به بردن نمايش روي صحنه نيست. پيش تر از آن از انسان و انسانيت حرف مي زند. از شرافت مي گويد. از عشق و حقيقت به دفاع برمي خيزد. بزرگاني مانند آقاي حميد کريمي بزرگوار (آقاي تئاتر شهر)، استاد حسين لطف آبادي، استاد قاسم اثني عشري، استاد ابوالفضل مشکيان، استاد جواد گنجي، عباس روشن ضمير، علي جهان تيغ و علي رضا منفرد عزيز. اين بزرگواران حافظه من از تئاتر و تئاتري هاي نيشابور هستند. از معاشرت با اين بزرگواران و دوستان فرهيخته مي شود آموخت، تئاتر آموخت، بدون اين که نمايشي روي صحنه داشته باشند. کيفيت و مديوم تئاتر نيز همين است. خودش نااهلان را هرس مي کند.

  • شما به علاقمندان به کار در تئاتر پيشنهاد مي کنيد که اين هنر را چگونه فرا بگيرند؟

اگر اکادميک باشد صد در صد بهتر است. يا لااقل به اموزشگاه هايي مراجعه شود که مدرسان اش در اين زمينه تحصيلات آکادميک داشته اند.

الهام صادقی